اشاره های جدید در رابطه به نسل کشی هزاره های کویته

     بعد از آنکه در پاسخ به تحصن تاریخی هزاره ها در علمدار رود و شیعیان در سراسر پاکستان، حکومت فدرالی به تاریخ 14/1/2013میلادی، "گورنر راج/وضعیت اضطرار" را در بلوچستان نافذ کرد، وزیر اعلی بلوچستان که در انگلستان بخاطر شمولیت یکی از عزیزانش در دانشگاه کمبریج به سر می برد، آنرا شب خون بر حکومت جمهوری خودش دانست. وزیر اعلی بلوچستان طی گفتگویش با یکی از شبکه های خبری به طور گلایه آمیز با گلون پر از عقده یاد آور شد، که: "خیر است می گذاشتید من چهار یا پنج روز بعد می آمدم و بعد خودم استعفی می دادم."

     به تاریخ 15/1/2013میلادی، یعنی یک روز بعد از نافذ شدن گورنر راج، اعضای پارلمان ایالتی جلسه ای برگزار کردند، که طی آن نفاذ کورنر راج را نه پذیرفته و آنرا محکوم کردند. احزاب شریک در قدرت بلوچستان از پارلمان مرکزی درخواست کردند، که نفاذ گورنر راج را در بلوچستان تایید نکنند. از طرف دیگر از رییس جمهور پاکستان آصف علی زرداری خواستند تا دستورش را فورا فسخ کند.

     اما در این میان مخالفت ها، اشاره ها و درخواست های دو نهاد بیشتر قابل تامل است. از این دو نهاد یکی شان حزب جمیعت علماء اسلام است، که از آن به عنوان یکی از احزاب حامی افراط گرایی یاد می شود. مسوول ایالتی این حزب مولانا محمد خان شیرانی دیروز 18/1/2013م، طی کنفرانس مطبوعاتی گفت که قبل از نافذ شدن گورنر راج عده ای از سران احزاب شریک در قدرت می خواستند تا اجازه دهند تا ارتش در مناطق بلوچ نشین مستقر شوند. وی در ضمن آنکه نفاذ گورنر راج را محکوم کرد، از رییس جمهوری پاکستان خواست تا به بلوچستان آمده و خودش آنرا فسخ کند، در غیر آن اعضای این حزب دست به تظاهرات گسترده خواهند زد. در ضمن مولانا شیرانی یاد آور شد که ایشان میداند مسوول کشتار اهل تشیع و هزاره ها کی ها هستند و اگر درخواست آنها بر آورده نشد، آنها رازهای زیادی را در رابطه به کشتارها افشا خواهند کرد. نهاد دومی عبارت از اهل سنت و الجماعت (سپاه صحابه قبلی) است. لشکر جهنگوی، بازوی نظامی سپاه صحابه سابقه طولانی در کشتار های فرقه گرایانه دارد و به همین خاطر فعالیت هایش از طرف دولت پاکستان قطغن شده است، اما اعضای سپاه صحابه چند سال پیش تحت نام اهل سنت و الجماعت فعالیت های شانرا دوباره شروع کردند. بازوی نظامی این نهاد به نام لشکر جهنگوی همیشه مسوولیت کشتار های فرقه گرایانه و خصوصا از هزاره های کویته را پذیرفته است، چنانچه مسوولیت دو انفجار پی در پی علمدار رود را که طی آن بیشتر از صد تن شهید شدند، نیز این نهاد پذیرفت. اعضای اهل سنت و الجماعت دیروز در اسلام آباد گردهمایی داشتند. در این گردهمایی اعضای این حزب از دولت شکوه نمودند که آنها نیز تحت ستم و از عاملان کشتار آنها نیز بازخواست صورت نمی گیرد. آنها دست های خارجی را در قتل علمای شان دخیل دانستند و از دولت خواستند که جلو دست اندازی خارجی ها را بگیرند. یکی از رهبران آنها یاد آور شد که همه باید بدانند که مسوول کشتار هزاره های که از کشور همسایه آمده اند در کویته کی ها هستند؟

     قابل یادآوریست که یکی از خواست های هزاره های کویته عملیات تصفیوی بر ضد لانه های تروریستان افراطی خصوصا لشکر جهنگوی بود. اما تا به امروز بر ضد تنظیم های افراطی فرقه گرا عملیاتی قابل ذکر صورت نگرفته است و بجای آن دیروز نیرو های شبه نظامی ایف سی عملیاتی را در مستونگ بر ضد حریت طلبان بلوچ راه اندازی کردند که طی آن دو تن از آزادی طلبان بلوچ را کشتند. در ختم نبشته فقط اشاره ام به این است، که عملیات ایف سی بر ضد حریت طلبان بلوچ و تهدید های نهاد های افراط گرا از افشا کردن رازهای کشتار هزاره ها سوالاتی جدیدی را در مقابل مردم ما گذاشته است. برای یافتن پاسخ، که شاید اکثریت آنرا داشته باشند ولی آنانی که ندارند اندکی تامل و اندیشه برای شان لازم است.

منابع و مآخذ:

۱. روزنامه مشرق ۱۹/۱/۲۰۱۳م

۲. http://tribune.com.pk/

۳. شبکه تلویزیونی جیو

۴. بی بی سی اردو

برای توقف نسل کشی هزارهها، وجدانهای بیدار جهان را به یاری میطلبیم

با امضای این طومار، به پایان قتلعام هزارهها و شیعیان در پاکستان و نجات جان انسانهای بیگناه در کویته کمک کنید!

کشتار بیرحمانه اخیر هزارهها در کویته پاکستان، که در یک روز بیش از صد قربانی برجای گذاشت و خانوادههای بسیاری را عزادار کرد، بار دیگر ضرورت یک عزم جدی بین المللی را برای جلوگیری از بروز فجایع مشابه روشن ساخت. ما از سازمان ملل متحد، سازمانهای مدافع حقوق بشر، اتحادیه اروپا، پارلمان اروپا و همه افراد و نهادهایی را که به دموکراسی، آزادی بیان و عقیده و به جان انسانها و کرامت بشری ارزش قایلاند، میخواهیم تا بردولت پاکستان فشار وارد نمایند و خواستار اقدام عاجل و قاطع آن برای اجتناب از تکرار فاجعه نسلکشی هزارهها و شیعیان در این کشور شوند. ما باردیگر وجدانهای بیدار بشری را فرا میخوانیم تا مانع کشتار هزارههای کویته شوند. ما هشدار میدهیم که روند خروج نیروهای خارجی از افغانستان زمینه تاختوتاز حلقات بنیادگرا را وسیعتر خواهد ساخت و اقلیتهای آسیبپذیر قومی و مذهبی را در افغانستان و پاکستان بیشتر در معرض خطر قرار خواهد داد. تلاش امروز نهادهای بینالمللی و مدافع حقوقبشر، بیتردید از تکرار قتلعام هزارهها پس از سال ۲۰۱۴ میلادی در افغانستان و پاکستان جلوگیری خواهد کرد.

حادثه خونین اخیر در کویته علیه هزارهها، یادآور ستم تاریخی است که در طول بیش از یک قرن در منطقه بر این مردم رواداشته شده است. هزارهها به عنوان یکی از بزرگترین گروههای قومی افغانستان با پیشینهای چند هزار ساله در منطقه و برخوردار از اصالت بومی، از اوخر قرن ۱۹ میلادی بطور سیستماتیک و منظم در معرض نسل کشی، زندان، تبعید، بردگی، محرومیت، تاراج وغارت قرار گرفتهاند. نقطه آغاز این روند دوران امیر عبدالرحمان، پادشاه مستبد افغانستان، در دهه­ 1890 بود که بنا بر آمار معتبر بیش از 60 درصد این قوم نابود شدند، زمینهایشان غصب، داراییهایشان تاراج و فرزندان شان به حیث کنیز و غلام به فروش رسیدند و از فروش آنها مالیه رسمی دولتی اخذ گردید. در دوره اخیر و در ادامه همین نسلکشی، طالبان قتل عامهای مزار شریف، بامیان و یکاولنگ را در سالهای 99-1998 بر هزارهها تحمیل کردند؛ قتلعامهایی که محکومیت شدید از سوی سازمانهای مدافع حقوق بشر را نیز به دنبال داشت. در همین راستا، طالبان تندیسهای عظیم بودا را در ولایت بامیان، با هدف زدودن هویت تمدنی و تاریخی هزارهها،  با خاک یکسان کردند.

هزارههای کویته بلوچستان بخشی از همان تبعیدیان این قوماند که صد سال پیش برای نجات جانشان به هندوستان وقت پناه بردند؛ بخشهایی که بعد از تشکیل پاکستان در 1947 میلادی و جدایی آن از هند جزو قلمرو آن شد. هزارههای ایالت بلوچستان پاکستان سهم بزرگی را در توسعه و آبادانی این کشور و همچنین در حفظ تمامیت ارضی آن در طول چند دهه گذشته داشتهاند. اما آنان از سه سال بدینسو، بطور زنجیرهای، منظم و هدفمند در معرض حملات تروریستی حلقات بنیادگرا قرار گرفته و صدها قربانی داده اند. این قربانیان شامل فعالان سیاسی، چهرههای علمی، هنرمندان، ورزشکاران، زنان، اطفال و مردم عادی میشوند که همه فقط به جرم هزاره و یا شیعهبودن بیرحمانه به قتل رسيده اند. تشدید حملات تروريستی در ماههای اخیر به گونهای بوده که امنيت و آسایش، و زمینه کار، تحصيل، گشت و گذار، و زندگی عادی هزارهها را در کويته به کلی سلب کرده است. مسئولیت این رشته کشتارهای کور را، که در گزارش ارائهشده در کنفرانس اخیر پارلمان بریتانیا درباره هزارهها نیز نسل­کشی خوانده شد، گروههای افراطی و تروریست چون لشکر جنگوی و سپاه صحابه پاکستان رسماً به عهد گرفتهاند. آنان در بیانیه­های خود صراحتاً به کشتار بیرحمانه هزارهها و شیعههای پاکستان، به عنوان رافضی و خارج از دین، افتخار کردهاند. این در حالی است که از سه سال پیش تا کنون هیچیک از عاملان این کشتارها تعقیب نشده و به پای میز محاکمه کشانده نشدهاند. این رویدادها به وضوح نشان میدهد که اکنون این حلقات تروریستی و بنیادگرا، با پشتیبانی و یا اغماض حلقاتی در درون دولت و سازمان استخبارات پاکستان و همچنین حامیان خارجیشان در میان اعراب تندرو منطقه، آشکارا وعلنی شیوه اسلافشان را در پیش گرفته و برای تداوم نسلکشی هزارهها با شدت بیشتر آماده میشوند. گواه این امر تازهترین رویداد کشتار جمعی هزارههای کویته در 10 جنوری 2013 است که طی آن بیش از صد نفرجان خود را از دست داده و و نزدیک به 200 تن دیگر زخمی شدند.

هزارههای کویته و فاجعهدیدگان حوادث اخیر برای فراخوندن وجدانهای بیدار و توقف کشتار جمعی توسط تروریستان افراطی، صدها نفر، به شمول زن و مرد، پیر، جوان و کودک، در کنار جنازههای عزیزانشان سه شب و سه روز دست به تحصن زدند؛ تا بدینوسیله صدای اعتراض خود را به گوش دولت پاکستان، جامعه جهانی و سازمانهای مدافع حقوق بشر برسانند.

ما این نامه را امضا میکنیم تا فریاد مردمی را به گوش جهانیان برسانیم که مدافع راستین صلح، دموکراسی و حقوق بشر در پاکستان و افغانستان بودهاند، اما در پیش چشمان بشریت، آنهم در عصر تکنالوژی و مدنیت، در معرض نسلکشی قراردارند. ما با امضای این طومار خواستار محکومیت کشتارهای اخیر در کویته پاکستان، حمایت تمامی وجدانهای بیدار بشری از فاجعه­دیدگان و قربانیان آن و تلاش هماهنگ بینالمللی برای جلوگیری از تکرار قتلعامهای مشابه می شویم.
تذکر :
وقت نام وایمیل تان را در محل امضای ” پیتیشن ” وارد نمودید، بطوراتومات در ایمیل شما از سوی سایت، ایمیل فرستاده میشود، آنرا بازنموده، روی لینک سایت کلیک کنید واین به معنای امضای تاییدی شما میباشد. بدون این تایید، امضای شما پذیرفته نمیشود.

 

برای امضا پتشن لطفا ااینجا کلیک کنید.

مانده ام در باره حادثه کویته چه بنویسم

نوشته از: بصیر احمد دولت آبادی

             تاریخ 17 ژانویه 2013

از همان لحظات اولیه پس از حادثه خونین انفجارات شهر کویته پاکستان که از طریق فیس بوک خبر شدم تا چندین روز، مانده بودم که در این باره چه بنویسم! گاهی حوادث و رویداد ها آدم را چنان بهت زده می سازد که نمی داند چه کار کند، گویی طلسم شده و نمی تواند تکان بخورد. در یکی از صحنه ها شاهد بودم که یکی از دوستان ، وقتی مورد حمله هلی کوبتر های روسی قرار گرفتیم، همه فرار نموده زیر درختان پنهان شدیم! اما او همان جا وسط باغ در یک فضای باز بدون درخت و زمین نسبتا صاف ایستاده ماند،هر قدر فریاد زدیم که بیاید و یا حتی بخوابد، ولی او از جا تکان نمی خورد! هلی کوبترها هم پشت هم با راکت می زدند اما گوله ی به اونخورد، درختان بزرگ مثل اینکه با تبر قطع شده باشد به زمین می افتادند، ما همه به غم جان خود مانده بودیم . اما او مات و مبهوت ایستاده ماند، فریاد های ما، حتی گریه های برادرش نتوانست او را از جا تکان دهد تا طیاره ها گلوله های شان تمام شده رفتند تا دوباره برگردند، ما دویده او را زیر درختان کشیدیم که دوباره حمله نکنند.او جوان با سوادی بود اما موج طیاره ها او را در جا میخکوب نموده نمود. او از آن حادثه که صد درصد خطر مرگ وجود داشت نجات یافت، اما وقتی در اواخر سال 1361 در حمله قوای دولتی در قره غجله دولت آباد ، فقط یک تیر به بدستش خورده بود، کشته شد.
 بنابراین، وقتی خبر ناگوار کشته شدن بیش از صد تن و ده ها زخمی هزاره های پاکستان را شنیدم به یاد سرنوشت شوم این مردم افتادم. مردمی که قول مرحوم ملافیض محمد کاتب، از صد نفری که فرار نمودند تاخود را به شالکوت یا همین کویته کنونی و جا های دیگر برسانند، 90 نفر شان در مسیر راه کشته شده وتلف گشتند و فقط از هر صد نفر 10 نفر نجات پیدا کردند. همین ده درصد زنده مانده از آن خیل آوارگان، امروزه نیم درصد از کل جامعه پاکستان را تشکیل می دهند! اینکه در طول بیش از یک قرن چه بر سر این مردم گذشته و چه مسیری را طی کرده اند تا به اینجا رسیده اند از حوصله این مقاله خارج است. اما آنچه این قلم را واداشت تا پس از چند روز سر درگمی به عنوان یک دین شاگردی چیزی در این باره گذشته این مردم بنگارد، بیان این حقیقت تلخ است که ما هنوز نمی دانیم در پاکستان چه می گذرذ؟ چرا این مردم بخت برگشته اینگونه مورد بی مهری هموطنان پاکستانی خود قرار گرفته اند که تعدادی تشنه به خون آنها شده اند؟ در حالیکه این قوم بخت برگشته در شکل گیری پاکستان به اندازه توان وجودی خود نقش بسیار عمده بازی کردند، چراکه در ارتش که پایه و اساس این کشور را تشکیل می دهد، اینها جایگاه خاصی داشته اند. البته، بسیاری از نویسندگان چه فیس بوکی و چه وبلاکی و سایتی، بیشتر مسایل مذهبی را در این کشتار ها دخیل دانسته وحتی برخی توصیه نموده اند که اینها برای نجات از این ورطه خونین مذهب را رها و یا حد اقل کم رنگ و یا غیر تحرکی سازند!
 در اینکه دشمنان این مردم ، برای توجیه اعمال شوم و غیر انسانی خود، پشت مذهب و یا جریان های تند مذهبی اهل سنت و جماعت پنهان شده اند ، شکی نیست. اما اینکه تنها مذهب عامل اصلی کشتار مردم کویته باشد به نظر این قلم، چندان موجه نیست. ازینرو، زیاد دنبال سر نخی بوده تا عزیزان ریشه اصلی این قضایا را پیدا نموده افشا سازد، متاسفانه کمتر چیزی یافته است. اگر نگویم همه، بیش از80 در صد نوشته ها احساساتی و شعاری بود،بسیار کم راهکار و یا راه حل و بیرون رفتی از این معضل اجتماعی – سیاسی ارایه شده است.
 البته، همه گزینه ها قابل بحث اند و شاید در قضایای کویته عوامل گوناگونی نقش داشته باشد که برجسته سازی هرکدام آنها در جای خود مهم باشد، اما به نظر این قلم آنچه به واقعیت نزدیک تر می نماید همان تحلیل و گزارش عبداله رفیعی است که در جمهوری سکوت هم آمده و در کنار مسایل دیگر یکی هم طرح مافیای زمین را برجسته ساخته که قصد دارند با اینگونه تهدید و ارعاب هزاره ها را از پاکستان فراری دهند! به باور این قلم ، این تحلیل خیلی به واقعیت نزدیک ترمی نماید. چرا که اساس وجودی این کتله بزرگ اجتماعی – قومی بر پایه تیوری زمین خواری از جا و مکان خود فراری و براساس یک سیاست حفظ تعادل در منطقه استقرار یافته اند.ساده تر بگویم این بخت برگشتگان بقایای قربانیان طرح زمین خواری عبدالرحمن اند که اینک با طرح مشابه وارثان وطرفدان آن مفکوره شوم مواجه شده اند. متاسفانه ما سالها نظر به تبلیغات غالب منطقه، قتل عام و کشتار هزاره ها را از سوی عبدالرحمن و حامیان او، بیشتریک طرح مذهبی تلقی نمودیم و دشمنی عبدالرحمن با این قوم را اختلاف مذهب عنوان دادیم. در حالیکه مذهب کمترین نقش را آن هم در یک برهه ی خاص که عبدالرحمن با شکست مواجه شد با این وسیله توانست، قوای خود را منسجم سازد، بازی نمود.
 چرا در بین این همه طرحهای خطرناک عبدالرحمن علیه هزاره ها فقط این طرح برجسته شد؟ خود جای بحث دارد، ولی عمده ترین پلان که همان ، پلان اشغال و تصاحب زمین هزاره ها بود! کمتر مورد توجه قرار گرفت ! نمی گویم مورد توجه نبود اما در برابر فرضیه مذهب بسیار اندک بود.در حقیقت هزاره ها به خاطر موقعیت زیستگاهی خود، در معرض یک طرح فرسایشی استراتژیک نظامی قرار گرفت که تازه این پلان قدیمی از سوی نظامیان پاکستان که بقایای همان نظام استعماری بریتانیای کبیر است، فاش می گردد که کوه های مرکزی افغانستان به عنوان عمق استراتیژی ارتش این کشور تلقی می گردد.طبعا دیروز این ساحه عمق استراتژی ارتش بریتانیای کبیر تلقی می شد ! برای اینکه حس کنجکاوی خواننده را تحریک کرده باشیم ، همگان به سراغ سراج التواریخ یگانه منبع معتبر حکومتی می رویم که آنچه در این کتاب آمده به نحوی سیاست حکومت و یا همان نظامنامه حکومتی است. خود عبدالرحمن در یک سند تاریخی هدف خود را به قوم خویش فاش می سازد. امید واریم جوانان عزیز این سند تاریخی را با دقت مطالعه کنند،مرحوم کاتب می نگارند:
 “و حضرت والا در روز سه شنبه بیست و ششم شوال[1309]در پاسخ ایشان[بزرگان مردم درانی قندهار]رقم فرموده ارسال نمود که:
 “شکایت سردار عبدالقدوس خان از جایی است که مردم درانی صد خانوارند[منظور صد هزار خانوار است] و پنجصد الی ششصد تن از راه ایلیت و قومی در هزاره جات رفته باقی همه در خانۀ خود نشسته اند، واگر چنانچه مرد می بودند و غیرت قومی می داشتند از دو خانه یک نفر کمر نبرد به معاونت دولت می بستند، همانا پنجاه هزار مرد جرار می شدند که دمار از روزگار اشرار هزاره کشیده وجود ایشان را از مملکت افغانستان نیست و نابود می کردند، واز امر مکنون خاطر والا که پیشنهاد ضمیر منیر دارد و می خواهد که اراضی و املاک هزاره را به مردم درانی بدهد آگاه می شدند، زیرا که دولت انگلیس قدم پیش نهاده و” جبل کوژک” را شکافته موضع “چمن” را که خاک طایفۀ اچکزایی از مردم درانی استُ عمارت کرده محل اقامت قرار داده است، که این تصرف و تصاحب دولت مذکوره مر زمین اچک زایی را باعث پایمالی مردم درانی است.
 پس در وقتی از پایمالی مآمون و محفوظ خواهند گشت که املاک هزاره را صاحب و قابض شوند. و اکنون مردم درانی بر بستر غفلت خوابیده خیر و شر و نفع وضرّ خود را نیک نمی دانند”…”(سراج التواریج جلد سوم، انتشارات بلخ، ص 737)
 از این سند، می توان اینطور نتیجه گرفت که هدف عبدالرحمن از جنگ علیه هزاره ها تابع ساختن و یا سنی ساختن آنها نیست! چرا این مردم با اینکه سنی هم شدند ولی عبدالرحمن سنی شدن اینها را قبول نکرد.ازینرو، کسانی که تنها مذهب را عامل شکست و قتل عام هزاره ها می دانند، چندان موجه نیست، چرا که مذهب این قوم در صورت شان بوده ، در حالیکه مذهب دیگران در سیرت شان !اگر باور ندارید به یک سند دیگر، بازهم به نوشته مرحوم کاتب توجه کنید تا دریابید هدف عبدالرحمن از سرکوبی هزاره ها چه بوده است؟ اگر صرفا تابع ساختن این قوم بوده ، چرا وقتی تسلیم شدند، دست از تجاوز و کشتار برنداشتند؟ واگر به قول خودشان مسلمان سازی یعنی سنی ساختن این قوم بوده ، وقتی این قوم سنی شدند چرا بازهم مورد آزار و اذیت قرار گرفتند تا فرار کنند و یا قیام نمایند تا کشته شوند؟ حکومت و کوچی ها تاوانهای بر مردم هزاره می بستند تا این مردم را به وحشت انداخته از خانه و جایداد شان مایوس نمایند. مرحوم کاتب می نویسند:
 “و از اینگونه تاوانها بودکه به قرار عریضۀ مورخه 2شوال 1312 مردم سنگ تخت و اشترلی و تلخک واخضرات و تربلاق و کرمان و لعل و سرجنگل و پنجاب و یکه ولنگ مکشوف خاطر اقدس گشت که از صد خانه، ده خانه در ملک نمانده و آنچه مانده اند به تعلیم و ارشاد قاضی سربلند، نماز و احکام آن را بر طبق مذهب اهل سنت به جای می آورند و عمری را که به نادانی به سر برده اند، اکنون متبصر شده تا جایی که رسیده می تواند نماز جمعه نیز می خوانند.
 و حضرت والا در جواب این عریضۀ هزارگان، فرمان فرستاد، اظهار خورسندی کرد”.( کتاب وقایع افغانستان به نام بدل سراج التواریخ جلد سوم قسمت اول، چاپ حبل الله ارگان نشراتی سید جمال الدین حسینی، صفحه 378)
 خوب این هم برای کسانی که مدعی اند اگر هزاره ها شیعه نمی بودند و یا پا بند سر سخت مذهب نمی بودند، شاید وضع شان بهتر می بود، این سند نشان می دهد که این مردم خود اعتراف دارند که سنی شده اند، ولی عبدالرحمن با بی تفاوتی از این قضیه می گذرد. اما سند بعدی ماهیت درونی عبدالرحمن را نسبت به هزاره های مسلمان شده یعنی سنی شده ! به نمایش می گذارد، با هم می خوانیم:
 “و هم در این آوان، از عریضۀ مورخۀ14محرم سنه 1313 ملا محمد سعید قاضی و ملا فضل محمد مفتی و ملا عبدالسلام محرر محکمۀ شرعیه هزارۀ جاغوری به مسمع فیض مجمع حضرت والا رسید که چون از سبب بغاوت و عقاید نا مشروع هزاره که از کتب ایشان به ظهور رسیده، حکم جواز خرید و فروش زنان وپسران و دختران ایشان صادر شده بود و هزاران زن و دختر ایشان ، به فروش رسید. اکنون که مطیع و منقاد پادشاه اسلام گردیده اند، فلهذا در عقاید اهل سنت و جماعت، ایشان مسلمان می باشند، خرید و فروش ایشان در شرع جایز نیست. و هم از این رهگذر اکثر نظامی، عیال وار شده از خدمت باز مانده اند، چون خریدن و فروختن هزاره نقصان دین و دولت معلوم شد، اطلاعا عرض نمودیم.وحضرت والا در روز 2صفر 1313، فرمان کرد که:
 “از باطن آن قوم چه خبر دارید؟ گاهی عقیدۀ باطنی ایشان درست نمی شود، و هم چون اولاد خود را می فروشند، منع نمی کنم. اختیار دارند و دیگر حکم نیست که یکی اولاد دیگری را بفروشند، زبردستی و جور را از ایشان موقوف فرموده ایم، اختیار اولاد خود را خود دارند.”…( وقایع افغانستان به نام بدل سراج التواریخ ص 381 و 382)
 این اسناد به خوبی نشان می دهد که هدف عبدالرحمن نه رعیت سازی بوده و نه هم مسلمان سازی ، بلکه هدف گم کردن هزاره و تصاحب زمین هزاره بوده و بس. کسانی که بیشتر عامل مذهب را در سرکوبی هزاره های شیعه دخیل می دانند، برای شان یک سند دیگر از تصرف زمین ازبک های سنی مذهب و تاجیکان سنی مذهب را نقل می کنیم تا پلان حکومت عبدالرحمن که الگوی تمام حکومت های 250 ساله در این ساحه جغرافیایی است ، برای همگان روشنتر گردد. بازهم به نقل از مرحوم کاتب:
 ” و اگر گذران شما در حدود مملکت سرکار انگریزی نمی شود و عقده گشایی کار شما حصر به آمدن افغانستان است…
 سر رشته این است که از ده خانه ، یک خانه و از صد خانه، ده خانه و از هزار خانه، صد خانه و از ملک زادگان به هر چهل خانه، خانه یک ملک زاده باشد که سر پرستی باقی خانوار را عهده دار شود به من سپرد کنید که خانوار مذکور همه صاحب مال و صاحب اعتبار و آدمان لایق و درست باشند. تا خانوار مذکور را داخل علاقۀ مملکت افغانستان به زمین پرآب و علف و آباد و دشت وسیع مثل” قطغن” جای سکونت بدهم. و آنها در محل و مقام سکنت خود چه در مالداری و چه در زراعت بهره یاب و نفع بردار شوند. وآن قدر بر آنها خوش بگذرد که بهتر از آن حدود جایی را در عالم ندانند! و اگر تقاوی به کار داشته باشند، تقاوی می دهم و زمینی را به قدر گذران و وسعت معاش آنها می دهم که هر قدر مالداری داشته باشند و هر قدر کشت و کار کنند برای شان خوش بگذرد و به خوبی گذران کنند.
 و زمینی را که جهت سکونت آنها مقرر می دارم از مشارکت دیگر مردم خلاص خواهند بود که خود همان خانوار آب و علف آن را صرف زراعت و مالداری خود خواهند کرد. و بسیار از ظهور شفقت و مهربانی من راضی خواهند بود و آن خانوار را که در حدود مذکور جای می دهم از برای من کمک خاطر جمعی خواهد بود که این قدر از خانوار از قوم خود را در ملک”قطغن” و در حاشیۀ مملکت افغانستان و این طرف دریای آمویه جای داده ام.
 البته جای خاطر جمعیست ! پس آمدن شما در یک خانه از ده خانه ، جدا ساختن و به دست من سپردن و من آنها را به زمین قطغن سکونت دادن ، دلیل ظاهر غم شریکی شمایان و اعتماد و تسلی من با شما خواهد بود… که مردم همسایه بدانند و ببینند که فلان مقدار خانوار قوم افغانستان ، آنقدر مردم درست و صاحب غیرت و دولتمند و مالدارند که بر سرزمین خود، جان می دهند و زمین سکونت شان را کسی گرفته نخواهد توانست. در این صورت خانوار مذکوره بازوی دولت و به منزله پر وبال من خواهد بود…”( وقایع افغانستان نام بدل سراج التواریخ، ص519)
 بهرحال، با این پیش زمینه، باید مشکلات مردم هزاره کویته پاکستان را مورد بررسی قرار داد که چه هست و کجاست؟ به باور این قلم شکل گیری این مردم در این ساحه جغرافیایی بر پایه طرح زمین خواری صورت گرفته ، یعنی وقتی سر زمین این مردم اشغال شد ، از خانه و کاشانه خود فرار نموده ، برای زنده ماندن در سایه حکومت بریتانیای کبیر در هند پناه بردند. اگر به تاریخ آن عصر مراجعه کنیم ، اینطور می توان نیتجه گرفت که وجود هزاره های کویته براساس یک طرح نظامی تعادل قوا در منطقه شکل گرفته است وتا زمانی که این مردم برپایه همان اصل رفتار نموده اند، از جایگاه بلندی در شبیه قاره وبعد ها پاکستان برخودار بوده اند. اما وقتی از آن پلان اصلی پا را بیرون نهاده اند، دچار دردسر های بزرگی شده اند.هزاره ها در کویته فقط و فقط در سایه نیرو های نظامی و در اردوگاه نظامی می توانند از موجودیت خود دفاع نمایند، در غیر آن این مشکل همچنان ادامه خواهد داشت .هزاره های کویته وقتی می توانند “امام باره” های خود را سر پا داشته باشند که آرم ارتش پاکستان را روی بازوان خود داشته باشند، اما هرگز نمی توانند با “امام باره” های خود چتر ارتش را بالای سر خود نگه دارند! این واقعیت تلخ کمتر مورد توجه قرار گرفته است.
 اگر دشمنان این مردم برای اخراج و نابودی این قوم، با کمک ارتش و آی اس آی” لشکر جنگوی” تشکیل داده و هر روز کشتار می کنند. چرا این قوم برای بقای خود با کمک ارتش و آی اس آی” لشکر هنگوی” تشکیل نمی دهند؟تظاهرات ها در سراسر جهان برای زنده سازی اذهان جهانی خوب است، براستی هم که افکار عمومی جهان را موج راهپیمایی ها، متوجه حادثه ساخت ، ولی تجربه ثابت نموده که هیچ قدرتی صرفا بخاطر تظاهرات به قومی حق نداده و نخواهد داد.شاید مثال زنده آن مردم فلسطین ساکن غزه باشد. سالهاست این مردم و حتی جهانیان در سراسر جهان شعار دادند و پارچه های زیادی همه ساله در جهان به آتش کشیده می شد ولی هیچ کس امتیاز نمی داد، اما وقتی چهار موشک از سر پایتخت اسرایل عبور نمود، همه کشور ها به فلسطینی ها امتیاز دادند،روند رسمیت یافتن کشور فلسطین شتاب پیدا کرد، محاصره غزه به پایان رسید.
 بنا براین، نه قطع رابطه هزاره های کویته با همسایه غربی اش راه حل است که برخی ها پیشنهاد می دهند و نه هم این تظاهرات ها به تنهایی ،لشکر جنگوی را از تصمیم در کشتار باز خواهند داشت، چرا که یکی از تولیدات و صادرات عمده در کشور پاکستان تروریزم در منطقه و جهان است ، این واقعیت را بیش ازهمه سازمانهای اطلاعاتی جهان و از جمله سازمان سیای امریکا می دانند، چرا که خود همکار و سازنده آی اس آی پاکستان به حساب می آیند.
 بنابراین، غیر از خود هزاره های پاکستان ، هیچ کس و هیچ نهادی نمی تواند برای این مردم راه حلی پیدا نمایند! لذا ،این مردم باید از شرایط ایجاد شده واین همه همدردی های جهانی، کمال بهره برداری را نموده و سرنوشت آینده خود را با درایت و تیزهوشی مطابق شرایط کشور خویش رقم زنند. در غیر آن، این احساسات بعد از مدتی خواهد خوابید و این هیاهوی تبلیغاتی به زودی تحت تاثیر حوادث دیگری که هر لحظه ممکن است در جهان اتفاق بیافتد از بین خواهد رفت.
 به باور این قلم ،هزاره های پاکستان باید از رفتار و کردار پدران خود سر مشق بگیرند که چگونه در آن شرایط سخت و دشوار یک قرن قبل، که سنگ و چوب منطقه برفرق هزاره کوبیده می شد و هرکسی برای ثواب هزاره می کشت و مدعیان همکیش با این قوم، از برابر جنازه های این مردم با بی تفاوتی می گشت، توانستند جان و مال و ناموس خود را در سایه ارتش بریتانیای کبیرحفظ کنند! حال وارث همان ارتش، ارتش تا به دندان مسلح پاکستان با ذراتخانه اتومی و چشم و چراغ آن آی اس آی در صحنه موجود است. انتخاب با خود این نسل است که راه پدران را ادامه می دهند یا دل به شعار های میانتهی دیگران نهاده و چشم امید به شعارهای زود گذر می دوزند!
 بدون شک هزاره های پاکستان روز های سخت و دشوار انتخاب سرنوشت آینده را پیش رو دارند، امیدواریم عاقلانه و دور اندیشانه تصمیم بگیرند.چرا که فرصت ها چون باد از بین خواهد رفت وافسوس سودی به حال کسی نخواهد بخشید.گرچه این حادثه استخوان سوز است، اما نمی توان با هرنوع گریه و زاری کشته شدگان را زنده ساخت ، ولی می توان با درایت و تیز هوشی زنده ها را از کشته شدن نجات داد. این است مسولیت کنونی مردم هزاره پاکستان که از همدردی هوطنان خود به نفع آینده خود استفاده کنند.

والسلام

بای ذنب قتلت...

در اوج اين سرمای خشن زمستان که پيروانِ بابه شهیدمان در سختی بسیار دمی برای نفس کشیدن می​یابند، قساوت​پيشگان از مردم بي​گناه ما در کویته ی پاکستان قرباني مي​گيرد و داغی جان​فرساي همچون فاجعه ی افشار بر دل های​مان نقش می​بندد.
وچه سخت است گوش​​دادن به فریاد بی​صدای مردم مظلومي که جنازه​ي جگرگوشه​هاي شان را سند اعتراض شان در برابري بي​عدالتي​ها ساخته​اند. دنياي دردناکي است. دیوهایی در لباس انسانیت به فجیع ترین شکل و زنجیرواردر هه ی اخیر جمعی بیگناه را به​​گونه​ي  مسلخگاه می کشانند و سر از تن جدا می کنند که حتی حیوان هم از اعمال منفور وپست این دسته سر شرم وحیرت فرود  آورده است!

پس کجاست صدای آزادی ملیت​ها؟ کجاست سازمان​هایی که دم از حقوق بشر می​زنند ؟ کجاست آن رسانه هایی که می توانند در اسرع وقت از پرتاب جسمی به سوی بازیکنان یک تیم فوتبال تصویرهای بیشمار تهیه کنند واعتراض هایشان گوش فلک را می کند! اما کشتار بی رحمانه ی عده ای انسان بی دفاع مسکوت می ماند.

عصر بي​رحمي وقساوت است. وجدان​ها مرده​اند و  صدایی از کسی شنیده نمی شود؟

آه ای پدر کاش می​بودی تا ندای عدالتت این جماعت خفته را بیدار می کرد. من نمي​دانم اما از يارانت شنيده ام که تو گفته بودي اگر قرار باشد بيرون از افغانستان سفر کني، اولين سفرت به کويته خواهد بود: سفري که هرگز تحقق پيدا نکرد و تو شهيد شدي و به ملکوت حق پيوستي!

ما را به نام دين مي​کشند و با نام و ياد خدا نابود مان مي​کند.  در حالي​که قتل و کشتار انسان را هرگز وجدان سالم انسانی و فطرت عمومی نمي​پذيرد. خدا خودش گفته است: "هرگاه کسي يک نفر را بکشد، تمامي انسان​ها را کشته است". در تاريخ بشر هیچ منظره​اي کریه تر از قتل و گرفتن جان انسان نیست و هیچ دین ومذهبی کشتار انسان های بیگناه را بر نمي​تابد. در دین مبین اسلام هیچ  امری مقدس تر و با حرمت تر از جان انسان نیست و این بی حرمتی های شنیع نتیجه ی حیوان​صفتاني است که در هیچ دین و مذهبی جای نداشته و قانون جنگل را می طلبد که نهایتا دامن گیر انسان های دیگر هم خواهد شد.

من به عنوان یادگار شهید حق​طلب و عدالت​خواه، «مزاري بزرگ» این فاجعه ی عظیم  را  به شدت محکوم نموده از صمیم قلب به بازماندگان درد کشیده ی این شهیدان و مردم خويش در سراسر جهان تسلیت عرض می نمایم. ما نبايد در برابر چنين فجايعي کم خم کنيم. اين بدي​ها بايد اراده​ي ما را جدي​تر و مستحکم نمايد. خداوند به ما گفته است که سرنوشت ما به​دست خودماست و اين خود ما هستيم که بايد براي نجات خويش مبارزه کنيم.

پايدار و سرفراز باشيد                 

زینب مزاری

24جدی 1391

شهدای علمدار رود، تدفین شدند!

     بیشتر از صد تن شهدای علمدار رود که چهار روز قبل طی دو انفجار به شهادت رسیده بودند، دقایق قبل امروز ۱۴/۱/۲۰۱۳ میلادی، حوالی ساعت پنج بعد از ظهر با حضور صدها هزار نفر از سراسر پاکستان در میان آه و اشک های پایان ناپذیر از خانواده های شان جدا و به خاک سپرده شدند. صحنه تدفین بیشتر از صد شهید و سر از خاک بیرون کشیدن گور دسته جمعی که اول و آخرش معلوم نبود، سنگ دل ترین اشخاص را به آه و فغان کشیدن واداشته بود.

     درود بر کسانی که با پایمردی و مردانگی در کنار شهدای مظلوم کویته و وارثان شان یک پارچه ایستادند و با استقامت شان بر سینه تاریخ با درشت ترین خط فریاد مظلومیت هزاره ها و شیعیان پاکستان را ثبت کردند. درود بر کسانی که فقط انسانی اندیشیدند و از هر فرقه ای که بودند، نگذاشتند خون شهدای مظلوم علمدار رود پایمال شود و با تحصن، اعتصاب غذا، تظاهرات و فریاد کشیدن های شان در هوای منجمد کننده زمستان در سراسر گیتی، کاخ استبداد ایالتی را فرو ریختاندند. درود بر وجدانهای بیداری که قلم های شانرا برای دفاع از مظلومان کویته لحظه ای زمین نگذاشتند و در هر ثانیه ای چشم های شانرا بر رخ تلویزیون و کمپیوتر های شان نگهداشته بودند، تا از سرنوشت هم سرنوشتان شان در کویته با خبر باشند و عکس العمل هایی مناسب و به موقع را انجام دهند.

روح شهدا شاد و یادشان گرامی باد!

جنازه های شهدای علمدار رود بعد از نماز ظهر تدفین می شود

     جنازه های شهدای علمدار رود که شب ۱۰/۱/۲۰۱۳میلادی، طی دو انفجار در علمدار رود جان های شانرا از دست دادند، بعد از چهار روز تحصن در کنار شان، امروز ۱۴/۱/۲۰۱۳ میلادی، بعد از ظهر به خاک سپرده خواهند شد. تعداد کثیری از مردم از نقاط مختلف پاکستان در تشییع جنازه شرکت خواهند کرد و همچنان از هزاره تاون به شکل دسته جمعی تعدادی کثیری هم اینک جهت شرکت در مراسم به طرف علمدار رود می روند.

    اینک بعد از پذیرش تقاضاهای تحصن کنندگان، اعتصاب غذای عبدالخالق هزاره و منظم ترین تحصن در سراسر پاکستان رو به اختتام است، اما قیوم نظر چنگیزی یک تن از بزرگان هزاره های کویته گفته است، که ما بر ایف سی اعتماد نداریم و بعد از نفاذ گورنر راج باید ارتش عملا کنترول وضعیت شهر کویته را بدست گرفته و عملیات تصفیوی اش را بر ضد لانه های تروریستان فورا آغاز کند.

     رسانه های پاکستان تحصن سرتاسری پاکستان را بخاطر فقط یک هدف مشخص و آنهم بر ضد ظلم و ستم بر هزاره های کویته، تاریخی ترین و منظم ترین تحصن در تاریخ پاکستان خطاب دادند. تحصن هزاره های کویته توانست نه تنها اهلیان تشیع را به خیابانها بکشد، بلکه اهل تسنن، مسیحیان و افراد دیگر مذاهب، فعالان مدنی و حقوق بشری، اهلیان رسانه ها، انجمن های وکلا، رهبران احزاب سیاسی و مذهبی را نیز به خیابانها بکشد. این تحصن دامنه اش محدود به کویته نشد، دامنه اش به اروپا، امریکا و استرالیا نیز رسید. در سراسر دنیا همه یکصدا فریاد می زدند، که ظلم بر ضد هزاره های کویته باید ختم و ظالمان به دست عدالت سپرده شوند...

     از طرف دیگر در حمایت از قطعی شدن خواست های هزاره های کویته و جلوگیری از بحران های آتی بر هزاره های شهر کویته در کشور های انگلیس، کانادا، دانمارک، شهرهای سیدنی و ملبورن استرالیا، شهر کابل، دایکندی و بامیان تظاهرات هایی صورت گرفته و در بعضی جا ها هم اینک نیز ادامه دارد... روح شهدا شاد و یادشان گرامی باد!

تظاهرات کابل

سیدنی

کانادا

بامیان

دانمارک

نیویورک

لندن

ملبورن

تقاضای تحصن کنندگان پذیرفته شد، فردا جنازه ها به خاک سپرده خواهند شد

     وزیر اعظم پاکستان محترم راجا پرویز اشرف از صبح امروز 14/1/2013میلادی، تا هم اینک در کویته است. اگرچه قرار بود وی صبح با تحصن کنندگانی که از سه روز تا هم اینک در کنار جنازه های عزیزان شان اند رفته و در ضمن سخنرانی با آنها صحبت کند، ولی نمایندگان قوم هزاره توسط نماینده شان به اطلاع نخست وزیر رساندند که خواست آنها بدون کدام تغییر، نفاذ "وضعیت اضطراری/گورنر راج" در بلوچستان، عملیات هدفمند بر ضد تروریستان و بر طرفی وزیر اعلی بلوچستان است، لهذا اگر نخست وزیر خواست آنها را بر آورده می تواند پس برای ملاقات تشریف بیاورد، در غیر آن از همانجایی که آمده است به همانجا برگردد. نخست وزیر، نیز تلاش هایش را از صبح تا هم اینک ساعت دوازده شب انجام داد، تا مساله هزاره ها را حل کند. در سلسله تلاشهای خسته ناپذیرش وی در نهایت رضایت تمام رهبران احزاب شریک در حکومت اش را گرفت، تا وضعیت "اضطرار/گورنر راج" را در بلوچستان نافذ کند.

     وزیر اعظم پاکستان بعد از آنکه رضایت رهبران احزاب شریک در قدرتش را گرفت، دقایق قبل حوالی ساعت یک شب در علمدار رود آمده و بعد از شنیدن مشکلات و تقاضای سران هزاره در ضمن همدردی با وارثان شهدا، طی سخنانی گفت، که: "من بیش از حد متاسف و افسرده استم و نمی توانم کلماتی را بیابم که با آن احساساتم را بیان کنم. من به نمایندگی از آصف علی زرداری، خودم و بلاول بهتو تعزیت می گویم. من از صبح در کویته هستم و با جریانها، سیاسیون و طبقه های مختلف صحبت کردم. من با محترم نوازشریف، الطاف حسین، شجاعت حسین، اسفند یار ولی و همه سران احزاب پاکستان صحبت کردم. همه متاسف اند و درد شما درد تمام پاکستان است. ما باید بر ضد یک طرز نظر خاص بجنگیم، شما سرمایه پاکستان هستید ما شما را بیش از حد دوست داریم. من می خواهم به شما بگویم که درد شما را کلمات مداوا کرده نمیتواند. من تقاضا شما را شنیدم، ولی برای فیصله کردن باید تمام قوانین را در نظر بگیریم. من در تمام بلوچستان "کورنر راج/وضعیت اضطرار" را نافذ کرده ام. سر از فردا گورنر صاحب مسوول بلوچستان خواهد بود. من اعلان می کنم، که تمام زخمی های که در آغا خان هسپتال اند مداوا شوند،  خرچ اش حکومت مرکزی می دهد. من از گورنر و تمام نهاد های مسوول خواهشمندم که مسوولین حادثه را با نهایت کوشش و تلاش دستگیر نموده و به پنجه عدالت بسپارند و از تمام نیروهای شان استفاده نموده و با علمیات ها تروریستان را از بین ببرند. در نهایت من خواهشمندم که لطفا جنازه ها به شکل محترمانه به خاک بسپارید." محترم سردار سعادت علی هزاره بعد از سخنان وزیر اعظم، از وی تشکری کردند که درخواست های هزاره های کویته را شنیده است.

     اینک که درخواست هزاره های شهر کویته بعد از تحصن سه روزه در هوای سرد زمستانی در کنار جنازه های شهدای شان و تظاهرات ها، اعتصاب غذا ها و تحصن های شدید کشوری و بین المللی پذیرفته شده است، فردا آنها بعد جنازه های شهدای شانرا بخاک خواهند سپرد!

تحصن کویته، صدای مشترک برادری اهل تشیع و تسنن در پاکستان شده است

     قرار آخرین اطلاعت تحصن هزاره های کویته در کنار بیشتر از صد جنازه های شهدای شان که طی دو انفجار پی در پی  شب 10/1/2013میلادی به شهادت رسیدند، همچنان ادامه دارد و وارد شب چهارم شده است. تحصن نسبت به روزهای قبل شدتش با حضور عده کثیری از هزاره های کویته و برادران تشیع پاکستان بیشتر شده است. به درخواست کویته یک جهتی کونسل، مجلس وحدت المسلمین و دیگر نهادهای اهل تشیع پاکستان، در سراسر پاکستان تحصن ادامه دارد. اکثر از شهر های پاکستان شاهد تحصن دوامدار در همنوایی با هزاره های کویته است. تحصن در چندین نقطه لاهور و کراچی موجود است و در بعضی حصص این شهر ها تحصن کنندگان شاهراه ها را بسته اند و تا حتی در کراچی، لاهور و راولپندی تحصن کنندگان با نشستن بر راه های خط آهن، نظام خط آهن کشور را معطل کرده اند.

    از طرف دیگر به علاوه احزاب سیاسی پاکستان، احزاب مذهبی اهل تسنن پاکستان نیز با حضور در تحصن ها و یا طی بیانیه هایی همدری و همدلی شانرا با هزاره های بیان کرده اند. رهبر حزب جماعت اسلامی سید منور حسن طی سخنانی در تحصن کراچی یاد آور شد، که اهل تشیع و تسنن باهم برادر اند و هیچ قدرتی آنها را از هم جدا نمی تواند. همچنان یکی از رهبران سنی تحریک نیز خواهان برآورده شدن خواست تحصن کنندگان علمدار رود شد. داکتر عبدالقادر خان پدر بم اتم پاکستان، طی پیامی در تیویتر تحصن علمدار رود را صدای مشترک برادران اهل تشیع و تسنن در پاکستان دانست. همچنان چوهدری شجاعت حسین در خطاب به ارتش گفت، که: "حالا منتظر چه هستید، بیایید و اداره بلوچستان را بگیرید." همچنان به علاوه رهبران متحده قومی مومنت، اهلیان رسانه ها، تاجران و در کل از تمام طبقات همدردی و همدلی شانرا با هزاره ها بیان کرده اند. تا حتی محمود قریشی وزیر خارجه اسبق حادثه کویته را قیامت دانست و زیراعظم اسبق آقای جمالی گفت که حکومت بلوچستان به صورت فوری به ارتش باید واگذار شود.

    به حمایت از هزاره های کویته، تظاهراتی و تحصن در بامیان و جلسه ای در ملبورن نیز برگزار شد. فردا قرار است که در شهر های سیدنی، ملبورن، چندین شهر ترکیه، کابل، دایکندی، شهر های سویدن، دانمارک و غیره جاها نیز برگزار شود. امروز عمران خان و تقریبا سران اکثر از احزاب مهم پاکستان جهت همدردی با هزاره ها در مهرآباد آمده بودند. قرار است فردا نواز شریف رهبر حزب "مسلم لیک نواز" فردا جهت همدلی و همدردی با تحصن کنندگان وارد کویته شود.

     اگرچه در جریان تحصن و تظاهرات ها کدام خشونت جدی صورت نگرفته است، ولی نیروهای انتظامی در نقاط مختلف دست به توطیه زده و تحصن کنندگان را می ترسانند. یکی از این ترساندن ها در اسلام آباد صورت گرفت. طوری که پولیس با تظاهرات کنندگان هزاره استودنتس فیدریشن در تماس شده و گفتند که دو نفر بمب گذار داخل تحصن شما شده است، ولی تحصن کنندگان به آن اهمیت نداده و با عزم آهنین تحصن شانرا ادامه می دهند. در کراچی از ترس حکومت اعلان کرده است، که از ده شب به بعد خدمات موبایل را مسدود می کند.

     اعضای ایچ دی پی نیز اعتصاب غذای شان وارد شب دوم شده است. همچنان سردار سعادت علی هزاره امروز طی سخنانی در علمدار رود یاد آور شدن که تحصن تا برآورده شدن خواست های شان ادامه خواهد داشت. برعلاوه از آن سخنان، وی امروز در تماس های متعدد با سران ارتش و دولت نیز بود. بعد از شدت گرفتن تحصن های سراسری در پاکستان و بعضی کشور های دیگر، حاکمان پاکستان دست و پاچه شده اند، تا از نگاه قانونی راه نفاذ گورنر راج را مساعد سازند. امروز اگرچه نخست وزیر در کویته آمده بود و اینک نیز در کویته است، ولی کویته یک جهتی کونسل بدون پذیرفتن خواست های شان از طرف نخست وزیر، ملاقات با او را نپذیرفتند. آصف علی زرداری فردا جلسه ای فوق العاده ای با سران ایتلاف اش و نیز سناتور های بلوچستان دارد تا در رابطه به بلوچستان تصمیم جدی را بگیرد. داکتر طاهر القادری اعلان کرده است، که تا رسیدن اش به اسلام آباد، حکومت بلوچستان باید برطرف شود. همچنان فردا نیز به درخواست وکیلان بلوچستان در همدلی به هزاره ها، کویته هرتال است.

نخست وزیر پاکستان به فکر نافذ کردن "گورنر راج" در بلوچستان است

     نخست وزیر پاکستان آقای پرویز اشرف بعد از رسیدن به کویته، اینک در حال صدارت یک جلسه فوق العاده در مورد وضعیت کویته بعد از حادثه علمدار رود است. گورنر بلوچستان به وزیر اعظم معلومات دقیق از وضعیت کویته بعد از حادثه اسفناک انفجار های پی در پی ۱۰/۱/۲۰۱۳میلادی، علمدار رود را ارایه کرده است. در حال حاضر به صورت فوری وزیر اعظم به ایف سی حکم به علمیات ویژه در نقاط مختلف جهت از بین بردن لانه های تروریستان داده است.

     عمران خان با تعدادی از رهبران حزبش امروز در تحصن شرکت کرده و سخنرانی کرد. وی در سخنرانی اش گفت که ما با مظلومان کویته هسیتم و زیر اعلی باید فورا استعفی دهد. سپس او در کمپ اعتصاب غدای ایچ دی رفته و با آقای عبدالخالق هزاره در مورد وضعیت جاری صحبت کرده و در آنجا نیز با اعتصاب کنندگان صحبت کرد. از طرف دیگر رهبران و نمایندگان اکثر از احزاب بلوچستان با رفتن در کمپ اعتصاب غدای ایچ دی پی همدردی شانرا با هزاره ها بیان کردند.

     تحصن همچنان ادامه دارد و مردم خواست شان فقط و فقط برطرفی حکومت ایالتی و سپردن ایالت به دست ارتش است. به حمایت از تحصن کنندگان در اکثر از شهر های پاکستان تظاهرات های شدید و تحصن ادامه دارد و تحصن کنندگان می گویند، ما برای اعاده شدن عدالت برای هزاره های کویته اگر نیاز باشد بیشتر از یک ماه نیز تحصن می کنیم... از طرف دیگر خبرها حاکیست که سر از فردا در افغانستان، سویدین، استرالیا و دیگر شهر ها نیز تظاهرات ها و تحصن ها بخاطر حمایت از هزاره های کویته در حال آغاز شدن است.

     تحصن کنندگان علمدار رود فقط یک خواست دارند، تحویل شدن ایالت به ارتش و بعد گرفتاری تروریستان و قاتلان هزاره های کویته. نخست وزیر پاکستان در حال بررسی امکانات نافد کردن "گورنر راج/وضعیت اضطرار" و یا هم تحویل دادن ایالت به ارتش است. قرار است لحظاتی بعد نخست وزیر بعد از ختم جلسه اش در گورنر هاوس به علمدار رود رفته و با بزرگان هزاره صحبت کند. از طرف دیگر چندین تن از وزرای ایالت بلوچستان نیز خواهان برطرف کردن وزیر اعلی توسط نخست وزیر شده است. و نیز طاهر القادری در سخنانی که به حیث مقدمه آغاز کردن لانگ مارچ اش بود، جدا خواهان برکناری وزیر اعلی بلوچستان شد.

تقاضا بر آورده نشده است، تحصن همچنان ادامه دارد...

     تمام گفتگو ها در بین هزاره های کویته و نمایندگان حکومت ناکام شده است و هزاره ها با جنازه های عزیزان شان که در انفجار های پی در پی المناک علمدار رود ۱۰/۱/۲۰۱۳م، به شهادت رسیدند به حالت تحصن اند و فقط یک تقاضا دارند، که حکومت ایالتی ساقط و کویته تحویل به ارتش گردد، زیرا هزاره ها اعتماد شانرا بر نیروهای مختلف انتظامی فعلی و حکومت ایالتی از دست داده اند و دیگر نمیتوانند بیشتر از این حامل جنازه های عزیزان شان باشند.

     دیشب، آخر های شب حوالی ساعت 3:30 محترم سردار سعادت علی هزاره و سردار مهدی حسن هزاره در پاسخ به تلفون الطاف حسین رهبر حزب متحده قومی مومنت از ایشان بخاطر حمایت علنی و همه جانبه اش از هزاره های کویته تشکر کردند. از طرف دیگر الطاف حسین، خاموشی و بی حسی حکومت ایالتی و مرکزی را شدیدا مورد انتقاد قرار داد. ایشان گفتند که بی حسی و ناکارایی حکومت ایالتی نابخشودنی است، لهذا حکومت ایالتی باید استعفی داده و کویته به ارتش سپرده شود. از طرف دیگر اگر حکومت مرکزی نیز نمیتواند امنیت هزاره ها را برآورده کند، باید استعفی دهد.

     وزیر اعلی بلوچستان اسلم ریسانی که در لندن است، دیشب طی تماس تلفونی با گورنر بلوچستان گفت که طی دو روز به کویته بر خواهد گشت، اما گزارش های غیرهای غیر رسمی حاکیست که رهبران حزب مردم پاکستان طی جلسه ای زیر صدارت آصف علی زرداری خواهان استعفی اسلم ریسانی و تحویل دهی بلوچستان به دست ارتش شده است.

     از طرف دیگر در سراسر پاکستان تحصن و تظاهرات شیعیان در حمایت از تحصن کنندگان علمدار به شدت ادامه دارد و هر لحظ بر شدن تظاهرات ها اضافه میشود. خواست جمیع تظاهرات کننندگان قبول خواست های هزاره های کویته است. سازمانهای شیعی پاکستان اخطار داده اند، که اگر امروز خواست تحصن کنندگان علمدار رود بر آورده نشد، آنها درخواست خواهند کرد، که از هر خانه ای شیعیان پاکستان بر روی سرک ها بریزندن و زندگی اجتماعی را بهم بزنند.

     تحصن علمدار رود جاریست و وارد روز سومش شده است. سردار سعادت علی هزاره از کانادا امشب به کراچی رسید و امروز با بزرگان هزاره های کراچی قرار است به کویته رسیده و در تحصن شامل شود. از طرف دیگر عمران خان، ماروی میمن، نمایندگان پاکستان پیپلز پارتی کراچی و نمایندگان اکثر از احزاب اعلان کرده اند، که امروز به کویته آمده و با تحصن کنندگان یکجا خواهند شد. از هزاره تاون نیز جوانان مثل روزهای قبل به صورت انفرادی و دسته ای به طرف علمدار می روند، تا شامل تحصن گردند.

     اعتصاب غذای رهبران حزب دموکراتیک هزاره نیز وارد روز دومش شده است و تعداد کثیری از مردم در کمپ روبروی آی جی چوک در اعتصاب اند. از طرف دیگر بر علاوه لندن قرار است امروز تظاهرات و تحصن هایی در مقابل دفاتر نمایندگی های پاکستان در کشورهای دیگر نیز صورت بگیرد. همچنان پشتونخوا امروز را در شهر کویته هرتال اعلان کرده است و متحده قومی مومنت امروز را در سراسر پاکستان عزای عمومی اعلان کرده است و از تاجران کراچی خواسته است، تا کاروبار های شان را امروز مسدود بگذارند.

علمدار رود

تظاهرات  و تحصن  لاهور

تحصن کراچی 

 

پشاور

توبه تهیک سنگ

 

کمپ اعتصاب غدای ایچ دی پی

ملتان

کمپ اعتصاب غذای ایچ دی پی

زمین از پذیرش جنازه های شهدا، شرمنده است!

سوگنامه از: عبدالله رفیعی

انگار زمین با همه ی بزرگی اش از در آغوش کشیدن صد شهید مظلوم و بی گناه شرمنده است و به همین خاطر سه شب است، که نمی تواند آماده میزبانی مهمانان جدیدش گردد. زمین می ترسد، زمین بسیار زیاد می ترسد، زیرا می داند که بعد از پذیرش شهدا، فریاد ها و بد دعا های یتیمان کوچک و اشک به چشم، مادران وحشت زده، پدران داغدار و خواهران و برادران سرگردان نصیبتش خواهد شد. امشب در علمدار رود مردم به شهدای شان چسپیده اند، بخاک سپردن و جدا شدن از صد گل پرپر شده را کسی پذیرفته نمی تواند. مادری بر سر جنازه پسرش می خواهد فریاد بزند، اما اشک در چشمانش نمانده است. خواهری فریاد می زند که مرگ بر تروریستان هار، تا به این صورت برادرش را باز گرداند. برادری که فقط خشم است و می خواهد جان دهد، تا با برادرش یک جا سفر کند. طفلی که تا هنوز درد دور شدن پدرش را حس نمیتواند، ولی چون همه می گیرند او نیز می گیرید. سه شب است، که در علمدار رود انگار قیامت شده است. کسی از خانه و منزلش خبر ندارد. همه سرگردان و فریاد اند. دیدن صد جنازه درکنار هم سیل اشک از چشمان سنگ دل ترین بیننده جاری می سازد. در کویته همین که کسی بر صفحه تلویزیون نام تحصن علمدار رود را می شنوند، اشکش جاری میشود.

بیشتر از صد جنازه سه شب است که در علمدار رود در بین فریاد های مظلومانه در انتظار عدالت اند، شبکه های تلویزیونی لحظه ای نیست که از آن گزارش ندهد، اما انگار در پاکستان انسان های با وجدان بجز فقط چند تن در شهر های کلانش اصلا وجود ندارد، زیرا اگر وجدانی وجود داشته باشد، از هجده کرور نفوس پاکستان حد اقل باید یک ملیون اش در کناره وارثان شهدا باشد. در این کشور بی حس و وجدان مرده، در یک طرف آن انسانهایی بجرم انسان بودن شان، کشتار می شوند، ولی در طرف دیگرش لاشخورانی برای حفظ مقام های شان مصروف معامله های خونین اند. حاکم منطقه که بیشتر به میمون  رقاصه در سیرک می ماند، مرگ انسان برایش وسیله شاد بودن است. بیشتر از صد تن در حاکمیت اش به شهادت رسیده است، شهرش دربین خون و آتش می سوزد، ولی حاکم در آغوش فاحشه های دوبی لمیده است و غو غو کنان همه را به مسخره می گیرد.

از سه روز است، که هزاره های کویته در کنار اجساد شهدای شان با تحصن نمودن در بین باران و هوای سرد زمستانی یک صدا فریاد می زنند، که ما خواهان اجرا شدن عدالت و بر طرفی حکومت ایالتی هستیم. این فریادها لحظه به لحظه رسا تر شده میرود و دیگران را با خودش همنوا می کند. بدون شک مقاومت مظلومان دامن قاتلان را خواهد گرفت و دیری نخواهد بود که کاخ استبداد و ظلم ویران گردد. شاعر بیجا نگفته است، که: "خون ناحق دست از دامان قاتل بر نداشت/ دیده باشی لکه های دامن قصاب را". اگر زمین زمین با تمام بزرگی اش از پذیرش شهدا شرمنده است، بدون شک و به یقین که قاتلان ناچیز و مغرور از جاری کردن جوی های خون، نیز آنرا تحمل نخواهد توانست!

کنفرانس مطبوعاتی سردار سعادت علی هزاره و رهبران ایم کیو ایم در کراچی

     دقایق قبل امشب 12/1/2012م، چیف آف هزاره قبایل و رییس کویته یک جهتی کونسل محترم سردار سعادت علی هزاره و سردار مهدی حسن هزاره و تعدادی از بزرگان دیگر هزاره های کراچی، در کراچی همراه با رهبران مرکزی متحده قومی مومنت طی کنفرانس مطبوعاتی ای، اظهار داشتند که بر مردم ما بی نهایت ظلم شده است. متاسفانه  چیف جستس (قاضی القضات) پاکستان کسی که کشته شدن یک شخص را در کراچی خودش نوتس می گیرد، ولی شهادت بیشتر از صد تن مردم ما را در نظر نگرفته است. ما از ایشان خواهشمندم تا وضعیت هزاره های کویته را خودش نوتس بگیرد. با تاسف بعد از کشتار تعداد کثیری از مردم ما و بعد از تحصن دو روزه با جنازه ها، تا حتی یک نفر نیز از طرف حکومت بلوچستان برای تعزیت نیامده است. من پسر کاکای جنرال موسی خان هستم، قوم جنرال موسی همیشه خدمت کشور را کرده است، ولی حالا بدون کدام دلیل و علت به صورت وحشیانه نسل کشی می شوند. همچنان وی صراحتا گفتند که من می شرمم که آصف علی زرداری را رییس جمهوری خود بگویم.

     رضا هارون یکی از رهبران مرکزی متحده قومی مومنت نیز طی سخنانی در کنفرانس گفت که اولین وظیفه حکومت تامین امنیت شهروندان اش است، ولی وزیر اعلی بلوچستان بجای آن بر زخم واررثان شهدا و شهروندان نمک پاشی می کند. وی گفت کسانی که شهید شده اند، مربوط به قوم هزاره می باشند. الطاف حسین از دو روز به اینسو بخاطر شهدای کویته نخوابیده است. وی در ادامه گفت من شخصا به کویته می روم، و برای تعزیت همراه با سردار سعادت هزاره به خانه های تمام شهدا خواهم رفت. فردا در کراچی و تمام کشور روز سوگ خواهد بود. در روز سوگ تاجران کاروبار شانرا مسدود بگذارند. حکومت بلوچستان به صورت قطعی ناکام شده است، لهذا در بلوچستان وضعیت اضطراری باید مطابق به خواست تحصن کنندگان نافد شود.

     همچنان عمران خان و ماروی میمن یکی از اعضای مرکزی مسلم لیک "ن" نیز اعلان کرد، که آنها فردا به کویته آمده و در تحصن همراه با قوم هزاره یکجا خواهد شد. از طرف دیگر به درخواست نهاد های شیعی در نقاط شهر های مختلف پاکستان تحصن و تظاهرات ادامه دارد. در لندن اینک بیشتر از ۱۹ ساعت است، که مردم در مقابل پاکستان هایی کمیشن در حالت تحصن بسر می برند و اعتراض شانرا با سردادن شعار ها بیان می کنند. از طرف دیگر رهبران احزاب مختلف و نمایندگان کشور ها بر وزیر اعلی بلوچستان اعتراض می کنند و همدردی شانرا با هزاره ها بیان می کنند. اکثر از اعضای مرکزی احزاب پاکستان تقاضا می کنند که وزیر اعلی بلوچستان باید استعفی بدهد و امنیت بلوچستان زیر نظر یک هیات بلند چایه قوه قضاییه بررسی گردد...

تحصن در علمدار رود وارد شب دوم شده است و همچنان ادامه دارد...

     در اعتراض به فاجعه المناک علمدار رود، جنازه ها دفن نشده اند و تحصن همچنان ادامه با شدت بیشتر دارد. اینک از شروع تحصن ۳۱ ساعت گذشته است. تحصن کننده گان فقط یک تقاضا دارند، که حکومت ایالتی برطرف شود و شهر تحویل ارتش گردد. از طرف دیگر رییس حزب دموکراتیک هزاره آقای عبدالخالق هزاره و دیگر اعضای مرکزی این حزب با عده کثیری از مردم در حال اعتصاب غذا اند... اعتصاب غذای دوستان ایچ دی پی و تحصن در کنار جنازه ها واکنش های زیر را تا هم اینک در قبال داشته است.

۱. تظاهرات و تحصن دامنه اش گسترده شده است، هم اینک در اسلام آباد، کراچی، حیدرآباد، گوجرانواله، دیگر شهر های پاکستان و نیز در مقابل پاکستان هایی کمیشن (لندن) ادامه دارد. بر علاوه آن مجلس وحدت المسلمین گفته است اگر تقاضای تحصن کنندگان کویته برآورده نشود، دامنه اعتراضات را بیشتر نموده و شدت خواهد بخشید.

۲. گورنر بلوچستان جهت گفتگو با تحصن کنندگان به علمدار رود رسیده است.

۳. به هدایت وزیر اعظم پاکستان، دو تن از وزرای حکومت فدرال خورشید شاه و قمر زایره به کویته جهت گفتکو با تحصن کنندگان رسیده اند و اینک در حال مذاکره اند.

۴. ڈاکڑ عبدالقدیر خان پدر بم اتمی پاکستان تحصن علمدار رود را بهتر از تظاهرات علامه طاهرالقادری دانسته است.

۵. الطاف حسین گفته است، که خواست های تحصن کنندگان باید پذیرفته شود و جای شرم است که تا هنوز حکومت ایالتی خاموش است و تا حتی برای همدردی به صحنه نرفته اند.

۶. ماروی میمن، یکی از رهبران مسلم لیگ "ن" و عبدالستار یکی از رهبران "ایم کیو ایم" طی سخنانی همدردی اش را با تحصن کنندگان اظهار کرد.

۷. پشتونخواہ ملی عوامی پارٹی، فردا را هرتال عمومی در شهر کویته اعلان کرده است.

۸. وزیر اعظم به وزیر اعلی ریسانی و دیگر وزرا حکم داده است که در کویته جمع شوند.

۹. زرداری، سناتور های بلوچستان و معاون سنا را پیش اش طلب کرده است.

۱۰. نمایندگان بلوچستان نشنل پارتی و تحریک انصاف جهت همدردی با هزاره ها، در جایگاه اعتصاب غذای ایچ دی پی رفتند.

۱۱. علامه طاهر القادری طی تماس تلفونی با عبدالخالق هزاره همدردی اش را با هزاره ها بیان کرد.

۱۲. اعضای ایچ ایس ایف اعم از طبقه ذکور و اناث طی یک جلوس بزرگ نزد اعضای ایچ دی پی رفتند و اینک در اعتصاب غدا شریک اند.

۱۳. اعضای هزاره یوت کمیونیتی در اسلام آباد همچون کویته به تحصن نشسته اند.

۱۴. اکثر از اهلیان رسانه های پاکستان، اظهار همدردی و همدلی شانرا با تحصن کنندگان طی پیام های شان توسط فیس بوک و یا تویتر بیان کرده اند...

۱۵. عمران خان نیز طی بیانیه ای در ضمن محکوم کردن حادثه علمدار رود، با هزاره ها اظهار همدردی کرده است.

۱۶. استاد محقق نیز طی سخنانی به تحصن کنندگان در ضمن اظهار تسلیت، همدردی و غم شریکی اش را اظهار کرده است

۱۷. مذاکرات طولانی نمایندگان حکومت مرکزی و بزرگان هزاره بدون کدام نتیجه پایان یافت. نماینده یک جهتی کونسل آقای قیوم نظر چنگیزی در پاسخ به نمایندگان حکومت فقط یک خواست را مطرح کرده اند، که ما خواهان بر طرفی حکومت ایالتی هستیم

۱۸. بلاول بهتو زرداری به اعضای حزب مردم پاکستان (سند) حکم داده است، که به کویته بروند و با تحصن کنندگان صحبت کنند.

۱۹. شاهی سید، مسوول حزب عوامی نیشنل پارتی (سند) دفن نشدن شهدا را یک تگان وجدان برای تمام پاکستانی ها دانست.

۲۰. الطاف حسین از حکومت تقاضا کرد که بلوچستان مطابق به میل تحصن کنندگان به ارتش سپرده شود

۲۱. متحده قومی موومنت فردا را عزای عمومی در سراسر ایالت سند اعلان کرد

۲۲. جنرل سکرتری جماعت اسلامی پاکستان طی سخنانی گفت، حکومت بلوچستان ناکام شده است، لهذا باید استعفی دهد.

۲۳. بر طرف شدن ها شروع شد، بلاول بهتو زرداری رییس حزب حاکم پاکستان، وظیفه اعضای حزب مردم پاکستان بخش بلوچستان را به حالت تعلیق در آورد. از طرف دیگر آقای آصف علی زرداری رییس جمهور پاکستان گورنر بلوچستان را به صورت فوری طلب کرده است. احتمال می رود امشب تغییرات بزرگی در اداره بلوچستان به وجود آید.

۲۴. پرویز مشرف طی سخنانی در تحصن گراچی در ضمن اظهار همدردی با هزاره های کویته، خواهان پذیرش بدون قید و شرط تقاضای هزاره ها توسط حکومت شد.

     تحصن کنندگان تا هم اینک هیچ خواست حکومت را قبول نکرده است و آنها خواست شان فقط یک چیز و همان بر طرفی حکومت نا اهل ایالتی به سرکردگی ریسانی است.

نسل کشی هزاره های کویته مسخره نیست، حقیقت دارد

     این که گفته می شود هزاره های کویته نسل کشی می شوند، نه شوخی خنده دارد است و نه مسخره دل آزار، بلکه واقعیت عینی است که جنازه های بیشتر از 110 تن در علمدار رود، برای ثبوت اش کافی است. سلسله نسل کشی هزاره های کویته که از ده سال بدینسو شروع شده بود، در این اواخر با حملات پی در پی و فشار برای کوچ اجباری هزاره های مچ به اوج اش رسیده است. لشکر جهنگوی شاخه نظامی (سپاه صحابه) یکی از سازمانهای افراطی مذهبی همیشه مسوولیت نسل کشی هزاره ها را به عهده گرفته است و می گیرد. پذیرفتن مسوولیت نسل کشی هزاره ها از طرف این سازمان نمایانگر این است، که هزاره ها بزرگترین قربانی افراط گرایی است، ولی در این اواخر شواهد حاکیست که تا حتی غاصبان زمین نیز چون هزاره ها را شکست خورده می پندارند، لهذا با افراطیون هماهنگ شده اند، تا زمین های هزاره ها را ببلعند. مافیا ها و خصوصا مافیای زمین با افراطیون در هماهنگی وارد عمل میشوند. از قرار معلوم مافیا ها چشم طمع به کاروبار، خانه ها، جایداد و سرمایه های هزاره کویته دوخته اند.

     نمایندگان مافیای زمین کسانی نیستند، بجز آنهایی که عضو کابینه ایالتی اند و یا هم مرتبط به دیگر سازمانها. مافیا ها، در فراهم آوری تسهیلات برای افراطیون فعال اند، تا زمینه انخلا شهر کویته را از وجود هزاره ها مساعد سازند. اینک نیز هزاره ها کسب و کار شانرا از داخل بازار تقریبا به صورت کلی جمع کرده اند و محدود به دو نقطه عمدار رود و هزاره تاون اند، دو نقطه ای که مشابه به دو زندانی است که یک راه در بین هم دارند، ولی راه هزاره تاون و علمدار رود نیز هیچگاه بدون تلفات نبوده است. در شهر کویته، برای هزاره ها هیچ امنیت و قانونی وجود ندارد. اگر هزاره ای برای کار بی نهایت ضروری به بازار برود، دیگران همه متوجه وی اند، که چه زمانی شکار میشود.

     اگرچه مردم روحیه شان بلند است و بدون شک هیچگاه سر تسلیم خم نخواهند کرد، ولی باید بیاد داشته باشیم که دشمن چون در هیچ مرجعی پاسخگو نیست و بجای آن تسهیل میشود، لهذا حملات اش را تند تر خواهند کرد. چنانچه بعد از حادثه المناک علمدار رود که قرار آخرین اطلاعات جان تقریبا 120 تن را گرفته است، سخنگوی لشکر جهنگوی یکبار دیگر تهدید کرده است، که تا آخر سال 2013میلادی، کویته را به قبرستان اهل تشیع تبدیل می کند. معلوم است که در کویته زمانی که نام از تشیع برده میشود، همانا هدف هزاره ها است.

     اما در رابطه به این که جهت نجات از این وضعیت به صورت آنی چه میتوان کرد، باید یادآور شد که بیشترین امید به طرف هزاره های بریتانیا است. چون هزاره های بریتانیا جای شانرا یافته اند، از وضعیت کویته بیشتر آگاه اند و از طرفی نسبت به هزاره های اقصی نقاط جهان تجریه زیادتر دارند و منظم تر اند و رسایی شان به نمایندگان بریتانیا و دیگر جوامع نیز بیشتر است. همچنان امید به طرف هزاره های ساکن در دیگر نقاط جهان نیز بیش از حد وجود دارد. تا فشار همگانی و بیش از حد به صورت فوری و هماهنگ با تحصن کنندگان شهر کویته و اعتصاب غذای آقای عبدالخالق هزاره صورت نگیرد، دولت مداران به خواست هزاره های کویته گوش نداده و فقط با چند وعده میان خالی، مسخره و فشار آنها را متفرق خواهد ساخت. بر همگان است تا وظیفه ملی شانرا در قبال هزاره های کویته انجام دهند، در غیر آنصورت نسل کشی هزاره ها و بیجا شدن شان از کویته ضربه مهلک تنها و تنها بر هزاره های کویته نخواهد بود، بلکه نتیجه مرگبار آن تمام هزاره ها را عمیقا متاثر خواهد ساخت.

منبع و مآخد:

1. بی بی سی اردو

2. شبکه تلویزیونی جیو (گفتگوی حامد میر)

3. روزنامه قدرت و مشرق و کویته بلاگفا

تعداد شهدا به 118 تن رسیده است و تحصن ادامه دارد...

     تعداد شهدای شب پنجشنبه ۱۰/۱/۲۰۱۳م، علمدار رود به ۱۱۸ تن رسیده است. از طرف دیگر از دیروز تا هم اینک تحصن به شدت آن ادامه دارد. یعنی بیشتر از ۲۰ ساعت است که اطفال، زنان، جوانان و پیرمردان در تحصن نشسته اند و خواهان عدالت اند. در رابطه به تحصن یکبار دیگر دیشب اعضای کویته یک جهتی کونسل تاکید کردند، که تا بر آورده نشدن تقاضای شان تحصن ادامه خواهند داشت و آنها جنازه های عزیزان شانرا به خاک نخواهند سپرد. تحصن کنندگان فقط یک خواست دارند، که شهر کویته تحویل ارتش شود، تا قاتلان به جزای اعمال شان برسند.

     دیروز گورنر بلوچستان بعد از عیادت زخمی ها و گفتگوی مختصر با بزرگان، عاجزانه اعتراف کرد، که ما در تامین امنیت ناکام شده ایم و ما مستحق نیستم که بیشتر حکمرانی کنیم. وی تصریح کرد که من اختیار ندارم و اعضای کابینه ایالتی بی حس شده اند. از طرف دیگر وزیر اعلی بلوچستان نواب اسلم رییسانی گم است. زمانی گفته میشود، که وی در دوبی است و زمانی گفته میشود که در اسلام آباد است، ولی دقیق برای هیچ کسی معلوم نیست که او کجاست. از طرف حکومت ایالتی تا هنوز تا حتی یک وزیر کابینه اش برای گفتگو با تحصن کنندگان نیامده است. حکومت فقط رییس پولیس را فرستاده بود تا با تحصن کنندگان صحبت کند و تقاضای ختم کردن تحصن و دفن شهدا را نماید، ولی مردم این تقاضای رییس پولیس را به شدت رد کردند...

     در این روزها کویته سیاه ترین روزهای تاریخ خود را می گذراند، کشتار بیشتر از ۱۱۸ تن و تحصن دیشب در هوای بارانی و سرد زمستان با شرکت اطفال و زنان بی سابقه بود. تحصن دیشب تنها محدود به بلوچستان نماند، آخر های شب در کراچی نیز به حمایت از تحصن کنندگان راهپیمایی صورت گرفت و در آن راهپیمایی مردم با بلند کردن بینر ها حکومت ایالتی را مسوول کشتار بیشتر از ۱۰۰ تن دانستند و از طرف دیگر طی سخنانی بر خاموشی چیف جستس (قاضی القضات) پاکستان به شدت انتقاد کردند. همچنان در لندن روبروی پاکستان ہائی کمیشن، نیز تظاهراتی دیشب صورت گرفته است. احتمال دارد، امروز دامنه تظاهرات بیشتر شده و در دیگر شهر ها و کشور ها نیز صورت بگیرد.

     حامد میر یکی از تحلیل گران بنام پاکستان طی گفتگویی با یکی از شبکه های خصوصی پاکستان به صراحت گفتند، که هزاره ها در کویته نسل کشی میشوند. این نسل کشی بر علاوه از عوامل فرقه گرایانه، شکل مافیای زمین را نیز اختیار کرده است. به عبارت دیگر عده ای دست به دست همه داده و می خواهند با نسل کشی هزاره ها، زمین ها و کاروبار های شانرا در کویته صاحب شوند. وی گفت، که این نسل کشی سازمان یافته از ده سال به این طرف جریان دارد و حادثه علمدار رود در تداوم آن و وحشتناک ترین آن بود. به گفته وی اسلم ریسانی فقط برای نام وزیر اعلی است، در حالیکه ایالت بدست ایف سی و استخبارات است. نسل کشی هزاره ها به این معنی است، که همه نیروها ناکام شده اند... آقای میر، حل این بحران را در هماهنگی جدی علما، احزاب، سازمانهای مختلف دانستند.

در عکس العمل به شهادت بیشتر از 106 نفر، جنازه ها دفن نشده و تحصن ادامه دارد

     در واکنش به شهادت بیشتر از ۱۰۶ نفر در حادثه دیشب ۱۰/۱/۲۰۱۳م، علمدار رود، مردم بعد از آنکه جنازه ها را از شفاخانه ها به امام بارگاه نچاری انتقال دادند، سپس حوالی ساعت سه بعد از ظهر جنازه های شهدا را بر سرک علمدار رود گذاشتند و دست به تحصن زدند. در رابطه به تحصن که در هوای بارانی و  سرد زمستان کویته تعداد کثیری از مردم اعم از پیر مردان، زنان و اطفال در آن شرکت نموده اند، کویته یک جهتی کونسل طی اعلامیه ای اعلان نموده است، که تا شهر کویته به ارتش واگذار نشود، آنها جنازه ها را دفن نخواهند کرد و تحصن شان ادامه خواهند داشت. همچنان جنرال سکرتری مرکزی مجلس وحدت المسلمین نیز طی سخنانی در اسلام آباد حکومت ایالتی را نالایق و بدون حس خطاب نموده و تاکید کرده است که تا کویته به ارتش تحویل داده نشود، جنازه ها برداشته نخواهد شد.

     از طرف دیگر وضعیت کلی شهر کویته به شدت وخیم است، اول صبح امروز حمله ای بر تندوری در ساحه "کلی کمالو" صورت گرفت که در نتیجه آن دو تن کشته شدند. و سپس طرف های شام امروز انفجاری در شهر رخ داد که تلفاتی در بر نداشت. همچنان امشب بر موتر های که برای ناتو مواد سوخت و لوازم انتقال می دهند حمله ای صورت گرفته که در نتیجه آن قرار اطلاعات اولیه دو تن کشته و ده موتر سوخته است... برای مهار نمودن وضعیت اسفبار امنیتی کویته، حکومت ایالتی طی اعلامیه ای امروز برای یک ماه یکبار دیگر صلاحیت های پولیس شهری را به ایف سی (نیروی نیمه ارتشی) تحویل داد تا وضعیت را کنترول کند.

     بهتر است یادآوری شود که کامران خان در برنامه امشب اش در تلویزیون جیو موضوع نسل کشی هزاره ها را به بحث گرفته بود. وی می گفت که قابل تاسف است که بعد از کشتار زیادتر از صد تن در کویته وزیر اعلی بلوچستان در صحنه و تا حتی در ایالت اصلا دیده نمیشود. تا اینک اصلا معلوم نیست که وزیر اعلی ریسانی کجا است؟ در حالی که قاضی القضات گفته است که از نگاه اخلاقی حکومت ایالتی حق حکومت داری را از دست داده است، ولی با آنهم وزیر اعلی ریسانی به چوکی چسپیده است و خودش را مستحق می داند، ولی در وضعیت اضطراری وزیر اعلی و دیگر وزرای ایالت بلوچستان اصلا دیده نمیشوند.

بیانیه و لایحه عمل ایچ دی پی، در واکنس به شهادت بیشتر از 106 تن در حادثه "علمدار رود"

     در عکس العمل به انفجار های پی در پی دیشب 10/1/2013 میلادی، علمدار رود که در نتیجه آن قرار آخرین اطلاعات تا اینک بیشتر از 106 نفر شهید و در حدود 200 تن زخمی شده اند، محترم عبدالخالق هزاره رییس حزب دموکراتیک هزاره، دقایقی قبل طی کنفرانس مطبوعاتی در ضمن تشریح وضعیت بحرانی فعلی هزاره های کویته یاد آور شدند، که در دنیا، پاکستان یگانه کشوری است که با سرپرستی سازمانهای تروریستی شهروندانش را کشتار می کند و بعد برای گدایی کردن و رهایی از آن، از کشور های جهان با گریه و تضرع کمک می طلبد. وی اضافه کرد، که ما از چند سال بدینسو با تظاهرات های مدنی در مقابل دفاتر سازمان ملل، سازمان های حقوق بشر، پارلمان اروپا و دیگر اداره های موثر تلاش های نهایی خود را جهت مسدود شدن کشتار فرقه گرایانه انجام دادیم، ولی فریاد های ما به گوش مسوولین دولت، نهاد های استخباراتی و قوه قضاییه نرفت و تا اینک کشتار هزاره ها ادامه دارد. آقای عبدالخالق هزاره لایحه عمل حزبش را از این به بعد قرار ذیل اعلان کرد:

1. آقای عبدالخالق هزاره رییس حزب دموکراتیک هزاره برای سه روز دست به اعتصاب غذا می زند، که آغاز آن 12/1/2012 میلادی ساعت 10 قبل از ظهر در مشین چوک (روبروی آی جی آفس پولیس) می باشد.

2. حزب هزاره دموکراتیک، یکبار دیگر از تمام نهادهای هزاره ها در سراسر جهان خواهش می کند، که دوباره دست به تظاهرات و تشکیل سمینار ها بزنند.

3. حکومت فعلی حق حاکمیت اش را از دست داده است، لهذا این حکومت بر طرف و بجای آن یک حکومت موقت بعد از مشوره با احزاب بلوچستان تشکیل گردد.

     در ادامه آقای عبدالخالق هزاره گفتند که اگر نسل کشی هزاره ها متوقف نشده و مراکز سازمانهای افراطی از بین نرفت، وی از هزاره های جهان درخواست خواهند کرد که اینبار در مقابل دفاتر سازمان ملل، سازمان های حقوق بشر و دیگر نهاد های ذیربط دست به اعتصاب غذا بزنند. همچنان اعضای ایچ دی پی در کویته دست به تحصن زده و زندگی شهری را فلج خواهد کرد.

تعداد شهدای حادثه علمدار رود بیشتر از 106 تن شده است

     انفجارهای دیشب ۱۰/۱/۲۰۱۳میلادی، در علمدار رود، که در نتیجه آن قرار آخرین اطلاعات تعداد شهدا به ۱۰۶ تن رسیده است، فضای شهر کویته را امروز به شهر ارواح مبدل نموده است. حادثه دیشب بدون شک بزرگترین حمله بر ساکنان علمدار رود در طول تاریخ زندگی شان در کویته است. حادثه ای که هر لحظه زخمی هایش جان شانرا به جانان سپرده و بر تعداد شهدایش افزوده می گردد. بازار های شهر کویته مسدود اند و ترافیک نیز انگار وجود نداشته باشد. از طرف دیگر قبرستان مهرآباد آماده شده است که جنازه های شهدا را به آغوشش بگیرد، اما اینک به درخواست کویته یکجهتی کونسل و مجلس وحدت المسلمین وارثان شهدا و مردم در ساحه ای بین "پرل اسنتیتیوت آف انفارمیشن تکنولوژی" و "تاجی خان اسپورتس کمپلکس" به حالت تحصن نشسته اند و درخواست شان اینست که حکومت ایالتی باید به ارتش سپرده شود و تا زمانی که مسوولیت امنیت شهر به دست ارتش سپرده نشده است، تحصن آنها ادامه خواهد داشت و آنها جنازه ها را دفن نخواهند کرد... از طرف دیگر قرار است حزب دموکراتیک هزاره، به احتمال خیلی زیاد دقایق بعد طی کنفرانس مطبوعاتی نظریات و لایحه عمل بعدی اش را بیان کند.

     از طرف دیگر گورنر بلوچستان گفته است که من بی اختیار استم و در بلوچستان اصلا نظامی دیده نمیشود که مردم را حفاظت کند. و نیز در حالی که وزرا و مسولین دولتی تا حتی یک بیانیه ای در محکوم کردن این حادثه اسفناک صادر نکرده اند، چه رسد به عیادت زخمی ها و دلجویی متاثرین، سرمنشی سازمان ملل آقای بان کی مون، انفجار های دیروز کویته را که طی سه انفجار جان ۱۱۸ نفر را گرفت، به شدت محکوم کرده است. همچنان طاهر القادری در ضمن محکوم کردن حمله دیروز حمله کنندگان را درندگان سفاک لقب داد. در ضمن آقای محقق نیز طی بیانیه ای حادثه دیروز را جنایت علیه بشریت شمرده و در ضمن محکوم کردنش از دولت پاکستان خواسته است، تا عاملین آنرا شناسای و دستگیر نموده و جلو نسل کشی هزاره های کویته را بگیرد. این هم بیانیه استاد محقق:

بسم الله الرحمان الرحيم

 انالله وانا اليه راجعون

 حادثه انفجار پنجشنبه ٢١/١٠/١٣٩١ در شهر كويته پاكستان يك فاجعه انسانى، يك مصيبت هولناك براى همه جامعه جهانى و از مصاديق بارز جنايت عليه بشريت است.

 درين حادثه كه دريك سالن ورزشى رخ داد ومطابق آخرين گذارشها حدوديكصد نفرشهيد وبيشتر ازدوصد تن ديگر زخمى شدند كه هدف تروريستان قتل عام سازمان دهى شده جامعه شيعه وهزاره پاكستان بوده واكثريت قريب به تمام شهدأ ومجروحين ان هزاره بوده اين حادثه درعين حالى كه يك مصيبت جانكاه وغير قابل تحمل براى جامعه هزاره وشيعه درپاكستان ، افغانستان وسراسرجهان است مايه سرشكستگى و خجالتى براى دولت پاكستان نيزميباشد كه چگونه يك كشور قدرتمند اتمى كه قويترين اردو وسازمان استخباراتى منطقه رادارد نميتواند براى يك اقليت مذهبى از اتباع كشورش تأمين امنيت نموده و يك گروه تروريستى شناخته بنام لشكر جنگوى را مهار نمايد اين قابل قبول نيست مگراينكه دست حكومت پاكستان نيز دردستان جنايتكاران باشد .

     من ازحكومت پاكستان مصرانه ميخواهم كه به كشتار سيستماتيك وجمعى هزاره ها درآن كشور نقطه پايان گذاشته وجلو گروههاى تروريستى قاتل را بگيرند وبراى حفظ جان مردم بيدفاع هزاره كه به جرم داشتن مذهب شيعه قتل عام ميشوند اقدام مسؤلانه نمايند.

     و از جامعه جهانى سازمان ملل وساير نهادهاى مدافع حقوق بشر نيز خواستار آنم كه دربرابر كشتار هدفمند وجمعى يك ملتى بيدفاع كه هر روز دربرابر چشم جهانيان قربانى ميشوند بى تفاوت نباشند.

 سازمان ملل ودنيايى كه شعار مبارزه عليه تروريسم را سرميدهند نبايد معيار دوگانه داشته باشند كه دريك گوشه جهان باتروريسم بجنگند ودرسوى ديگر جهان تروريسم را باتمام توان تجهيز وتسليح كنند ويادربرابر جنايات شان بى تفاوت باشند واين بازيهاى دوگانه قدرتهاى بزرگ جهان وسازمان ملل متحد است كه موجب رشد وگسترش تروريسم درجهان شده و دورنماى آينده بشر وسلامت اين كره خاكى را تاريك ساخته است واگر جامعه جهانى به اين بازيهايش دوام دهد مصيبت جامعه بشري دوچندان خواهد شد.

     در پايان اين حادثه المناك را كه مصادف شده است باسالروز رحلت پيامبر رحمة للعالمين حضرت محمد مصطفى وسبط اكبرش امام حسن مجتبى وسلاله پاك ديگرش امام على ابن موسى الرضا. به همه مسلمانان خصوصاً هموطنا ن عزيزم درداخل كشور وسراسر دنيا تسليت گفته وازخداوند منان براى شهداى عزيز رضوان الهى وبراى مجروحين شفاى عاجل وكامل وبراى بستگان آنان صبر جميل واجرجزيل خواستارم .

                                                   والسلام على جميع عبادالله الصالحين حاجى محمد محقق

                                                                               كابل ٢٢/١٠/١٣٩١

حد اقل 81 تن در انفجار علمدار رود شهید شدند

 

     قرار آخرین اطلاعات تعداد شهدای حادثه های امشب ۱۰/۱/۲۰۱۳میلادی در علمدار رود به ۸۱ تن رسیده است و تعداد زخمی های حادثه بیشتر از ۱۷۰ تن است. گزارشها حاکیست که اولین انفجار انتحاری بوده است، که در یک کلب سنوکر بنام استار سنوکر کلب واقع در نزدیکی چوک "پرل انستیتیوت آف انفارمیش تتکنولوژی" حوالی ساعت نه شب رخ داده است. بعد از این حادثه مردم، خبرنگاران، رضاکاران و پولیس ها خودشانرا به محل حادثه رسانده بودند، که در دقایقی بعد یک موتر دیگر که در آن مواد انفجاری جا سازی شده بود و در نزدیکی های سنوکر کلب ایستاد بود، منفجر گردید (بعضی گزارشها حاکیست که موتر انفجار شده، مربوط به رضاکاران ایدهی بوده است، که چند روز قبل گم شده بود.) 

     انفجار دومی به حدی بزرگ بود، که صدای آن در اکثر نقاط کویته شنیده شد و سیم های برق مهرآباد را قطع نمود. حد اکثر از افراد حاضر در صحنه در اثر این حادثه شهید شدند. در بین شهدا دی ایس پی، ایس پی و ایس ایچ او تهانه قاید آباد با شش تن از پولیس ها نیز شامل اند. همچنان دو خبرنگار تلویزیون سما و دونفر از رضاکاران ایدهی شهید، دو خبرنگار زخمی و چهار تن از خدمتگاران ایدهی نیز زخمی شده اند. زخمی ها به شفاخانه عمومی و شفاخانه نظامی شهر انتقال داده شده اند. متاسفانه وضعیت صحی اکثر از زخمی ها بسیار وخیم است و احتمال دارد تعداد شهدای بیشتر شود. ساکنان علمدار رود، تقریبا همه شان رو به طرف شفاخانه ها برده اند، تا کمک های مناسب را به وارثان شهدا و زخمی ها بتوانند. همچنان برای زخمی ها به خون شدیدا نیاز است. ایچ دی پی در عکس العمل به این حادثه فردا را هرتال عمومی در شهر کویته اعلان کرده است و همچنان مجلس وحدت المسلمین سه روز را عزای عمومی اعلان کرده است.

     مسوولیت حادثه علمدار رود را لشکر جهنگوی به عهده گرفته است. سخنگوی این سازمان ابوبکر صدیق با تلفون نمودن از جایی نامعلوم به اداره های رسانه های پاکستان در ضمن پذیرفتن مسوولیت این حادثه یادآور شده است، که ما گفتم بودیم که تا آخر سال ۲۰۱۲ میلادی، دشمنان ما از بلوچستان بیرون شوند. در نتیجه این اخطار ما تعدادی از دشمنان ما شهر کویته را رها کرده و فرار کردند، ولی تعداد شان بخاطر کار و خانه های شان اینجا مانده اند. اینبار ما دشمن را نمی گذاریم که تا آخر ۲۰۱۳میلادی، از کویته زنده بیرون شوند...

انفجار های شدیدی در علمدار رخ داده است

     قرار اطلاعات امروز پنجشنه 10/1/2013 میلادی، دقایق قبل حوالی ساعت 9 شب انفجار های شدیدی در علمدار رود رخ داده است. قرار اطلاعات اولیه این انفجار ها در علمدار رود یکی در چهار را روبروی پرل انستتیوت و دیگری در یک سنوکر کلب، بنام استار سنوکر کلب که در نزدیکی پرل انستتیوت واقع است، رخ داده است. و شدت انفجار تا حدی بوده است که شیشه های خانه های اطراف را شکستانده و نظام برقی را متاثر ساخته است. نظر به گزارش خبرنگاران رسانه ها تا هم اینک شهید شدن زیادتر از چهل و دو (۴۲) تن تایید شده است. در حالی که تعداد زیادی زخمی شده اند و تعداد آنها اینک زیادتر از هشتاد تن گزارش می شود و در بین شهدا و زخمی ها خبرنگاران، اعضای سازمان خدمت رسانی ایدهی و پولیس نیز وجود دارند.... همچنان در همین زمان یک انفجار دیگر روبروی فرش پاینت که در نزدیکی های طوغی رود واقع است، نیز رخ داده است که از تخریب آن تا هنوز اطلاعات دقیق در دست نیست.

     قابل یادآوریست که امروز انفجار بزرگی در میزان چوک حوالی ساعت 4 بعد از ظهر نیز رخ داد که در نتیجه آن قرار آخرین اطلاعات زیادتر از 12 تن کشته و بیشتر از 50 تن زخمی شدند. هدف این انفجار نیروهای ایف سی بود که در نتیجه اش دو موتر ایف سی و پانزده موتر دیگر از بین رفت. البته مسوولیت میزان چوک را "یونایتید بلوچ آرمی" به عهده گرفت.

در اثر یک حمله تروریستی دیگر 1 تن شهید و 3 تن دیگر به شدت زخمی شدند

بنا به گزارشات رسانه های محلی امروز مورخ 7/1/2013م، حوالی ساعت 12:30 ظهر تاکسی مسافر بری متعلق به هزاره های کویته مورد حمله مسلحانه موتور سواران ناشناس قرار گرفت که در نتیجه این حمله یک تن به شهادت رسیده و 3 تن دیگر به شدت زخمی شده اند. اشخاص زخمی و شهید به هسپتال نظامی شهر منتقل شده اند. طبق گزارشات موتور سواران مسلح بعد از عمل فیرنگ بالای تاکسی با وجود که چک پوست ایف سی و پولیس در نزدیکی محل واقعه قرار دارد توانسته موفقانه فرار نمایند.

گزارشی از کنفرانس گوتنبرگ: کشتار هزاره ها در پاکستان؛ چالشها و راهکارها

1 دسمبر 2012، گتنبرگ سویدن

نویسنده: صداقت بابه، سکرتر اتحادیه سراسری شهمامه و صلصال

سخنرانان:

استاد کاظم یزدانی، نویسنده، پژوهشگر و مورخ: نگاه مختصری به تاریخ مردم هزاره

داکتر سلیم جاوید، ژورنالیست آزاد و فعال حقوق بشر: ارائه گزارشی مستند از کشتار هزاره ها در کویته پاکستان

پروفیسور داکتر اشتیاق احمد، نویسنده و استاد علوم سیاسی در دانشگاه استوکهلم: بررسی وضعیت اقلیتهای مذهبی- فرقه ای در دولت ایدئولوژیک پاکستان

علی دایان حسن، دایرکتر دیدبان حقوق بشر در بخش پاکستان و آسیا: وخیم شدن شرایط حقوق بشر در پاکستان

پروفیسور ناظر حسین، فعال اجتماعی و کارشناس آموزش و پرورش در کویته پاکستان

استاد بومان علی قاسمی، نویسنده و فعال اجتماعی در سویدن: ارائه گزارش مستند از معضلات اجتماعی مردم هزاره در افغانستان

عارف فرمان، رمان نویس و رئیس انجمن حمایت از مهاجرین افغانی مقیم ایران: نگاه مختصری در رابطه به شرایط دشوار زندگی مهاجرین ایران و ارزیابی برنامه های این کنفرانس

با توجه به گذارش دیدبان حقوق بشر پاکستان، در یک دهه ی اخیر حد اقل هشت صد نفر از اقلیت قومی هزاره در ایالت بلوچستان این کشور جانشان را در اثر حملات هدفمندانه از دست داده اند و نزدیک به سه هزار انسان بیگناه، شامل زن، کودک و دانشجو، مجروح گردیده اند. ادعا میشود بسیاری این حملات را شبکه های تروریستی القاعده مانند لشکر جنگوی و امثال آن انجام داده اند. در حال حاظر با شدت گرفتن حملات، زندگی نیم ملیون جمعیت شهر در محلات شان محدود شده اند.

با این حال حکومت پاکستان تا کنون بجز اینکه نقش یک تماشاگر را بازی کرده، هیچگونه اقدامات عملی برای حفاظت از نیم ملیون شهروند این کشور انجام نداده است.

اتحادیه سراسری شهمامه و صلصال کنفرانسی را زیر عنوان "کشتار هزاره ها در پاکستان: چالشها و راهکارها" به تاریخ 1 دسامبر 2012 در شهر گونتبرگ سویدن برگذار نموده بود. حدود دوصد اشتراک کننده با شمول برخی از فعالان حقوق بشر از سراسر سویدن، با وجود برف و دمای چند درجه زیر صفر، دراین کنفرانس که هدف از برپایی آن آگاهی دادن به جامعه مدنی سویدن در مورد وضعیت اسفبار اقلیت قومی هزاره در پاکستان بود، حضور داشنتند.

کنفرانس با گردانندگی لیلی آرزو و علی ساقی ساعت 14:30 آغاز گردید.

در اول استاد کاظم یزدانی، محقق و تاریخ نویس افغانستان، یک تعریف جامع از تعهد جنایات علیه قوم هزاره توسط عبدالرحمان خان، امیر افغانستان در قرن 19، ارایه داد. آقای یزدانی توضیح داد عبدالرحمان که از طریق معامله با ارتش اشغالگر انگلیس به قدرت رسیده بود، چگونه %62 جمعیت جامعه هزاره را قتل عام کرد، هزاران تن آنها را به بردگی کشاند و هزاران تن دیگر را مورد شکنجه و آزار قرار داده و آنهارا مجبور به ترک کشور نمود. آقای یزدانی در مورد مصادره زمینها و اموال هزاره ها و توضیع آنها برای اقوام پشتون نیز شرح داد. و همچنان علاوه نمود که عبدالرحمان برای هموار ساختن راهش از مذهب به عنوان وسیله استفاده نموده 13 قاضی روحانی را وادار کرده بود که کتابی را در باره "و جوب اطاعت اولوالامر و وجوب قتل رافضیان و یاغیان" به رشته تحریر در آورند.

پس ازآن یک فلم مستند در مورد قتل عام بی رحمانه هزاره ها در پاکستان، ساخته سجاد گوهر، دراین کنفرانس نشان داده شد که با دیدن آن اشک تأسف در چشمان بسیاری از حاضرین حلقه زد.

بلافاصله بعد از ختم این فیلم مستند، داکتر سلیم جاوید، ژورنالیست آزاد و فعال حقوق بشر، به شرح تعدادی از حملات وحشتناک بر هزاره های پاکستان در سال 2012 پرداخته و به گزارشهای که توسط سازمانهای مختلف حقوق بشر تهیه گردیده و در روزنامه های کشور منتشر گردیده است، اشاره نمود. داکتر سلیم جاوید همزمان با شرح خطرات و تهدیدات جدی که در سایه حکومت مرکزی و ایالتی متوجه اقلیت قومی هزاره میباشند، علتهای اساسی آن را از جمله طالبانیزه کردن ایالت بلوچستان، برنامه های ایجاد تغییر دموگرافیک قومی و تروریسم فرقه ای بیان نمود.

در ادامه، پروفیسور اشتیاق احمد، نویسنده و تحلیلگر سیاسی سویدنی- پاکستانی در سخنرانی اش روی علل و عوامل خشونت مذهبی و فرقه ای در منطقه بویژه در پاکستان پرداخت. ایشان به وضوح تصریح نمود که کشورهای زیاد چون پاکستان از بنیادگرایی مذهبی و فرقه ای به عنوان ابزار فشار کار می گیرند. او همچنان گفت که اسلام منحیث ابزار سیاسی در ایجاد پاکستان نقش مهم ایفا نمود و سپس در دهه هفتاد جامعه احمدیه قربانی اصلی سیاست تمکین گروهای مذهبی شیعه و سنی گردید. گروهای که خود بعدا مورد سو استفاده دستگاهای نظامی پاکستان و رژیم های سعودی و ایران قرار گرفتند. با این تحلیل، ایشان نتیجه گیری نمود که هزاره ها همانند دیگر اقلیت ها منحیث یک هدف نرم توسط رژیم های تشنه به قدرت نه تنها در پاکستان بلکه در افغانستان و ایران قربانی گردیدند.

کنفرانس بعد از 15 دقیقه تفریح، دوباره توسط ویدیو کنفرانس علی دایان حسن، دایرکتر دیدبان حقوق بشر در پاکستان و بخش آسیا، ادامه یافت. وی در سخنانش گفت اقلیت های قومی- مذهبی در پاکستان همواره مورد تبعیض، شکنجه و کشتار سیستماتیک قرار میگیرند، که پاکستان را دچار چالش های جدی حقوق بشری ساخته است که این چالشها بیشتر در ایالت بلوچستان که در طول تاریخ خانه امنی برای طالبان و متحدین این گروه بوده، وجود دارند. وی با گزارش از وضعیت حقوق بشری دراین کشور، خاطر نشان کرد که حمله بر هزاره ها در سال های اخیر افزایش یافته و در سال 2012 به بلند ترین درجه اش رسیده است. آقای علی دایان همچنان گزارش داد که تقریبا یک سوم از کشته شده های شیعه پاکستان در سال 2012 متعلق به جامعه هزاره بوده است، جامعه که هم از نظر قومی و هم از نظر مذهبی در مخاطره میباشد. وی گزارش داد که سال گذشته لشکر جنگوی به هزاره ها هشدار داد که پاکستان را ترک کنند و در پی این هشدار حملات این گروه به مردم هزاره شدت یافته و به گلوله بستن هزاره ها در هر گوشه و کنار جامعه، زندگی را برای این مردم روز به روز تنگتر کرده است. درعین حال حاکمان بلوچ در حکومت ایالتی بلوچستان دربرابر معضلات هزاره ها کاملا بی توجه بوده و کوچکترین همدردی با این مردم نشان نداده اند.

علی دایان در پاسخ به سوالات حاضرین به عنوان رئیس دیده بان حقوق بشر در پاکستان وعده داد که مسئله کشتار هزاره ها را در تمام مراجع مربوطه مطرح نماید.

پروفیسور ناظر حسین نیز دراین کنفرانس اشتراک کرده و شنوندگان را از آخرین تحولات کویته، از جمله بوجود آمدن گروه های شبه نظامی به نام لشکر الاسلام  که مسئول حملات اخیر بر هزاره ها است، آگاه نمود. وی همچنان تحولات سیاسی منطقه پس از جهاد افغانستان علیه  شوروی سابق را  تحلیل و تجزیه کرد.

دراین بخش از برنامه که قرار بود احمد شجاع و اشرف جوادی از طریق ویدیو کنفرانس در بخش گفتمان شرکت نمایند، متأسفانه‏ به علت مشکل فنی نتوانستیم با آنان ارتباط برقرار کنیم. آن عده سوالاتی که توسط این دوستان پاسخ داده شده است، در آینده نزدیک همراه با متن سخنرانی دیگر سخنرانان تدریجن نشر خواهند شد.

استاد بومان علی قاسمی، از شکنجه مردم هزاره افغانستان در عصر حاضر، بخصوص زمان امارت اسلامی طالبان و ادامه این آزار و اذیت ها به دست طالبان بنام کوچی سخن گفت. وی به نقل از آمار منتشر شده توسط سازمان دیده بان حقوق بشر گفت که طالبان حداقل دو هزار هزاره در بامیان، سه صد در یکاولنگ، و دو هزار هزاره را  در مزار شریف  به قتل رسانیده. اما منابع افغان آمار دقیق این کشتار را 6 هزار تا 8 هزار گزارش میدهد، در حالیکه منابع محلی شمار کشته شده گان را بیشتر از ده هزار برآورد میکنند که این کشتار تا چندین روز در هزاره جات ادامه داشت.

او افزود هزاره ها در حال حاضر نیز، با حضور نیرو های ناتو در افغانستان، کشته میشود، که نمونه ای ازین کشتار ها حملات طالبان کوچی نما در مناطق بهسود و دایمیرداد است که به گزارش کمیسیون مستقل حقوق بشر افغانستان در سال 2008 حد اقل 24 هزاره کشته شده، 48 خانه به آتش کشانده شده و 6 هزار خانواده بی خانمان گردیده اند.

آقای قاسمی در پایان سخنانش نگرانی شدید جامعه هزاره را از بازگشت طالبان اعلام نمود.

سخنرانی پایانی کنفرانس توسط عارف فرمان، رمان نویس و رئیس انجمن حمایت از پناهندگان افغان در ایران، ایراد شد که به جمع بندی نکات مهم بحث های کنفرانس پرداخت. او گفت خودش شاهد بوده که بسیاری از پناهندگان در ایران هزاره بودند، که علی رغم شیعه بودن پیوسته در مواجهه با بی رحمی و تعصب قرار داشته اند. آقای فرمان از جامعه مدنی و فعالان حقوق بشر سویدن خواست که این مسأله را با دولت سویدن مطرح کنند تا بر دولت پاکستان به منظور تأمین امنیت همه اقلیت های قومی و مذهبی، از جمله هزاره ها،

در اثر حمله بر اتوبوس های زایران چندین تن شهید و زخمی شده اند

     امروز یک شنبه ۳۰/۱۲/۲۰۱۲میلادی، اتوبوس های زایرانی که از کویته به طرف تفتان می رفتند، یکبار دیگر در ساحه بنام درینگر در نزدیکی هایی مستونگ مورد حمله قرار گرفته و طی آن قرار اطلاعات اولیه نظر به گزارش تلویزیون جیو، تا اینک نوزده تن شهید و بیشتر از بیست تن دیگر زخمی شده اند که وضعیت صحی اکثر از زخمی ها وخیم است و احتمال دارد تعداد شهدا بیشتر از این گردد. قرار اظهارات کمشنر مستونگ:"امروز صبح زمانی که سه اتوبوس زایران از تفتان به طرف کویته می آمدند، در ساحه مستونگ مورد حمله ی بمب کنار جاده ای که در یک موتر کوچک جا سازی شده بود، قرار گرفت. در نتیجه انفجار موتر کوچک، از جمله ی سه اتوبوس یکی آن به صورت مکمل ازبین رفته و بخاطر شدت انفجار چندین متر از جایش دورتر افتاد و اتوبوس دومی اندکی خراب و به اتوبوس سومی صدمه ای نرسیده است." در مورد حادثه شاهدان عینی و یکی از صاحبان اتوبوس طی مصاحبه شان با یکی از شبکه های تلویزیونی می گویند، "یک موتر کرولا مانند خودش را به اتوبوس اولی زد و بعد از آن انفجاری شدید رخ داد که در نتیجه اش اتوبوس اولی دور افتاد و شروع به سوختن کرد و سرنشینان آن که تقریبا ۴۵ تن بودند اکثر شان سوختند و فقط چند تن شان توانستند از اتوبوس خودشانرا بیرون بکشند."

     قرار اطلاعات، سرنشینان این اتوبوس ها اکثریت شان از اهلیان تشیع ساکن ملتان، پاراچنار، راولپندی و لاهور می باشند، که از کویته به طرف تفتان می رفتند. زخمی های حادثه که شامل آنها اطفال و زن ها نیز اند به شفاخانه عمومی مستونگ انتقال داده شده بودند ولی اینک آنها به طرف شفاخانه عمومی شهر کویته انتقال داده می شوند.

مقام دوم نقاشی در سطح بلوچستان به مهدی رحیمی مبارک باد!

 

    در وضعیتی که کوچه های شهر کویته هر روز با خون هزاره ها سنگ فرش هایش نقاشی سرخ رنگ می کشد و فریاد گر بی گناهی شان می گردد، مهدی رحیمی از هزاره تاون و یکی از دوستانش رحمت الله از مهرآباد به کلاس های نقاشی اداره ثقافت بلوچستان واقع جناح رود می روند، تا عطش عشق شانرا با نقاشی کردن فروبنشانند. آنها یک سال مکمل را با مرگ و زندگی بازی کردند، ولی کلاس نقاشی شانرا ترک نکردند، تا اینکه در آخر سال مهدی رحیمی توانست نتیجه زحمات اش را به تاریخ 25 دسامبر 2012میلادی، از دست میر شاه نواز خان مری وزیر فرهنگ و کلتور بلوچستان در محفل فراغت، که همانا دوم شدن اش در سطح بلوچستان است، حاصل کند.

     مهدی رحیمی، از سه سال بدینسو است که مشق نقاشی می کند. او چند روز پیش سمینار 6 روزه ای را که از طرف نقاشان مطرح پاکستان بنام "Face of Quetta" برگزار شده بود نیز گذراند. وی تا اینک مجموعا تقریبا 25 اثر دارد و در هفت نمایشگاه شرکت کرده است. در نمایشگاهی که بنام "وحدت و انسان دوستی" چندی قبل برگزار شد، اثرش مقام دوم را کسب کرد. او عاشق نقاشی است و به هر قیمتی می خواهد در این عرصه جایگاهی را برایش بیابد و سپس با نقاشی هایش درد دل و رنج های مردمش را به تصویر بکشد. مهدی در پاسخ به سوالم در رابطه به رفتنش به بازار در این وضعیت نامساعد گفت، که دو چیز عامل رفتم در کلاس های نقاشی میشود. اول عشقم به نقاشی و فراگیری این هنر و دوم به هر قیمتی که میشود باید حضور خویش را در عرصه های مختلف داخل شهرکویته حفظ کنیم...

     کویته بلاگفا کسب این مقام را به مهدی رحیمی از صمیم قلب تبریگ گفته و از بارگاه متعال برایش سرزندگی و عافیب دایمی طلبگار است. بدون شک خواستن توانستن است و آن روز دور نخواهد بود که مهدی با همت و پشتکارش عامل افتخار برای خود، فامیل و مردمش گردد.

فعالیت های هنری مهدی به روایت تصویر:

اثری از مهدی رحیمی بر روی تخم مرغ