یک تن دیگر به شهادت رسید

     در تازه ترین حملات تروریستان بر هزاره های کویته، امروز دو شنبه ۱۶/۴/۲۰۱۲م، حوالی ساعت چهار بعد از ظهر بر دوکانی در کواری رود، یک تن شهید و یک تن دیگر به شدت زخمی شد. تروریستان توانستند از صحنه فرار کنند و پولیس مثل همیشه منطقه را محاصر کرده است، تا تروریستان را به دام اندازند، ولی تا هنوز یک تن از قاتل های بیشتر از ۶۰۰ نفر را دستگیر نتوانسته است.

     همچنان امروز در حمله دیگری، بر موتر تاکسی مربوط به هزاره ها حینکه از علمدار رود به طرف هزاره تاون در حرکت بود، در قسمت اسپنی رود - نزدیک پل بینظر حمله صورت گرفت، اما خوشبختانه تروریستان نتوانستند به هدف شوم شان برسند. تاکسی با فرار از صحنه بدون کدام زخمی و یا شهید دادن به هزاره تاون رسید.

بیانیه مشترک حزب دموکراتیک هزاره و شبکه سراسری مردم هزاره برای راه اندازی تظاهرات جهانی

مردم هزاره در سراسر جهان!

در اعتراض به کشتار وحشیانه و سیستماتیک مردم هزاره در پاکستان و ادامه تبعیض و حملات وحشیانه کوچی ها به جان و مال مردم هزاره و غصب زمین های شان در افغانستان، حزب دموکراتیک مردم هزاره و شبکه سراسری مردم هزاره بصورت مشترک از تمام اقشار جامعه هزاره در سراسر جهان می خواهد تا با برپایی تظاهرات گسترده و فراگیر، نسبت به این جنایات سیستماتیک اعتراض کنند.

ما از همه اقشار جامعه هزاره، زن و مرد، پیر و جوان می خواهیم با اتحاد و همبستگی صدای مردم هزاره را به گوش جهانیان رسانده و فشار سیاسی لازم را بر حکومت های پاکستان و افغانستان برای پایان جنایات سیستماتیک وارد کنند.

تظاهرات جهانی مردم هزاره می تواند مقابل دفاتر سازمان ملل و سازمان های بین المللی حقوق بشر و یا با توجه به شرایط مقابل دفاتر رسانه های بزرگ ملی و بین المللی برگزار شود.

جامعه هزاره در سراسر جهان می تواند مانند بازوی دیپلماتیک نیرومند برای دستیابی به حقوق انسانی هزاره ها عمل کند.

بنابراین ما از تظاهرات کنندگان در سراسر جهان می خواهیم، به پوشش خبری تظاهرات اهمیت خاص دهند. به این منظور از هماهنگ کنندگان و برگزار کنندگان تظاهرات می خواهیم با رسانه های ملی، منطقه ای و بین المللی در کشوری که زندگی می کنند، در تماس باشند.


طرح فرستادن ده ها هزار نامه به وزرای امور خارجه کشورهایی که در آن تظاهرات برگزار می شود!


ما بزودی نامه ای همگانی را روی وب سایت های رسمی شبکه سراسری مردم هزاره و حزب دموکراتیک مردم هزاره منتشر خواهیم کرد. از تمام تظاهرات کنندگان می خواهیم در جریان این تظاهرات جهانی، این نامه اعتراضی را بصورت جداگانه امضا نموده و آن را همراه با دو تایم لاین (Timeline) از جنایات سیستماتیک علیه هزاره ها در پاکستان و افغانستان، در پاکت جداگانه قرار داده و در پایان تظاهرات به وزیر امور خارجه کشوری که در آن تظاهرات برگزار می شود ارایه کنند.
 در این نامه ما از وزرای امور خارجه کشورها می خواهیم با احضار سفرای پاکستان و افغانستان، خواستار توقف کامل جنایات علیه مردم هزاره شده و برای جبران خسارت کوشش کنند. با این روش ما در کنار تظاهرات جهانی، ده ها هزار نامه اعتراضی را به امضای اقشار مختلف مردم هزاره به آدرس وزارت امور خارجه کشورهای مختلف ارسال خواهیم کرد.

شرکت کنندگان در تظاهرات جهانی مردم هزاره می توانند این نامه را دو بار امضا کنند تا یک نسخه آن به بخش حقوق بشر سازمان ملل متحد نیز ارسال شود.
 بیاد داشته باشیم که هر کدام از ما در هر کشوری که زندگی می کنیم، مانند سفیر مردم هزاره در همان کشور می باشیم.
 حضور پر شور و گسترده مردم هزاره در سراسر جهان در اعتراضات هماهنگ، می تواند علاوه بر عمیق کردن اتحاد و همبستگی بین المللی ما، افکار عمومی جهان را نیز بصورت جدی متوجه وضعیت مردم هزاره در پاکستان و افغانستان کند.

شبکه سراسری مردم هزاره
www.HazaraPeople.com
حزب دموکراتیک مردم هزاره (پاکستان)
www.hdp.org.pk

"منع آمد و رفت وسایل نقلیه" در کویته حاکم است

 

    در عکس العمل به حادثه دیروز، که طی آن نه تن از هزاره های کویته توسط تروریستان به شهادت رسیدند، حزب هزاره دموکراتیک درخواست "منع آمد و رفت وسایل نقلیه" را برای امروز ۱۵/۵/۲۰۱۲م، در شهر کویته و شاهراه های بین المللی که از کویته می گذرد کرده بود. همچنان تحریک نفاذ فقه جعفریه نیز خواهان هرتال برای امروز شده بود.

۱. امروز "منع آمد و رفت وسایل نقلیه" در شهر حاکم است و از طرف دیگر دوکانهای و بازار نیز بسته می باشد. تا هم اینک کدام حادثه شدید دلخراش شنیده نشده است، اما در اوایل صبح عده ای از دوکانداران در بازار می خواستند از این درخواست هزاره ها را، مد نظر نگرفته و دوکانهای شانرا باز کنند، که مورد عکس العمل شدید هزاره ها قرار گرفتند و دوباره دوکانهای شانرا بستند. همچنان به گزارش تلویزیونها تظاهرات کنندگان در مقابل شفاخانه عمومی شهر نیز دست به شلیک نمودن های شدید هوایی زدند.

۲. امروز وزیر اعلی بلوچستان اسلم ریسانی، یک جلسه فوق العاده ای را برای بررسی وضعیت کویته و کشتار هزاره ها برگزار کرده بود و از طریق سکرتری داخله اش از هزاره ها نیز دعوت کرد بود، که در جلسه شرکت نمایند، ولی هزار ها درخواست وی را نپذیرفته و اظهار داشتند، که ما بر وزیر اعلی بلوچستان اعتماد نداریم و وزیر اعلی را مسوول کشتار مردم خویش می دانیم، آنها تاکید کردند، که خواهان استعفی فوری وزیر اعلی می باشند. اگر وزیر اعلی استعفی نداده و یا به صورت جدی دست به عمل موثر نشود، هزاره ها حق دارند، که پلان آینده شانرا اعلان نمایند. عبدالخالق هزاره یاد آور شدند، که خواست ما روشن و مشخص است و ما دیگر گفتگویی با وزیر اعلی نداریم. حکومت باید فورا بر ضد تروریستان عملیات هدفمند و موثر انجام دهد و هسته های آنها را از بین ببرد.

۳. دیشب لشکری ریسانی، برادر ارشد وزیر اعلی فعلی بلوچستان که ریس اسبق حزب مردم پاکستان در بلوچستان بود، از برادرش اسلم ریسانی خواست، که از جایگاه اش استعفی بدهد، زیرا حکومت وی ناکام شده است.

۴. از طرف دیگر دختران و خانم ها نیز امروز تظاهرات بزرگی را راه انداخته بودند، تا در مقابل پوسته پولیس بروری رفته و فریاد و خشم شانرا به نیروهای انتظامی و جهانیان برسانند، ولی بخاطر وضعیت نامناسبت امنیتی اجازه رفتن در مقابل پوسته پولیس بروری را نیافتند، لهذا آنها بر سرک های هزاره تاون حرکت نموده و با حضور رسانه ها اعتراض شانرا به گوش جهانیان رساندند.

فدراسیون فرهنگی تورکان افغانستان کشتارهای سازمان یافتۀ هزاره ها را در کویته تقبیح کرد

فدراسیون فرهنگی تورکان افغانستان کشتارهای سازمان یافتۀ هزاره ها را در کویته بلوچستان پاکستان بشدت تقبیح می نماید

فدراسیون فرهنگی تورکان افغانستان تکرارکشتارهای دسته جمعی هزاره هارا در کویته بلوچستان محکوم، وضمن ابراز همبستگی وغم شریکی عمیق وهمه جانبه بابرادران هزاره درهر جاییکه باشند، این مصیبت بزرگ را غم ومصیبت مشترک تمامی خلق های محکوم منطقه، خصوصاً تورکان مقیم درکشورهای افغانستان، ایران وپاکستان اعم از هزاره، ازبیک، تورکمن وغیره قلمداد نموده، با ابرازتسلیت عمیق به همه برادران هزاره،ارواح آن شهدای مظلوم را در نزد پروردگاررستگار، واتحاد آگاهانۀ جمیع خلق های محکوم را در راستای خنثی سازی اینگونه اعمال جنایتباراستدعا مینماید.

 امید برآن داریم که این عملکردهای دشمنان صلح وآرامش مردم بیگناه هزاره در بلوچستان بی پاسخ باقی نمانده، ودرسی باشد برای بیداری واتحاد واقعی وآگاهانۀ تمامی خلق های تحت ستم درسراسر منطقه ، وایجاد سنگر های مطمئن مبارزاتی در هر گوشۀ جهان.

 پس بیایید همه باهم، در هر کجایی که قرارداشته باشیم، صدای اعتراض خودرا برعلیه این فجایع وعاملین آن بلند نموده، در راه متحد سازی اقوام وملیت محکوم، صادقانه ودرعمل تلاش نماییم، تا بتوانیم مانع از گسترش بیشتردامنۀ این فجایع، دربرابرمردم هزاره ودیگران شویم.

هیچ جنایت پیشه ای در جهان بخودی خود دست از جنایت بر نمیدارد، مگر اینکه سنگر ضد جنایت وبیداد گری را در برابر خود نیرومند وبر پا احساس نکند .

 ما همیشه نیازمند چنین اتحادی در جهت برهم ریزی بنیاد بیداد وجنایت بودیم وهستیم، وبا همه توان خود در کنار بردران هزارۀ خود قرارداریم وخواهیم داشت.

 هیئت رهبری فدراسیون فرهنگی تورکان افغانستان
اروپا پانزدهم ماه فیبروری 2012 میلادی

پیام استاد محقق در مورد کشتار هزاره ها در شهر کویته پاکستان

بسم الله الرحمن الرحیم

خواهران وبرداران عزادار و مردم خداجوی هزاره در سراسر جهان!

حوادث تلخ واندوه بار کشتار زنجیره ای و هدفمند مردم بی گناه هزاره در شهر کویته پاکستان تراژیدی انسانی و غم انگیزی است که باعث آزار وجدان هر انسان منصف و آزاده است. کشتار بی رحمانه مردم ملکی هزاره در روز های جمعه و شنبه  با کمال تاسف نشان دهنده تداوم فاجعه انسانی گسترده در این شهر است. من این کشتار کور و بی رحمانه و عملیاتهای نفرت انگیز تروریستی را بار دیگر محکوم کرده و توجه دولت جمهوری اسلامی پاکستان را به حفظ جان شهروندان بی گناه هزاره در شهر کویته جلب می نمایم. تروریزم و نفرت نژادی پدیده های شوم روزگار ماست و با کمال تاسف شهروندان بی دفاع هزاره در کویته یکی از اصلی ترین قربانیان این پدیده شوم و ضد بشری می باشد. امیدوارم که دولت پاکستان با اتخاذ تدابیر مناسب به این خشونت و قساوت نفرت انگیز، که مایه آزار وجدان بشری است پایان دهد. به خانواده های قربانیان از صمیم قلب تسلیت می گویم و برای شهدای مظلوم این حادثه فردوس برین و غفران و رحمت الهی را تمنا می کنم.

ومن الله توفیق

حاجی محمد محقق

شنبه  26.1.1391

کابل

پیام انجمن هزاره های هالند در محکومیت قتل عام مردم هزاره در کویته پاکستان

     شهادت انسان های مظلوم طی روزهای اخیر را در کویته پاکستان برای خانواده های شهداء تسلیت عرض نموده، از خداوند منان برای همه آنان اجر جزیل مسئلت می نماییم. درضمن کشتار و قتل عام جاری در کویته پاکستان را بشدت محکوم نموده و از مقامات پاکستانی میخواهیم جهت توقف این نسل کشی و کشاندن عاملان آن به پای میز محاکمه سریعاَ اقدام کنند. همینطور انجمن هزاره های هالند منحیث یکی از نهاد های پرنفوذی مردمی و فعال در امور فرهنگی و اجتماعی “هالندی” از مقامات در وزارت خارجه هالند تقاضا مندیم تا موضوع کشتار و نسل کشی هزاره ها را در پاکستان و همچنین تعبیض کشنده نژادی علیه هزاره ها را در افغانستان از مجرای دیپلوماتیک با سفارت های پاکستان و افغانستان در شهر لاهه درجریان گذاشته و جهت رفع چالش های مرکبار علیه هزاره ها در هر دو کشور موضوع را جداَ پیگیری نمایند.

     حکومت های مستبد و گرو های تروریستی در طول تاریخ و از آغاز تاسیس افغانستان دست به تبعیض کشنده نژادی علیه هزاره ها زده، جنگ های متعدد را تحمیل کرده و تعداد زیادی از هزاره های بیگناه را به شهادت رسانده و خیال خام و واهی نابودی فزیکی هزاره ها را در سر می پروراندند، این در حالی است که هزاره ها، امروز آگاه تر از همیشه و محدوده های سکونت جغرافیائی شان در خارج از افغانستان پردامنه تر شده و آوازه های تابناکی از صلحدوستی، عقلانیت و مدنیت پذیری خود را در سراسر جهان گسترانیده است.
     امروز نیز حکومت نژادگرای حاکم بر افغانستان و گروه های تروریستی و جنایت پیشه در افغانستان و پاکستان در برابر هزاره های صلحدوست و انسانیت گرا صف آرایی کرده و مصیبت های هولناک را پدید آورده است.

     همین گروهی های تروریستی و آدم کش طی کمتر از یک سال گذشته در کویته پاکستان دست به قتل‌عام ده ها انسان مظلوم هزاره زده، فامیل های بیشماری را عزا دار، آسایش و امنیت مردم را در آن شهر برهم زده است و اکنون نیز قتل و کشتار هزاره ها در کویته پاکستان بشدت جریان دارد. حکومت و مقامات امنیتی پاکستانی نیز هیچگونه اقدامی برای جلوگیری از نسل کشی جاری هزاره ها انجام نمی دهند.

      بنا به تظاهرات و اعتراضات هزاره ها در سالی که گذشت. در افغانستان پاکستان و بیشتر از پنجاه شهر، درکشور های مختلف جهان، چهره‌ي خونخوار گرگهاي آدم کش از پشت پرده‌ بيرون آمده و خطری حضور و جنایات بیشتر اين جنایت کاران تروریست را در نقاط امن افغانستان و پاکستان، به غافلان و مسامحه‌كاران جهانی دخیل در مبارزه علیه تروریزم گوشزد كردند. اما متاسفانه غفلت و مسامحه‌كاری جامعه جهانی و همچنین عدم تحرک کافی شخصیت های مطرح سیاسی هزاره تبار، امروز یکبار دیگر شاهد کشتار و ترور های زنجیرئی انسان های مظلوم در کویته پاکستان هستیم.

     تروریستان و نژادگرایان آدم کش که روزی در عرصه مقاومت غرب کابل پدر معنوی هزاره ها “استادعبدالعلی مزاری” و یاران دلاورش را به شهادت رساندند، بنابر معتبرترین اسنادی پذیرفته شده تاریخی، در دوران حکومت امیرعبدالرحمن جابر بیشتر از چهارصدهزار میهن دوست ترین خانواده و عزیز ترین فرزندان افغانستانی را بخاطر تبار هزاره گی شان شهید کردند… و امروز نیز با تجهیزات و امکانات سازمان های اسخباراتی و شعار های اسلامی، مسلمانان صلحدوست و فداکار به وطن و جغرافیای مسکونی را به خاک و خون می کشند، بدانند و آگاه باشند استقامت و مدنیت جزو فرهنگ و افتخار ماست و ایثارگری، فداکاری و جانفشانی در راه میهن و انسانیت از اصول اصلی فرهنگ هزاره، میراث نیکان و خواست پدر معنوی آنان “شهید مزاری” است.

     گروه های تروریستی به سرکرده گی طالبان و حامیان کشوری و بین المللی شان این نکته را آویزه گوش خود کنند که به رغم همه این جنایت های وقیحانه، عزت و شرف انسانی در افغانستان و منطقه همچنان پایدار و استوار خواهد ماند و به زودی با قلم، اندیشه، خردورزی و اعتراضات مدنی، میهن پرستان و انسان گرایان واقعی، سنگر های کلیدی افکار جهانی یکی پس از دیگری فتح و حاکمیت نژادگرا و تروریست پرور در افغانستان و منطقه بیشتر از بیش رسوا و منزوی خواهد شد.

      بی تردید تاریخ سئوال سختی را از حاکمان کنونی افغانستان و پاکستان و حامیان آنان که این گونه در برای قتل عام و کشتاری هم مسلکان، هموطنان و هم نوعان خود دم فرو بسته اند، خواهد پرسید و روسیاهی و ننگ این سکوت تاسف بار برای همیشه بر پیشانی آنها حک خواهد شد.


      ما همراه و هم صدا با مردم شریف و مظلوم در کویته پاکستان و افغانستان ضمن همدردی و همراهی کامل، اعلام می داریم که لبیک گویان، گوش به صدای ضعیف و نحیف شما بوده و آماده ایم تا صدای باشیم درکنار صدای شما و آماده گی کامل برای ایجاد امواجی از اعتراضات مدنی و تظاهرات را در نقاط مختلف کشور هالند داریم.

اداره انجمن هزاره های هالند

امستردام- 13 اپريل

شهدای حادثه امروز 14/4/2012م، بروری رود و سبزل رود به خاک سپرده شدند

      شهدای حادثه امروز ۱۴/۴/۲۰۱۲م، حوالی ساعت چهار و نیم بعد از ظهر با حضور عده ای کثیری از برادران و خواهران در قبرستان هزاره تاون در میان اشک، اندوه عظیم و شعارهای ضد تروریستان، رییس جمهور پاکستان، وزیر اعظم پاکستان، وزیر اعلی بلوچستان و حکومت نا اهل و ناکام حاکم بر پاکستان و بلوچستان به خاک سپرده شدند. حادثه تاسف بار امروز که در نتیجه آن نه تن به شهادت رسیدند و عده ای زخمی شدند، در حالی به وقوع پیوست که از تعهد و وعده گورنر بلوچستان همراه با تحصن کنندگان دیروز در مقابل ساختمان گورنر و وزیر اعلی بلوچستان به نمایندگی ایچ دی پی، هجده ساعت نگذشته بود. دیروز سکرتری وزارت داخله وعده سپرده بود، که پلان امنیتی جدیدی را ترتیب نموده و به اجرا گذاشته است، اما پلان جدید امنیتی نیز نتوانست مانع کشتار مردم بی دفاع و دست خالی کویته شود.

     حادثه امروز، مثل گذشته توسط اکثر از احزاب فعال سیاسی پاکستان، مثل حزب نواز شریف، متحده قومی مومنت و احزاب دیگر ملی و مذهبی داخل بلوچستان و پاکستان به شدت محکوم شد. از جمله وزیر اعلی بلوچستان خودش نیز آنرا محکوم کرد. وزیر اعلی بلوچستان در سخنانی یاد آور شد، که حوادث کشتار هزاره ها در کویته بیانگر ناکامی نیروی انتظامی است. وی نیز مثل گذشته دستور داد که از تمام نیرو برای دستگیری عاملان حادثه باید استفاده شود.

     از طرف دیگر در عکس العمل به حادثه امروز، جوانان خشمگین در ضمن مسدود کردن راه ها، یک موتر دولتی را در داخل هسپتال به آتش کشیدند و قرار گزارش تلویزیونها شلیک های خیلی زیاد توسط جوانان در مقابل هسپتال و در مرکز شهر نیز صورت گرفت. همچنان تظاهرات کنندگان امروز در مقابل تهانه بروری نیز تحصن نموده و نیروهای انتظامی را به خاطر نا اهلی شان با شعار های تند محکوم نمودند. در نتیجه این وضعیت آشفته و بحرانی مکاتب و دانشگاه ها بعد از حادثه فورا تعطیل شدند و مراکز تجارتی نیز مسدود گردید. همچنان به گفته سکرتری داخله آقای نصیب الله بازی برای کنترول وضعیت نیروهای اضافی ایف سی طلب شده است.

      تحفظ عزاداری کونسل در ضمن محکوم کردن شدید این حادثه، در عکس العمل به آن هفت روز را عزای عمومی اعلان کرده است. همچنان بلوچستان شیعه کانفرانس نیز چهل روز را عزای عمومی اعلان نموده است. بر علاوه محترم سردار سعادت علی هزاره خواهان نفاذ فوری حکومت نظامی در بلوچستان برای جلوگیری از حادثه کشتار هزاره ها و شیعیان شهر کویته شده است. به گزارش تلویزیون وش محترم قیوم نظر چنگیزی نیز تاکیده کرده است، که شانه های مردم ما از برداشتن جنازه ها خسته شده است، مسوولیت این نا اهلی حکومت به دوش خودش خواهد بود و ما دیگر گفتگویی با نمایندگان حکومت نخواهیم داشت.

     هزاره دموکراتیک پارتی نیز در ضمن محکوم کردن شدید این حادثه، حکومت وقت و نیروهای انتظامی را متهم به دست داشتن به این حوادث کرده و بیان داشته است که می خواهند در کویته جنگ داخلی را راه اندازند. ایچ دی پی، مسوولیت عواقب این کشتار را به عهده حکومت وقت انداخت. همچنان این حزب، فردا ۱۵/۴/۲۰۱۲م را پهیه جام هرتال "منع رفت و آمد وسایل نقلیه" در شهر کویته و شاهراه های بین المللی که از کویته می گذرد، اعلان کرد.

در سه حادثه جداگانه امروز 14/4/2012م، نه تن دیگر شهید شدند

     در سلسله کشتار شدید هزاره های کویته، امروز شنبه ۱۴/۴/۲۰۱۲م، دقایقی قبل حوالی ساعت نه و نیم صبح،  نه تن دیگر در یک کشار زنجیره ای به شهادت رسیدند. کشتار هزاره های کویته در هفته اخیر به شدت اضافه شده است و هر روز هزاره به شکل وحشیانه کشتار می شوند.

     حادثه غمبار امروز از شلیک نمودن بر موتر تاکسی هزاره ها بر بروری رود شروع شد. قرار گزارش های اولیه در این شلیک هفته تن شهید و یک تن به شدت زخمی شد. سپس به گفته پولیس شلیک کنندگان در مسیر حرکت شان به طرف بازار، در سبزل رود باز هم دو تن دیگر را مورد شلیک قرار داده و هردو  را قرار گزارش های اولیه به شهادت رساندند و در سلسله این حادثه یک تن دیگر را که گفته میشود، پولیس می باشد در ساحه شالگوت به شهادت رساندند.

     این حوادث در حالیست که دیروز حزب هزاره دموکراتیک تحصن بزرگی را در مقابل ساختمان گورنر و وزیر اعلی بلوچستان انجام داد و در گفتگویی با اعضای ایچ دی پی گورنر بلوچستان در ضمن تذکر ناکامی حکومت وقت، وعده سپرد که با قدرت تمام و با به حرکت آوردن نیروهای مختلف از کشتار هزاره ها جلوگیری خواهد کرد. در غیر آنصورت حکوت را ساقط نموده و ارتش را به میدان خواهد آورد.

     اما به گزارش خبرنگاران تلویزیون ها در دستگاه های امنیتی و تاکتیک های شان کدام تغییری قابل ملاحظه دیده نمی شود و دستگاه های امنیتی فقط با اندکی اضافه نمودن به اعضای شان در همان موقعیت های قبلی قرار دارند و تماشاگر کشتار هزاره ها می باشند.

     شهدا و زخمی ها به شفاخانه عمومی شهر انتقال داده شده بود، که بازماندگان شهدا و زخمی ها به علاوه تعداد کثیری از مردم خشمگین خود را فورا به شفاخانه رساندند. زخمی حادثه که وضعیت صحی اش بسیار وخیم می باشد، به شفاخانه نظامی "سی ایم ایچ" انتقال داده شده و شهدا حادثه را مردم در حال انتقال دادن به امام بارگاه پنجتن، ابوطالب و امام بارگاه بروری بالا می باشند.

     از طرف دیگر به گزارش تلویزیون ها هم اینک در مقابل شفاخانه بولان شلیک های شدید به گوش می رسد و از طرف دیگر در ساحه بولان و سرک روبروی آن عده ای از موتر ها سوختانده شده است و مردم به شدت خشمگین اند. پولیس از ترس شدت خشم مردم و از شرم نا اهلی اش، در ساحه دیده نمی شود...

     قابل یادآوریست که دیروز ۱۳/۴/۲۰۱۲م، نیز در حینیکه تحصن هزاره ها در مقابل ساختمان گورنر بلوچستان ادامه داشت، یکتن در عبدالستار رود، که چوکیدار بایسکل (سایکل استند) بود، به ضرب گلوله شهید شد.

تحصن تاریخی هزاره در مقابل ساختمان گورنر بلوچستان، در عکس العمل به کشتار شان

 

    حزب هزاره دموکراتیک، مطابق به تقسیم اوقات اعلان شده اش، امروز 13/4/2012م، با به حرکت آوردن هزاره های کویته بزرگترین راهپیمایی و تحصن را در تاریخ زندگی هزاره های کویته، بر ضد کشتار هزاره های شهر کویته در مقابل ساختمان گورنر و وزیر اعلی ایالت بلوچستان انجام داد.

     جهت شرکت در راهپیمایی و تحصن امروز، از هزاره تاون حوالی ساعت نه و نیم صبح، مردم حرکت شانرا با موترسایکل ها و موتر های شان شروع کردند. در مسیر راه دوکانها تماماً توسط نیروهای انتظامی بسته شده بودند و امنیت راه را نیروهای مختلف انتظامی به عهده گرفته بودند. با آنکه بخاطر نبود وسایل نقلیه تعداد زیادی از مردم در هزاره تاون ماندند، اما عده ای کثیری که وسایل نقلیه داشتند، حوالی ساعت ده صبح به علمدار رود رسیدند.

     در علمدار رود، که راهپیمایان مهرآباد در انتظار رسیدن مظاهره کنندگان هزاره تاون بودند، به مجرد رسیدن راهپیمایان هزاره تاون، حرکت شانرا به طرف گورنر هاوس و وزیر اعلی هاوس که در مرکز شهر رو به روی هم واقع است، شروع کردند. در طول راه امنیت را نیروهای انتظامی و گروپ انظباط حزب هزاره دموکراتیک به عهده گرفته بودند. با آنکه به خاطر شرکت عده ای کثیری از مردم احتمال بی نظمی می رفت، ولی با مدیریت سالم گروپ انظباط حزب، راهپیمایان بدون کدام مشکلات و یا خشونت راه شانرا به طرف هدف شان پیمودند. در طول راه به خاطر موجودیت تعداد عظیم از مردم، بر سه موتر جهت شعار دادن لاسپیکر ها آنها نصب شده بود، اما باز هم بخاطر نرسیدن صدا در اکثر قسمت ها اعضای حزب بدون لاسپیکر شعار می دادند و مردم پاسخ.  شعار ها عموما بخاطر اینکه پاکستانی ها آنرا بفهمند به زبان اردو داده می شد. اکثر شعار ها قرار ذیل بودند:

1.        نا اهل حکومت مرده باد.

2.        نیروهای انتظامی ایالتی مرده باد.

3.        حکومت، سرپرستی تروریستان را ترک کن.

4.        این خون، خونی کیست، حکومت عیاش جواب بده.

5.        امنیت امنیت، خواست مردم ما

6.        تارگیت کیلنک هزاره را متوقف کن.

7.        نسل کشی هزاره ها را متوقف کن.

8.        سرپرستی ترویستان را ترک کنید، ترک کنید.

9.        مرگ بر افراطیون.

10.     فرقه واریت مرده باد.

11.     دهشت گردی مرده باد.

12.     سرپرستی فرقه گرایی را ترک کنید، ترک کنید.

13.     امنیت و آرامش، خواست هر انسان است، خواست هر انسان است.

14.     تروریسم یک علاج دارد، عملیات بر ضد شان.

     اهلیان اکثر از رسانه های داخلی، در طول راه با گرفتن تصاویر و ثبت نمودن این راهپیمایی، آنرا به صورت مستقیم نشر می کردند. راهپیمایان که در راس شان، آقای عبدالخالق هزاره و دیگر اعضای مرکزی حزب هزاره دموکراتیک قرار داشتند، حوالی ساعت یازده و چند دقیقه به مقصد شان رسیدند و در آنجا همه جابجا نشسته و بدون کدام شعار دادن به صورت ساکت تحصن شان را جهت ابراز خشم و تنفر شان از حکومت وقت و تروریسم شروع کردند. در همین زمان اکثر از رسانه ها مصاحبه های شانرا با اعضای حزب هزاره دموکراتیک انجام داده و آنرا برای بینندگان شبکه های شان نشر می کردند.

     حوالی ساعت یک ظهر، گورنر بلوچستان، نماینده گانی را فرستادند و از آقای عبدالخالق هزاره دعوت نمودند، تا داخل ساختمان رفته و با وی صحبت کنند، ولی دوستان حزب رفتن آقای عبدالخالق را مناسب ندانسته و رد کردند. بجای وی اعضای دیگر حزب به نمایندگی جنرل سکرتری حزب محترم آقای احمد علی کهزاد رفته و با گورنر صحبت کردند.

     گورنر بلوچستان محترم آقای مگسی، در ضمن اظهار همدلی و همدردی با هزاره ها، یاد آور شدند که تامین امنیت وظیفه کابینه ایالتی است، که متاسفانه ناکام است و به وظیفه اش رسیدگی نمی تواند. وی اظهار داشتند که از اختیارات خودش استفاده نموده و در ضمن هدایت دادن جدی به وزیر اعلی، سازمانهای ایالتی را نیز موظف می کنند، که از آخرین قدرت شان در قسمت حفاظت هزاره ها، اقدام فوری نمایند. همچنان آقای مگسی در صحبتی با تلویزیون "آج" یاد آور شدند، که حکومت ایالتی ناکام شده است و وی شدیداً نگران است، که این کشتار هدفمند، که حتی یک نفر از عاملین اش دستگیر نمیشود، در نهایت به جنگ داخلی و کشتار منتهی نشود. همچنان گفتند، که وزرا با گرفتن رای به حکومت می رسند، ولی بعد از رسیدن به حکومت مردم از یاد شان می رود. وزیر اعلی باید به صورت فوری کریک داون (عملیات هدفمند) بر ضد تروریستان را شروع کند. وی علاوه کردند، که ارتش کماکان مجبور می شود که در مساله دخالت کند، ولی یک چیز را بیاد داشته باشیم، که دخالت ارتش برای حکومت مردمی سنگین خواهد بود.                                                                                                                     

     حوالی ساعت یک و ده دقیقه محترم حجت الاسلام آقای اسدی و قیوم نظر چنگیزی صدر هزاره قومی جرگه نیز در تحصن شرکت نموده و در کنار دیگر تحصن کنندگان پهلوی آقای عبدالخالق هزاره و دیگر اعضای مرکزی حزب نشستند. قابل یادآوریست که از هیچ حزب دیگر پاکستانی در تحصن، برای همدلی با هزاره ها شرکت نکردند.

     حوالی ساعت 1:40 دقیقه، آقای کهزاد با دیگر اعضای مرکزی حزب از ملاقات برگشته و مستقیما با مردم مخاطب شدند. آقای کهزاد در سخنانش در ضمن تشکر از تشریف آوری آقای اسدی و چنگیزی، از شرکت عظیم مردم در این وضعیت حساس و بحرانی و رعایت نزاکت های تظاهرات مدنی توسط مردم، تقدیر به عمل آوردند. وی در سلسله سخنانش گفتند، که حزب وظیفه اش رساندن صدای مردم به جهانیان است و یک حزب زمانی موفق است، که مثل امروز مردم به صورت بسیار گسترده در صحنه حضور یابند...

     سپس، آقای سردار ساحل قطعنامه تحصن را به خوانش گرفتند که با صدای بلند توسط مردم پذیرفته شد. قطعنامه دارای پنج ماده، قرار ذیل بود:

1.        تروریستان به سرپرستی حکومت وقت مردم ما را کشتار می کنند، ما آنرا محکوم می کنیم.

2.        ما با تمام شهدا و فامیل های شان اظهار همدردی نموده و می خواهیم با آنها به صورت جدی کمک شود.

3.        ما می خواهیم که کمبودات پولیس بر طرف شده و بر تعداد شان جهت حفاظت مردم ما علاوه گردد.

4.        از داخل نیروهای انتظامی کسانی که مشکوت و آلوده اند، برطرف شده و جای شان به افسران با ایمان سپرده شود.

5.        از تمام سازمانهای داخلی و بین المللی، دادگاه عالی کشور و رسانه ها خواهشمندیم تا سکوت ننموده وظیفه شانرا در قبال مردم بی گناه ما انجام دهند.

     در دقایق آخر تحصن، آقای عبدالخالق هزاره به سخنرانی شروع کردند. وی به زبان اردو کوتاه اما جدی سخنرانی نموده و گفتند که تحصن امروز ما بر ضد حکومت ایالتی و تمام نیروهای انتظامی است، که به وظیفه شان درست عمل نمی کنند. تحصن امروز بر ضد وزرای است که از   تروریستان و اختطاف گران حمایت می کنند و ما توسط تحصن امروز نفرت خود را از آنها اظهار می داریم. تحصن امروز نشان می دهد، که مردم ما به صورت پی در پی قربانی فرقه واریت می شوند و این مساله نشان می دهد، که سیاست خارجی کشور ناکام است. تحصن امروز نفرت مردم ما را از برادری کشی و پالیسی  های غلط حکومت که عامل دست به گریبان شدن اقوام با هم برادر و پیروان مسلک های مختلف میشود، نشان می دهد. تحصن امروز ما بر ضد حکومت سود خور و رشوت خور است، که تا سود ببرد، مردم قربانی میشود. تحصن امروز ما سیلی محکم بر صورت حکومت وقت است، که در روز روشن مردم ما کشته میشوند، ولی آنها کاری نمی توانند. تحصن امروز سوالی از حکومت است، که آیا باز هم می خواهید حکومت کنید؟ آیا شرم نمی خورید؟ تحصن امروز ما پیامی برای وزیر اعلی است که در سن شصت سالگی موتر سایکل چهل لک روپیه ای خریده و بدون شرم خوردن در اسلام آباد رانندگی می کند، ولی از بلوچستان خبر ندارد. تحصن امروز ما نمایانگر این است، که ما برادری با اقوام مختلف می خواهیم و آنها نیز بیایند و در کنار ما و در جلوگیری از این کشتار وظیفه شانرا انجام دهند. تحصن امروز ما بیانگر این است که ما کویته را با خون و عرق خود آباد کردیم، اینک نمی خواهیم آنرا خراب کنیم. تحصن امروز ما پیامش اینست که ما کویته را رها نمی کنیم و حضور گسترده مردم در تحصن امروز بیانگر اینست که ما نمی ترسیم و انگیزه ما را کسی خورد نمی تواند.  تحصن ما برای اینست که اگر حکمران های نا اهل کاری نکنند، تاریخ آنها را ملامت و شرمنده خواهد کرد. تحصن ما برای اینست که بر ضد تروریستان عملیات مشخص انجام داده شود و شهر به گهواره امن، چیزی که همه می خواهند تبدل شود. تحصن ما بیانگر اینست که ما مسوول کشتار کسی نیستم، نه ما قاتل بوده ایم و نه ما قتل می کنیم. ما قوم متمدن و پر امن هستیم، کسانی که می خواهند با پلان، مسوولیت خون کسانی را به گردن ما اندازند، ناگام خواهند شد... در آخر سخنانش وی تذکر دادند، که از رسانه ها، اقوام دیگر در داخل بلوچستان، نهادهای مدنی، سازمانهای حقوق بشری و دادگاه عالی کشور جداً خواهشمندم تا وظیفه وجدانی و انسانی شانرا در قبال هزاره های انجام دهند...

     بعد از سخنان آقای عبدالخالق هزاره، اختتام تحصن اعلام شد و سپس مردم باز هم راهپیمایی کنان از مقابل پارلمان بلوچستان و ساختمان دادگاه عالی بلوچستان گذشته و راهپیمایی شانرا در مقابل دفتر حزب هزاره دموکراتیک، ساعت سه بعد از ظهر به اختتام رساندند.

 

تظاهرات هزاره های کویته بخاطر کشتار های زنجیری این مردم.

گزارش از تجلیل

حزب هزاره دموکراتیک پارتی تظاهرات را مطابق به جدول زمانی تعین شده ی این حزب امروز تاریخ۱۴/۴/۲۰۱۲ ساعت یازده قبل ازظهر از علمدار رود آغاز کردند . درین تظاهرات تعداد کثیری از هزاره ها شرکت نموده اند که توسط حزب هزاره دموکراتیک پارتی سرپرستی ورهبری می شود. 

تعدادی زیادی ازهزاره های بروری با کاروان بزرگ موتر وموترسایکلشان ساعت 9:00 صبح امروز بسوی علمدار رود حرکت کردند وبا پیوستند با هزاره های مهرآباد از جلوی دفتری مرکزی حزب هزاره دموکراتیک پارتی واقع علمدار رود بسوی ساختمان ایالتی بلوچیستان درحال راه پیمایی می باشند که با پلاکارت های دست داشته شان شعارهای مختلف:

 حکومت نااهل بلوچستان مرده باد.

از سرپرستی تروریستان دست بردارید.

کشتاری هزاره هارا متوقف کنید.

را سر میدادند . این اعتراضات به ادامه سایرتظاهرات های این حزب است که بخاطر کشتارهای زنجیره ی هزاره درین شهر صورت می گیرد.   

این تظاهرات ادامه دارد و قرارست که تا ساعت ۲:۰۰بعدازظهر درجلوی ساختمان ایالتی صوبه بلوچستاندست به تحصن بزنند.

با به شهادت رسیدن شخص زخمی تعداد شهدا به سه تن رسید

     در حادثه امشب۱۲/۴/۲۰۱۲م، که دقایقی قبل اتفاق افتاد، متاسفانه یکی از زخمی های حادثه که در شفاخانه سی ایم ایچ انتقال داده شده بود، نیز به شهادت رسید و به این صورت تعداد شهدای امشب قندهاری بازار و لیاقت رود به سه تن رسید. متاسفانه گزارشهای های حادثه باز هم حاکیست که تعداد زخمی ها بیشتر است. هم اینک جنازه های شهدا به امام بارگاه نچاری انتقال داده است.

     کشتار هزاره های کویته که در این اواخر به شدت چندین برابر ادامه پیدا کرده است، در این اواخر عموما حوالی ساعت هفت و هفت و نیم شب دوکانداران هزاره را در داخل شهر کویته، قربانی اش ساخته است. در آخرین حادثه شش تن از دوکاندارن در پرنس رود به تاریخ ۹/۴/۲۰۱۲م، مورد کشتار قرار گرفتند. همچنان به تاریخ ۳/۴/۲۰۱۲م، نیز حوالی ساعت هفت و نیم شب سه تن در قسمت های میکانیکی رود مورد حمله تروریستان قرار گرفته و به شهادت رسیدند.

     قرار است حزب هزاره دموکراتیک در سلسله اعتراضات زنجیری ملی و بین الملی اش، فردا با برگزاری یک تحصن بزرگ مردمی در مقابل ساختمان گورنر و وزیر اعلی بلوچستان، اعتراض شدید مردم هزاره را در عکس العمل به کشتار شان به رخ حکومت نا اهل وقت برساند.

دو تن دیگر در کویته، قربانی افراطیون شدند

     دقایقی قبل حوالی ساعت هفت و نیم شب پنجشنبه ۱۲/۴/۲۰۱۲م، باز هم در اثر حمله ترویستان بر یکی از دوکانداران هزاره در قندهاری بازار، یک تن شهید و یکتن دیگر به شدت زخمی شده است. قرار گزارش های اولیه تلویزیونهای خصوصی پاکستان، شهید حادثه و زخمی حادثه که وضعیت صحی اش به شدت وخیم است، به شفاخانه عمومی شهر انتقال داده شده اند. همچنان دقایقی بعد از این حادثه در حوالی لیاقت بازار، قرار گزارش های اولیه در اثر شلیک، یک تن از هزاره های دیگر نیز به شهادت رسیده است.

     کشتار هزاره های کویته که در این اواخر به شدت چندین برابر ادامه پیدا کرده است، در این اواخر عموما حوالی ساعت هفت و هفت و نیم شب دوکانداران هزاره را در داخل شهر کویته، قربانی اش ساخته است. در آخرین حادثه شش تن از دوکاندارن در پرنس رود به تاریخ ۹/۴/۲۰۱۲م، مورد کشتار قرار گرفتند. همچنان به تاریخ ۳/۴/۲۰۱۲م، نیز حوالی ساعت هفت و نیم شب سه تن در قسمت های میکانیکی رود مورد حمله تروریستان قرار گرفته و به شهادت رسیدند.

     قرار است حزب هزاره دموکراتیک در سلسله اعتراضات زنجیری ملی و بین الملی اش، فردا با برگزاری یک تحصن بزرگ مردمی در مقابل ساختمان گورنر و وزیر اعلی بلوچستان، اعتراض شدید مردم هزاره را در عکس العمل به کشتار شان به رخ حکومت نا اهل وقت برساند.

تقسیم اوقات تظاهرات های ملی و بین المللی ایچ دی پی در اعتراض به کشتار هزاره ها

     محترم عبدالخالق هزاره، رییس حزب هزاره دموکراتیک در اعتراض به دوباره شروع شدن کشتار سیستماتیک هزاره های کویته، به تاریخ ۱۰/۴/۲۰۱۲م، طی یک کنفرانس مطبوعاتی از عموم هزاره های جهان و ملت های عدالت خواه خواستار برگزاری تظاهرات های جهانی دوباره، جهت همبستگی شان با هزاره های کویته شدند. تقسیم اوقات تظاهرات های بین الملل را وی قرار ذیل اعلان نمودند:

شهدای پرنس رود، به خاک سپرده شدند.

 

     در حادثه دیشب ۹/۴/۲۰۱۲م، که در آن به اثر حمله تروریستان بر مغازه ای بوت سازی مربوط به هزاره ها در یکی از شلوغ ترین سرک های داخل شهر کویته، شش تن به شهادت رسیده بودند، امروز با حضور جمع کثیری از مردم سوگوار با دیده های اشکبار به خاک سپرده شدند. قابل یادآوریست که چهار تن از این شهدا در قبرستان هزاره تاون بخاک سپرده شدند و در مراسم خاکسپاری شهدای که در هزاره تاون بخاک سپرده شدند، عده ای کثیری از مردم اعم از طبقات مختلف شرکت کرده بودند.

     در سخنانی قبل از به خاک سپاری شهدا، محترم سردار سعادت علی هزاره، قیوم نظر چنگیزی، آقای اسدی و دیگر بزرگان خطاب به مردم در ضمن محکوم کردن شدید این حادثه و غفلت نیروهای انتظامی یاد آور شدند که نباید مردم روحیه شانرا ببازند و کاروبار شانرا از داخل بازار جمع نموده و از کار کردن در بازار بهراسند. آنان یاد آوری و تاکید کردند که اتحاد و همبستگی خویش را از دست نباید بدهیم و ما با اتکا به نیروی خود باید جلو این حملات تروریستان را بگیریم. در آخر آنها تذکر دادند که طی یک جلسه بعدی، موضع شانرا در قبال این حادثه و پلان های آینده تعیین خواهند کرد.

     همچنان آقای عبدالخالق هزاره ریس حزب هزاره دموکراتیک نیز طی یک پریس کانفرانسی در ضمن محکوم کردن شدید این حادثه و محکوم کردن غفلت حکومت و بی حسی تمام جریانهای دخیل و تا حتی اقوام دیگر، تقسیم اوقات برگزارش تظاهرات های شدید تر بین المللی و داخلی را بر ضد کشتار هزاره های شهر کویته مطابق به عکس زیر اعلان نمودند.

     از طرف دیگر به دستور وزیر اعلی بلوچستان، هفت تن از پولیس های که در ساحه وظیفه داشتند، اما در اجرای وظیفه شان غفلت کرده اند، از کار شان برکنار شدند و از  طرف دیگر قرار گزارشهای تلویزیونها هفده تن دیگر که مشکوک اند در رابطه به حادثه پرنس رود دستگیر شده اند، این در حالیست که به نوشته روزنامه ایکسپریس و دنیا مسوولیت حادثه را سخنگوی لشکر جهنگوی با تلفون نمودن به مرکز رسانه های کویته به عهده گرفته است.

 

تعداد شهدای دوشنبه ۹/۴/۲۰۱۲م، به شش تن رسید

     گزارش های تازه حاکی از آن است که متاسفانه تعداد شهدای حادثه شش تن و زخمی ها سه تن می باشند. اگرچه در دقایق اول تلویزیون ها پاکستانی تعداد شهدا را چهار تن ذکر می کردند، ولی اینک تایید شده است که تعداد شهدا شش تن اند و سه تن دیگر زخمی شده اند.

----------------------------------

گزارش اولیه حادثه که ساعتی قبل نشر شده بود:

با تاسف زیاد یکبار دیگر در سلسله ی کشتار هزاره های کویته، باز هم امروز دو شنبه ۹/۴/۲۰۱۲م، تروریستان مسلح بر مغازه دارن هزاره دقایقی قبل حوالی ساعت ۷:۳۰ شب حمله نموده و عده ای را به شهادت رساندند.

     قرار گزارش تلویزیونها در اثر این حمله ترویستان که بر دو موتر سایکل سوار بودند، بر مغازه داران هزاره که در مقابل دوکانهای شان در پرنس رود (مرکز شهر کویته) نشسته بودند، چهار تن شهید و سه تن دیگر زخمی شده اند، اما بعضی شاهدان می گویند، که ترویستان داخل دوکانهای آنها شده و با شلیک نمودن سبب شهید و زخمی شدن آنها شدند. شهدا و زخمی ها هم اینک در سول هسپتال اند.

     سلسه کشتار هزاره ها در این اواخر به شدت ادامه دارد و تا هنوز هیچ حربه ای نتوانسته است که جلو ترویستان را بگیرد و مانع کشتار هزاره ها در شهر کویته شود. هم اینک نیز جوانان خشمگین در مقابل شفاخانه عمومی دست به تظاهرات شدید زده اند و خواهان گرفتاری و به سزای اعمال رساندن تروریستان اند. قابل یادآوریست که در تظاهراتی که در قبال حادثه ۲۹/۳/۲۰۱۲م، صورت گرفته بود، پولیس بر تظاهرات کنندگان حمله نموده و دو تن دیگر را آنها به شهادت رسانده بودند و در ضمن آن عده زیادی را دستگیر نموده بودند، که از جمله آنها سه تن را تا هنوز رها نکرده اند.

     پولیس در مورد حادثه امروز می گوید، که این حادثه یک حادثه کشتار هدفمند است. اما سوال اینجاست، در حالیکه جاده پرنس، یکی از شلوغ ترین سرک های داخل شهر است و پولیس نیز در این روزها به حالت آماده باش است و از آن ساحه هر لحظه عبور می کند، چگونه چنین حادثه های اسفناک به وقع می پیوندد؟

حاکمان چوری به دست

نوشته: مجیب احمد، ریس دفتر آج نیوز - کویته

برگردان: عبدالله رفیعی

منبع: سچ تی وی

 بعد از آنکه برای پارلمان بلوچستان تحفه چوری آمد، سکوت مطلق حکم فرما شد و آن وزرای که قبل از این، از بیانیه دادن بر ضد کشتار هدفمند خسته نمی شدند و خواهان از بین بردن دهشت افگنان بودند، طوری خاموش شدند که انگار آنها را مار گزیده باشد. به تاریخ دوم اپریل حوالی ساعت سه بعد از ظهر، زمانیکه جلسه پارلمان جاری بود و وزرا سخنرانی می کردند و در چند قدمی طرف مقابل ساختمان پارلمان، قاضی القضات پاکستان "افتخار چوهدری" در ساختمان دادگاه عالی بلوچستان مصروف بررسی پرونده های مختلف بود، دفعتاً تعدادی زیادی از خانم ها که به طرف ساختمان پارلمان و دادگاه عالی می آمدند، دیده شدند. این خانم ها اعضای اناث حزب هزاره دموکراتیک بودند، که بر ضد کشتار هدفمند به شدت اعتراض می کردند. این خانم ها در سرک بین ساختمان پارلمان و دادگاه عالی موضع گرفتند و در همین دوران تعدادی از خانم های خشمگین شروع به پرتاب کردن چوری های شان به سوی پارلمان نمودند، در حالیکه یک گروپ شان ساختمان پارلمان را گردنبدی از جنس چوری، پوشاندند. این خانم های می گفتند، که بخاطر نا اهلی این حکومت در طول یکسال بیشتر از هفتصد تن از هزاره ها کشته شده اند، ولی اینها حتی خود را تکان نداده اند. وزیر اعلی بلوچستان تا حتی گفته است، که برای ورثای حوادث، وی کاری دیگری نمیتواند، وی فقط دستمال کاغذی (Tissue Paper) فرستاده می تواند. در پاسخ به این گفته وزیر اعلی، ما امروز آمده ایم که به حکومت بلوچستان چوری تحفه بدهیم که آنرا در دست هایشان نموده و در خانه های شان آرام بنشینند. در جامعه قبیلوی بلوچستان بر روی سرک آمدن خانم یک حرف بزرگ است، در چنین حالتی تحفه دادن به حکومت قابل تامل و قابل فکر کردن است. سنت حاکم بر پارلمان بلوچستان این است، که! اگر کسی در مقابل پارلمان بلوچستان تظاهرات می کند، وزرا می آیند و حرف آنها را می شنوند و برای آنها تسلی حل کردن مشکل شانرا می دهند، ولی وزرا بعد از دیدن خشم و غضب خانم ها جرات بیرون آمدن را نکردند و فقط در داخل پارلمان در مورد چوری به گفت و گو پرداختند. اعضای پارلمان بلوچستان تمام شان وزیر یا مشاور اند، اپوزسیون اصلا وجود ندارد و زیر اعلی چهار سال است که آنرا ندیده است. حکومت در تصمیم گیری اش کاملاً آزاد است و کسی نیست که مانع اش شود، ولی بازهم امنیت نیست. دهشت گردی باشد، اختطاف و یا کشتار هدفمند، اصلا نشانی از متوقف شدنش نیست. با آنکه اعضای پارلمان به صورت مکمل از حکومت پشتبانی می کنند، ولی با آنهم حکومت در تسلط یافتن بر اوضاع ناکام است. وزیر اعلی در آخرین دوره اش، یک هفته در کویته ماند و برای برگرداندن امنیت و آرامش چندین جلسه اعلی برگزار نموده و حکم تشکیل دادن یک ماستر پلان را داد. به پولیس و دیگر نیروهای انتظامی حکم داد، تا بر ضد دهشتگردان به صورت جدی عمل کنند، بعد خودش دوباره به اسلام آباد برگشت، از جایی که مثل گذشته وی تلاش خواهد کرد تا حکومت اش را به پیش ببرد. قاضی القضات پاکستان، در دوران بررسی پرونده های بلوچستان از اتارنی جنرال و چیف سکرتری بازخواست کرد، که تسلط حکومت بر منطقه در کجاست؟ مردم بی گناه را از اتوبوس ها پیاده نموده و کشتار می کنند، حوادث اختطاف به شدت جریان دارد، ولی کسی چیزی نمی گوید. بلوچستان می سوزد، ما نمیتوانیم خاموش باشیم. اگر یک آمر امنیت را آورده و پنج سال حکومت کرده می تواند، پس چرا حکومت جمهوری چنین کاری نمیتواند؟ در نتیجه برهم شدن قاضی القضات یک مساله شفاف شده است، که از تسلط حکومت و حکومت داری خوب در بلوچستان نشانی نیست. کسانی که در رسانه های ظاهر می شوند و خود را با غم و درد بلوچستان شریک می دانند، زیاد اند، ولی هیچ کسی نیست، که برای حفظ جان و مال بلوچستانی ها اقدامی کند. وضعیت بلوچستان به مثل آن طفل معصومی است، که مادراندر وی شب و روز او را لت و کوب می کند. و زمانی که طفل به پدرش شکایت می کند، بازهم زیاد تر لت و کوب می گردد. امروز بلوچستان می سوزد. جدایی طلبی شدید تر می شود. در همچون یک حالت، حکومت مسوولیت دارد که وضعیت را درست کند و مردم را حفاظت کند. قبول داریم که یکصدو شصت ارب روپیه حکومت خرچ نموده و برای مردم آب، برق، صحت و بعضی سهولیات دیگر تامین می کند و بیشتر مصرف اضافی نمیتواند، ولی چند ارب دیگر را مصرف نموده و امنیت را آورده می تواند. حد اقل برای مردم حق زندگی کردن را داده می تواند.

سلام، پدربزرگ، خداحافظ

قسمت سوم

پدر بزرگ!

"من" "نه" می گویم چون می خواهم در زندگی الگو برداری کنم. فرانتس فانون نژاد نو، پوست نو اندیشۀ نو را می خواست و"من" علاوه بر آن ها نسل نو جهت گیری نو و لباس نو و شناخت و معرفت نو را هم دوست دارم؛ از اوستا گفتار نیک پندارنیک و کردار نیک را یاد می گیرم. از علی(ع)  که از خاک تا افلاک به شجاعتش می بالند و به مظلومیتش می گریند و به عدالتش مات و مبهوت می مانند. او که در کار دنیوی آنقدر پرتلاش بود گویا همه دنیا مال او بود ولی آنقدر غرق آخرت بود که فرصت یک پلک زدن را هم غنیمت می شمرد بخاطر دین "تو" زبانش را گاز گرفت و سکوت کرد و سیلی خوردن زنش "فاطمه" را نادیده گرفت و خانه نشین شد و بدون اینکه عقده و کینه بدل بگیرد و در صدد انتقام برآید؛ با مشورت های نیک و سازنده اش به اسلام خدمت کرد تا امت واحدۀ اسلامی که دست رنج سالها زحمت محمد و سمیّه و عمار و یاسر و ابوذر و مقداد و خدیجه و حمزه و بلال و....... بود دستخوش اختناق و نفاق و درز و مرز و شکست و گسست نشود. صبر و شکیبای و شجاعت و شکسته نفسی را می آموزم.

پدرجان با دوستان مروت با دشمنان مدارا، کمی انصاف کن "تو" و ارباب علی شناست چگونه وی را دوست دارید و می شناسید! "او" از چشم "تو" افسانه و اساطیر است و از چشم اربابان "تو" مجموعه اوصاف و تعاریف، جفای بزرگ که شما در حق او روا می دارید کمتر از آنهای نیست که در برابرش شمشیر کشیدند و جانش را گرفتند و ترورش کردند و شما بنام دوست بدتر از آنها، شخصیت او را ترور می کنید؛ زمانی کنارهم می آیید یک مشت آدم های عقدۀ و کینۀ و پرخاش گر و نا سزا گو و عصبی و متعصب و مذهبی خشک و از خود راضی و عقل کل که نفهمیده ژست و قیافۀ قاضی و وکیل و حق شناس و حق بگیر را از خود در می آورید که حتا از خدا هم خجالت نکشیده بجای طلب بخشش و آمرزش از درگاه او؛ اَلَّهُمَّ اَلٌعَنٌ فُلاَنِیٌ بِنِّ فُلَانِیٌ وَابٌنِ فُلّانِیٌ می گویید و لجبازی و سرسختی "تو" و ارباب تمام کمالت در این افسانه سازی ها و اساطیر پسندی ها و توصیف ها و تعریف ها، تاریکی و سیاهی مطلق بر خورشید واقعیت و حقیقت علی چیزی دیگر نمی تواند باشد. "من" گفتم از "تو" گله ندارم چون می دانم دین "تو" را موروثی و مذهب "تو" را عقده ی و پرخاشگر و عبادت "تو" را عادتی و رواجی و نوع ورزش در خورد "تو" داده اند. پس این "نه"، "بلی" نخواهد شد.

پدر بزرگ!

در این خراب آباد وقتی مقام آدم پایین باشد شخصیت و انسانیت آدم هم نزول و اُفت می کند. وقتی بهار شد در برابر 60-70 سیرگندم که هر سیرش معادل به (7کیلوگرام)می شود و با امتیاز یک جوره لباس و دو جفت چپلی سرکور که از پُست گو ساخته شده باشد به شبانی می روم، هم زبان و هم کلام گوسفند و بُز و هم نشین سنگ و کوه و دره و بیابان می شوم؛ از هشت و نُه تا ده(10) ماه، "تو" از نماز و عبادتم خبر نداری ولی در فکر این هستی که زود وقت برداشت و محصول گندم شود دست مزدم را جمع کنی. و یگان جمعه که به زیارت "تو" و مادر نازنینم مشرف می شوم " تو" درد و دغدغۀ  دینی و عبادی پیدا می کنی و پیش از اینکه درکم کنی به مرگ می گیری تا به جمعه خوانی بروم و آخند صاحب از نماز و روزه و خمس و زکات و....... بگوید و"من" بشنوم. وقتی وارد مسجد می شوم، سلام می دهم و دستم را دراز می کنم آخند صاحب از غرور و تکبر بجای دست با سر انگشت هایش دستِ ترک خورده و درشت و پرپشت و پاره پارۀ "من" را لمس می کند تا دستش خاکی و کثیف نشود و حتا نگاهم نمی کند. آری "من" شبانم و شخصیتم شکسته و خورد شده است و سرنوشتم با حیوانات گره خورده و وحشی شده ام "تو" هم حاجی و کربلای و سرمایه دار نیستی تا به بخاطر "تو"، "من" هم از لطف و مهربانی گرم حضرت ایشان بر خوردار شوم. آخر پاییز است و سرما هم زیاد، کنار دروازه روی فرش پلاسینه می نشینم زیر پایم مانند یخک و برف سرد است تمام بدنم درد می کنند از طلوع تا تنگ غروب سنگ به سنگ و کوه بکوه، تشنه و گرسنه از پشت رمه می دوم، زانو هایم سیخ می کشند و مور مور می شوند باید استراحت کنم اما نه، باید بنشینم حرف های فرشته نجات را گوشم.

-        نماز ستون دین است. نماز انسان را از فحشاء و منکرات باز می دارد. حضرت علی سر نماز به شهادت رسید و فرزندش روزعاشورا در حالیکه تیرها مانند باران می بارید نمازش را قضا نکرد. اگر نماز قبول شود تمام اعمال انسان قبول می شود در غیر آن عبث و بیهوده است.

 "من" پاها و باسنم از سردی و یخی و خستگی کرخت و بی حس شده است؛ شکمم سروصدا می کند. قبض می یارم نزدیک است بپوکم ولی اگر مجلس را ترک کنم و بیرون شوم نظم و نزاکت مجلس بهم می خورد و آخند ناراحت می شود و عزت و آبروی "تو" زیر سوال. اما در اخیر تحلیل خیلی قشنگ از نماز دارد.

   - نماز یک نوع ورزش است و ورزش ضامن سلامتی انسان است، خاک     برسرت آخند دین زده و نفهم چرا از اول نمی گوی نماز ورزش است تا "منِ" بی سواد زود تر بفهمم؟

   آری، نماز نوع ورزش است و ورزش را قضا نکنید زیرا بدن تان سفت و محکم می شود پس نماز از چشم "تو" و این "آخند" مجموعۀ حرکات فزیکی، مانند خم شدن و رکوع کردن و روی زانو نشستن و به سجود رفتن و بر خاستن است. نه حضور قلب و روح و جان. اما نه، پدرجان اگر نماز تأثیر و تغییر در رفتار و کردار و اخلاق آدم نیارد و انسان را دگرگون نکند و به انسان حرّیت و آزادی و وابستگی های غیر از خدا را الهام نکند خود فریبی و هزیان گویی است نه نماز. و شمای که این نوع ستون برای دین می سازید و می تراشید؛ لرزنده و لغزنده و شکننده و نابوده شونده و محکوم به نیست شدن است. پس "من" دنبال شناخت و معرفت دینیی می گردم که نماز در آن جاودانگی داشته و رهای بخش و هادی قلب و روح و روان و آرامبخش باشد. نه لرزنده و شکننده و ورزش زبان و بدن و دهن و....

رفتم مرا ببخش مگو او وفا نداشت    راهی بجز گریز برایم نمانده بود.

                                                                                    ( فروغ)

رهگذر

در اثر حمله تروریستان سه تن دیگر به شهادت رسیدند

     کشتار هزاره ها در کویته پاکستان به شدت ادامه دارد، وضعیت اینک به اندازه ای نگران کننده است، که تروریستان بدون کدام ترس و واهمه داخل دوکانهای هزاره ها در داخل شهر شده و آنها را به شهادت می رسانند. در آخرین حمله تروریستان دیشب باز هم سه تن از مردم ما به شهادت رسیدند.

     قرار گزارش ها دیشب ۳/۴/۲۰۱۲م، حوالی ساعت هفت و نیم شب، تروریستان در دوکان چپلی دوزی ایکه در نزدیک امام بارگاه کلان در پرنس رود واقع است، داخل شده و با شلیک نمودن دو تن از هزاره ها را به نام های باقر، ساکن هزاره تاون و رضا ساکن مهرآباد به شهادت رساندند. همچنان اندکی بعد در میکانکی رود، تروریستان داخل یک دواخانه شده و در آنجا نیز با شلیک نمودن اکبر علی بلتستانی را که از شیعیان منطقه گلگت بلتستان است به شهادت رساندند. بر علاوه آن دیشب اندکی بعد تر از حوادث ذکر شده در بالا، بر موتری تاکسی ایکه حامل مسافران اش از مهرآباد به طرف هزاره تاون بود نیز حمله کردند.

     حمله بر موتر تاکسی زمانی صورت گرفت که موتر، از مهرآباد به طرف هزاره تاون در حرکت بود و رد شده از اسپنی رود در حوالی گنج رسیده بود. در اثر این حمله، قرار گزارش ها فقط یک نفر زخمی سطحی شده است، ولی خوشبختانه به دیگران کدام آسیب نرسیده است.

     در مجموع این حملات و حملات قبلی، ترویستان عامل بعد از به انجام رساندن عمل زشت و ناجوانمردانه شان، از محل متواری شده است و تا هنوز هیچ کدام از آنها دستگیر نشده اند. در اعتراض به سکوت، بی توجهی، بی تفاوتی و نا اهلی حکومت وقت، اگرچه بخش اناث حزب هزاره دموکراتیک تا حتی چوری های شانرا به اعضای پارلمان تحفه دادند، و جا داشت که اعضای پارلمان از شرم و خجالت وظیفه های شان را ترک کنند و یا مصمم به اجرای وظیفه شان در تامین امنیت مردم گردند، ولی باز هم سکوت. نا اهلی و مرگ وجدان حکومت وقت به اندازه ای رسیده است که اینک تروریستان داخل مغازه های مردم در داخل مرکز شهر شده و آنها را به شهادت می رسانند.

نگاه کوتاه به افتخارات و دست آورد های هزاره ها

نوشته از: تجلیل

هزاره ها در افغانستان قدامت بس کهن و تاریخی دارند که تاریخ این مردم به سالیان دور و درازی بر میگردد. تاهنوز هیچ مورخ نتوانسته است که تاریخ این مردم را به شکل دقیق و انگونه که بعضاً با افسانه ها پیوند خورده اند ثبت و ارایه نمایند. درکناری ظلم ها و استبدادی که در طول تاریخ بر این مردم گذشته است، کارنامه های درخشان و روشن نیز وجود دارند که برکسی پوشیده نیست. هرچند سختی ها، ظلم و استبداد های تحمیل شده بر این مردم حکایت از یک زمان خفقان آور و تاریک دارد که توسط حاکمان مستبد بر آنها روا داشته شده و تاهنوز که هنوز است بعضاً به گونه های مختلف قربانی نابسامانی های اجتماعی و سیاسی می گردند. با طلوع دو باره خورشید عدالت خواهی و آزادی این مردم همه باهم یکجا شده و توانای هایشان را در عرصه های مختلف سیاسی، اجتماعی، نظامی و فرهنگی و... تبارز داده اند و میدهند که بازهم بر همه مردم آشکار و روشن است.

حضوری پر رنگ جوانان این مردم در عرصه های مختلف سیاسی، اجتماعی، فرهنگی، هنری و ورزشی چنان یک شور و هلهله ی را در میان سایر ملیت ها انداخته است که بسا کسانی هستند که تلاش دارند به نحوی خود را در جغرافیایی فرهنگی این مردم شامل سازند.

در اثر ظلم و استبداد های تحمیل شده بر این مردم سبب شده است که تعدادی زیادی از اینها راه مهاجرت را به گونه پراگنده ویا هم دست جمعی در پیش بگیرند و تا باشد که مکان نسبتاً آرام و مناسب را بیابند و لحظه ی از شر دشمنان خونخوار و خون آشامشان در امان باشند. مهاجرت ها بشکل مسلسل و دوامدار ادامه داشته و تا به حال نیز ادامه دارند که میتوان از کشور های مثل هند، ایران، پاکستان، روسیه و سایر مهاجرت های اخیر که به قاره استرالیا وکشور های غربی صورت گرفته است، نام برد.

این مهاجرت ها با وجود مشکلات و سختی های طاقت فرسایش دارای نکات برجسته ی نیز بوده اند که نمی شود آنها را نادیده گرفت . این نکته ها میتوانند معرفی هزاره ها در سطح جهان با داشتن تاریخ کهن و دیرینه با هویت کاملاً متمایز از سایر اقوام و ملیت های موجود در افغانستان میباشند. علاوتاً همانطورکه هزاره ها از نعمت آموزش و پرورش در افغانستان بر خوردار نبودند با مهاجرت های که صورت گرفت عده ی کثیری از مردم از نعمت سواد و تحصیلات برخوردار شده اند که نقطه عطف و چشم گیری در جامعه ما محسوب می شود.

همانطورکه مهاجرت ها ازیکطرف سبب رشد سریع و چشم گیری مردم هزاره شده اند، از جانب دیگر سبب گردیده که در بسیاری جا ها تحت تاثیر محیط و فرهنگ آن جغرافیا قرار بگبرند و سبب فراموش شدن هویت فرهنگی، تاریخی و اجتماعی شان گردیده اند. بطور نمونه میتوان از هزاره های ساکن در هند، ایران و روسیه نام برد که امروزی کسی به نام هزاره آنها را نمی شناسند. تنها مهاجرین هزاره ی که توانسته اند هویت شان را نگهدارند هزاره های  پاکستانی اند. هرچند که در این اواخر این مردم نیز از تیغ جلا دان خونخوار و دشمنان کور دل در امان نیستند با آن هم توانستند که برحفظ هویت کهن و دیرینه شان همت بگمارند و آن را حفظ نمایند و علاوتاً توانسته اند که حنجره ی خوبی برای فریادی آنعده افرادی دیگر نیز شوند که تاهنوز در زیر شلاقهای جلا دان شکنجه و تازیانه می شوند و به بهانه های مختلف قربانی میدهند.

هزاره های این شهر همانطور که شما در تاریخش خوانده اید و میدانید با حضوری گرمشان در بخشهای مختلف حکومتداری، جامعه مدنی، بخشهای فرهنگی و اجتماعی سهم گرفته و از خود شاهکار های را به نمایش گذاشته ا ند که تا تاریخ باقی باشد  ماندگار خواهد شد. بطور نمونه از شخصیت های بزرگ چون جنرال محمد موسی خان هزاره، مارشال شوکت علی چنگیزی و بانوی با استعداد سایره بتول در بخش نظامی نام برد. و همینطور ده ها شخصیت برجسته دیگر در بخش های مختلف سیاسی، اجتماعی و فرهنگی در میان این مردم بوده و هستند که در پیش برد وظایف شان به عنوان شهروندان این خاک به شکل صادقانه ایفای وظیفه نموده و می نمایند.

هزاره ها در افغانستان به عنوان یک ملیت صلح جو، مترقی خواه و آرامش طلب درکناری سایر ملیت های موجود در افغانستان بوده و هست، که خواهان حقوق شهروندی مساوی، صلح و ثبات دایمی برای تمام ملیت های موجود در افغانستان بوده و خواهان ارتباط و مراوده ی سالم و پذیرفته شده به معیار بین المللی با سایرکشور های جهان نیز می باشند.

شخصیت های بزرگ چون فیض محمدکاتب هزاره، ابراهیم خان گاو سوار، میر یزدان بخش بهسودی، سلطان علی کشتمند، مزاری و ده ها شخصیت بزرگ دیگر در میان این مردم ظهور کرده و هرکدام از خود کارنامه های ماندگاری را بجا گذاشته اند.

کاتب هزاره با نوشتن کتاب سراج التواریخ اش نه تنها که یک سبک و تحول جدی را در شیوه ی تاریخی نویسی در افغانستان ایجاده کرد؛ بلکه با مهارت و زرنگی که داشت توانست که بسیاری از حقایق و واقعیت های آن روزگار جامعه افغانستان و بالخصوص ظلم و استبدادی روا داشته شده بر مردم هزاره را ثبت و از افتادن در  مُرداب فراموشی نگهداری نماید. کاتب با نوشتن آثار اش لقب بیهقی دوم را از آن  خود کرد که کاری ساده و اندکی نیست.

مزاری به عنوان بزرگترین چهره ی سیاسی هزاره ها توانست که با حضورش در صحنه های سیاسی یکبار دیگر هویت در حال فراموش شدن هزاره ها را احیا و فریادی عدالت خواهی را سر دهد تا باشد که مانع از میان برداشتن و به فراموشی سپرده شدن هزاره ها شوند. هر چند که کارکرد های مزاری بس طولانی و دراز است که نمی شود به این چند سطر بیان نمود، ولی این به عنوان یک تذکر از فعالیت های بس بزرگ و در خور ستایش وی بود که بیان گردید. در حقیقت مزاری سنگ بنایی را گذاشت که بعد از مرگش تحولات بزرگ در جامعه هزاره نمودار گردید که نمی شود آن را نادیده گرفت و به آن اشاره ی ننمود.

شور وعلاقه ی تحصیل در میان هزاره ها نسبت به تمام اقوام دیگر با وجودی نداشتن امکانات و فضای مناسب آموزشی، بیشتر بوده و ایجاد دانشگاه های خصوصی  و افتخارات دانشجویان و تحصیل کرده گان امروزی از جمله مواردی اند که با پلان ها و توصیه های مزاری تهداب گزاری شده است.

هزاره ها از خود حوزه بزرگی تمدنی و فرهنگی داشته که آثار های بجا مانده از این حوزه فرهنگی و تمدنی در کشور های چون هند آثاری دوره مغولیه، پاکستان قلعه ی شاهی در لاهور و مسجد جامع هرات و بودایی بامیان در افغانستان میتوان یاد آور شد. بودایی بامیان (شمامه وصلصال) که در دل صخره ها قد بر افراشته بود، متأسفانه توسط دشمنان کور دل فرهنگ و تمدن تخریب و به نابودی کشانیده شدند.

هرگاه به داشته های تاریخی و فرهنگی این مردم نگاه کنیم گفته میتوانیم که استعداد خاص و بالقوه ی در درون این مردم وجود دارد که کمتر کسانی از آن برخوردار است . ساختن مجسمه های بودا در بامیان و هزاران آثاری فرهنگی و تاریخی دیگر به خوبی این موضوع را به نمایش می گذارند.

هزاره ها به عنوان افرادی صلح جو، متمدن و با احترام قایل شدن به حقوق زنان در میان سایر اقوام در افغانستان یک قدم پیشتر بوده و شایستگی شان را عملاً در بخشهای مختلف از خود به نمایش گذاشته اند که به طور نمونه میتوان از اولین بانویی هزاره در مقام والی در افغانستان از حبیبه سرابی والی بامیان نامبرد که با حضورش در کناری مردان در بخش حکومتداری سنت دیرینه و بارو های پوچ کهنه را از میان بر دارد و به سایر زنان نیز این باور را خلق نماید که بانوان نیز درکناری مردان دوشادوش آنها می تواند کار و فعالیت نماید. افزوده برین اولین کسی که از افغانستان به عنوان کاندیدای جایزه نوبل شرکت نمود بانو سیما سمر است که افتخاری بزرگ را برای جامعه هزاره و افغانستان آفرید.

از شاهکاری های چون داکتر طاهر شاران، روح الله نیکپا، حمید رحیمی و محمد رضا رضایی میتوان به عنوان دست آورد های نسل جوان و امروزی مردم هزاره نام برد که نه تنها برای مردم هزاره بلکه برای تمام افغانستانی ها افتخار آفریدند.

 

دختران هزاره چوری های شانرا، به پارلمان ایالتی بلوچستان تحفه دادند

     در واکنش به شروع شدن دوباره کشتار سیستماتیک هزاره های کویته، امروز دو شنبه 2/4/2012م، اعضای بخش طبقه اناث حزب هزاره دموکراتیک، با برگزاری تظاهراتی اعتراضی و نمادین در مقابل پارلمان ایالتی پاکستان، در حینیکه جلسه پارلمان جریان داشت و قاضی القضات (افتخار چوهدری) پاکستان نیز در کویته آمده و در ساختمان ایالتی قوه قضاییه، روبروی ساختمان پارلمان جلسه داشت، چوری های شانرا از دست های شان کشیده و با پرتاب بر دروازه ساختمان پارلمان و بستن به آن و گفتن اینکه اگر از مردم ما حفاظت نمی توانید، این چوری های را به دست های تان نموده و در خانه های تان بنشینید، اعتراض شدید شانرا بیان کردند. آنها با فریاد و بلند کردن پلاکارت ها خشم شانرا ابراز داشتند، که تروریستان بزدل قبل از این مردان را کشتار می کردند، اما اینک کشتار زن ها را نیز، که نشان از بی غیرتی و بزدلی شان است، شروع کرده اند، ولی اعضای پارلمان باز هم خاموش اند و بجای اجرای وظیفه شان در قبال هزاره ها و تامین امنیت آنها، خاموشانه به آن نگاه می کنند...

     دیروز نیز حزب هزاره دمکراتیک یک جلسه ای بزرگ تعزیتی را در علی آباد برگزار کرده بود، که در آن تعداد کثیری از مردم شرکت کرده بودند. در جلسه دیروزی سخنرانان جلسه مجموعا در ضمن محکوم نمودن عمل زشت تروریستان و نا اهلی حکومت وقت و نیروهای انتظامی، پیرامون علت های کشتار هزاره ها در کویته نظرات شانرا بیان کردند. سخنرانان تاکید کردند، که ایچ دی پی یک حزب سیاسی است و وظیفه دارد، تا شعور سیاسی مردم خویش را با آگاه کردن آنها از جریان های جاری، بلند ببرد. همچنان سخنرانان تاکید کردند، که مردم باید آگاهانه با موضوع برخورد کنند و نگذارند که کسانی از مردم ما به خاطر اهداف خاص خود شان به حیث چوب سوخت استفاده کنند و یا کسانی نا آگاهانه و بدون معرفت از وضعیت، مردم ما را در یک جنجال و مشکلات بزرگتر گرفتار کنند. بر علاوه، سخنرانان طرح شان را در مورد اتحادی که با حقایق روز، سازگاری دارد بیان کردند، آنها یاد آور شدند که اتحاد به معنی واقعی اش، باید به شکل تقسیم کار و سپردن کار به اهل کار صورت بگیرد. اگر هر کس در جای خودش وظیفه اش را به درستی انجام دهد و منافع علیای مردم را جداً در نظر بگیرد، اتحاد به شکل واقعی اش، شکل گرفته است و این راه و روش اتحاد می تواند، زمینه های بیرون رفت، مردم ما را تا اندازه ای از مشکلات کنونی مساعد سازد...

     قابل یادآوریست که به اتهام، به شهادت رساندن دو تن از جوانان معترض مردم ما و زخمی کردن تعداد دیگر شان، که در روز به شهادت رسیدن شهدای  29/3/2012م، توسط پولیس به وقوع پیوست، ریس پولیس ناحیه بروری با تلاش بزرگان هزاره از کارش برکنار شده است و قرار است بر ضد وی، بخاطر اینکه چرا اجازه شلیک نمودن بر روی معترضان آرام را داده است، به شکل قانونی برخورد صورت بگیرد. از طرف دیگر تا هم اینک متاسفانه سه تن از جوانان معترض رها نشده اند.

 

سلام، پدربزرگ، خداحافظ

نوشته از رهگذر

قسمت دوم

پدر بزرگ!

من گفتم نمی توانم "تو" باشم زیرا می دانم که "تو" هم نمی توانی "من" باشی این بدان معنا نیست که میان "تو" و "من" تفاوت و فرقی وجود دارد و من بهتر و برتر از "تو" هستم و یا برعکس. هر دو برهنه و عریان بدنیا می آییم، محجوب می شویم بدن مان را می پوشانیم پناهگاه می سازیم؛ از خزند و گزند و سرما و گرما خود را محافظت می کنیم. دوست داریم از حالت و صورت بدویت و مغاره نشینی بیرون آییم تا تمایز و تفاوت با بقیه حیوانات پیدا کنیم؛ برای نجات و رهای از تنهای و فردیت گردهم آمده جمع و جماعتی تشکیل می دهیم و زندگی فردی را به زندگی گروهی تبدیل می کنیم؛ "تو" و "من"، "ما" می شویم. پس این "ما" نیاز به چهار چوبه و ریخت و طبقه بندی دارد و در این قالب ریزی و طبقه بندی میان "تو" و " من" تفاوت پدیدار می شود؛ تفاوت سنی، تفاوت زمانی، تفاوت دیدگاه ها و نگرش ها و برداشت ها از دین و اصول رفتاری دین و جهت گیری ها، تفاوت در چگونه زیستن و در کجا زیستن و چگونه خط و صنف و طیف و طیپ و گروه اجتماعی و فکری خود را مشخص کردن و با آن قالب و ریخت برابر شدن و با کی نشستن و بر خاستن و گفتن و حتا گاهی تفاوت پوششی با شدید ترین و خشن ترین گونه اش.

این تفاوت ها و تمایزها گاهی با خشونت و گاهی با مصلحت و محافظه کاری "تو" و "من" را از هم جدا و یا دور هم می آورد. من "نه" می گویم چون در قالب و چهار چوبۀ که طیپ "تو" را تعریف و شناسای می کنند و جاسازی ات کرده اند نمی گنجم و مناسب نیستم؛ زیرا انتظار "تو" این است که با دستور "تو" بخورم، بخوابم، چه بکنم، چه بپوشم، کجا بروم و کجا نروم، بخاطری که اربابان دین بکرّات از حق "تو" نسبت به "من" یاد دهانی می کنند و از حق که "من" به گردن "تو" دارم فقط به خوراک و پوشاک و نام خوب اشاره دارند و بس؛ و آیاتی مانند( وَلاَتَقُلٌ لَهُمٌاأُفٍّ) در برابر"تو" (اوُفّ) نه گویم؛ مَاشَاأَلله، اَلٌحَمٌدُ الَله دست "تو" را باز گذاشته است و حرف کل و نهای را هم عالمان دین باید برای "من" گوش زد کنند و هی زیر زیر کنند و نق بزنند تا "من" با زبان لال و گنگ و دست و پا بسته در خدمت "تو" قرار گیرم و مریدی و مرادی با تمام نامرادی هایش مطابق با فرمایشات ارباب رجوع ادامه پیدا کند، "اونها" بگویند خر برفت "تو" جیغ بکشی خر برفت و"من" نیز گلو پاره کرده و داد و بی داد کنم خر برفت خر برفت و خر برفت و آخرش هم ندانم که چه گفته ام!؟ و حق نداشته باشم بپرسم که خرلعنتی و بی ادب کجا رفت؟ و چرا رفت؟ خودش رفت و یا بردند؟ و اگر گفتم جوابم خفه شو باشد و یا چوب و چماق و سیلی و ملحد و کافر و مشرک و بی دین و لامذهب و گمراه و مرتد و..!

پدرجان

"تو" بجای آقای روحانی از زبان قرآن و محمد(ص) پیامبر آخر زمان؛ آقای روخانی و قرهان و مخمد تلفظ می کنی یعنی هنوز نمی دانی که کتاب آسمانی"تو" قرآن است نه قرهان و پیامبرت محمد(ص) است نه مخمد و روحانی است نه روخانی. حالا بفرما بقیه مراسم عبادی و دینی "تو" چگونه خواهد بود؟! و نماز و قرآن که با زبان عربی هست و حروف عربی هر کدام مخرج خاص و تلفظ ویژۀ خود را دارد سر از کدام ویران آباد در خواهد آورد؟ و "تو" از آن چه خواهی فهمید؟! و دعاهای که آخند صاحب با صوت و لحن می خواند و رنگارنگی صدایش بر"تو" تأثیر انداخته و آب های دیده ات را سرازیر می کند و با اشک او اشک می شوی و با آه او آه؛ اما نه می دانی که چه می گوید و چه می طلبت؟ و "تو" چه می طلبی و چه نیاز داری؟ ای وای بر لحظه های که آدم چیزی بگوید و خودش نداند! چیزی بخواهد و نداند که چه می خواهد؟! و اگر از "تو" سوال شود که چه می خوانی؟ حتماً می گوی دعا و دعای توسل و یا ندبه و یا جوشن صغیر و کبیر و کمیل و... اگر بپرسند که توسل چه مفهوم دارد و در این دعاهای که می خوانی چه سفارش شده است؟ گوش هایت باد می کند زمین و زمان دور سرت بچرخش می آید. یا می گوی نه می دانم و یا آدرس ملّا صاحب را می دهی. زیرا از شعارهای که داری (الا بلا بگردن ملّا) است و ملّا باید ورقه ها و برگه های دعا و مناجات و نماز و راز و نیاز و عبادات و توبه و استغفار "تو" را امضاء کند؛ "او" مؤمین و بندۀ خدا هست و"تو" مؤمین بنده؛ او از چشم خودش در جست وجوی ابا و قبا خداست و "تو" در جست و جوی ملّا و خدا "منِ" بدبخت هم میمون وار بدنبال شما.

بر منِ گیجه و گنگس خورده نگیر؛ "من" از راه "تو" اوُفّ نه می گویم ولی خود را با دست هایم به مهلکه نمی اندازم (وَلاَ تُلٌقُوٌا بِاَیٌ دِیٌکُمٌ اِلَتَّهٌلٌکَةِ)، "تو" دل مشغولی ها و دل خوشکنک های زیاد داری که روزانه صدها بار انجامش می دهی مثلا با انداختن هر دانۀ تسبیح ده(10) تا شیطان و شیطان زاده را به جهنم وصل می کنی. و در مقابل ثواب زیاد گیرت می آید و در بهشت قصرهای مجللِ مرمرین و طلای برایت می سازی که حورالعین های از شیر سفیدتر و از گل نازگتر؛ بهبه! می گویند (وقتی آب از گلوی شان پایین می رود قشنگ معلوم می شود)؛ دست به سینه، با ناز و کرشمه، لحظه های مشرف شدنت را بی صبرانه انتظار می کشند پس "تو" خیلی خوشبختی و سعادتمند و "من" نه، "من" ضعیف و نحیف و لاغر و گرسنه و تشنه و فقیرم، دست و پایم بجای نمی رسد و نقد پسندم نه نسیه بگیر بنا براین نمی توانم مطابق به خواست های "تو" در قالب و ریخت "تو" در آیم و بازیگر نقش "تو" باشم و روز و شبم را وِرد بازی کنم و تمام عمر گنگس و گیج بوده و ثواب و پاداش بشمارم. پس "نه" می گویم و در این "نه" گفتن خودم را بازخوانی و باز شناسی می کنم و دیگر نمی خواهم آنچه خود دارم ز بیگانه تمنایش کنم.

و...

شهدای 29/3/2012م، با حضور عده ای کثیری از مردم به خاک سپرده شدند

 

     شهدای حادثه دیروز، امروز ۳۰/۳/۲۰۱۲م، با یک روز تاخیر بخاطر رهایی دستگیر شدگان تظاهرات کنندگان دیروز، حوالی ساعت دو بجه بعد از ظهر با حضور عده ای کثیری از مردم به خاک سپرده شدند. نتیجه تاخیر تدفین اگرچه باعث رهایی عده ای از تظاهرات کنندگان شد، ولی با تاسف سه نفر را نیروهای انتظامی به بهانه اینکه بر ضد آنها "ایف آی آر" نوشته شده است، آزاد نکردند. نیرو های انتظامی وعده سپرده اند، که سه نفر باقی مانده را نیز به زود ترین فرصت رها می کنند، اما اینکه آیا این آزادی به صورت حتم خواهد بود یا نه، الله اعلم.

     از طرف دیگر در پاسخ به درخواست دیروزی حزب هزاره دموکراتیک و دیگر احزاب مهم بلوچستان جهت هرتال نمودن، امروز اکثریت دوکانهای داخل شهر و تمام دوکانهای هزاره تاون و مهر آباد بسته بودند و همچنان مکاتب و کورس ها نیز به خاطر احترام به خون شهدا تعطیل کرده بودند. اعضای حزب هزاره دموکراتیک در ضمن عملی کردن درخواست هرتال شان، امروز حوالی ساعت سه بعد از ظهر در زمانی که مجلس ایالتی بلوچستان جلسه داشت، در مقابل ساختمان مجلس ایالتی بلوچستان تجمع نموده و خشونت و غصه شدید شانرا در قبال کشتار هزاره ها با شعار دادن ها، بلند کردن پوستر ها و سخنرانی ها بیان کردند. در جمله شعار ها، "مرگ بر فرقه گرایی، مرگ بر دهشت گردی، حکومت ایالتی ناکام مرده باد، نااهل نیروهای انتظامی مرده باد، مردم را محافظت کنید، تارگیت کیلنک هزاره ها را متوقف کنید و غیره" فریاد زده می شد. همچنان سخنرانان در ضمن محکوم کردن کشتار هدفمند، و کشتار مردم بی گناه، خواهان دستگیری و به پنجه قانون گرفتن هرچه زودتر قاتلان شدند...

شهدای شهر کویته، تا هم اینک تدفین نشده اند

    شهدای حادثه دیروز ۲۹/۳/۲۰۱۲م، که در آن و در عکس العمل به آن هشت نفر شهید شده بودند، تا هم اینک دفن نشده اند. مردم که شب جنازه های شهدا را به قبرستان هزاره تاون برده بودند، آنها را دوباره به امام بارگاه ولیعصر برگشتاندند. مردم خواست شان این است که باید کسانی که توسط پولیس دستگیر شده اند، رها گردند و بعد از آن، آنها شهدا را تدفین خواهند کرد. قرار گزارش تا هم اینک پولیس عده کثیری از دستگیر شدگان را رها کرده اند، ولی سه نفر را پولیس و عده ای را که (ایف سی) با خود برده بود، را تا هنوز رها نکرده اند و آنها را به اتهام کشتن یک نفر پولیس جدی گرفته اند. مردم نیز به صورت جدی خواهان رهایی آن سه نفر و کسانی را که ایف سی برده است، نیز می باشند. سردار سعادت علی هزاره در حال گفتگو با مقامات ارشد نیروهای انتظامی است، تا آنها نیز رها گردد و بعد از آن عمل تدفین صورت بگیرد. هم اینک عده کثیر از مردم به شمول سران نهاد های مختلف فعال کویته، در امام بارگاه ولیعصر جمع و منتظر نتیجه گفتگو سران هزاره با پولیس اند. از طرف دیگر مردم نگران خراب شدن جنازه های شهدا در این هوای کماکان گرم شهر کویته نیز می باشند.

     به درخواست ایچ دی پی و دیگر احزاب مهم بلوچستان، که از درخواست ایچ دی پی حمایت کردند، امروز شهر کویته هرتال عمومی است. دوکانهای شهر و داخل هزاره تاون بسته و از طرف دیگر بخاطر همدردی با شهدا و بازماندگان شهدا، مکاتب، کورس ها و تیویشن ها نیز تعطیل است. قرار گزارش ها در اسلام آباد و کراچی نیز در محکوم کردن عمل زشت تروریستان تظاهرات هایی صورت گرفته است.

 

تدفین شهدا، تا رهایی تظاهرات کنندگان امروزٍ، به تاخیر افتاده است

     بعد از حادثه تاسف بار امروز ۲۹/۳/۲۰۱۲م، که در نتیجه آن شش تن توسط تروریستان به شهادت رسیدند، مردم خشمگین دست به تظاهرات بسیار شدید زدند. متاسفانه تظاهرات به خشونت گرایید و در نتیجه آن دو تن دیگر شهید، عده ای زخمی و تعدادی زیادی را نیروهای انتظامی با زور با خود به حوزه پولیس بردند، که تا هم اینک آزاد نشده اند.

     وابستگان شهدا و اهالی هزاره تاون، جنازه ها را تقریبا حوالی ساعت هفت و نیم شب به قبرستان هزاره تاون انتقال دادند، تا دفن کنند. البته قرار بود که اسرای مردم ما قبل از دفن شدن شهدا، آزاد گردند، ولی بعد از آنکه مردم متوجه شدند که دستگیر شدگان آزاد نشده اند، تدفین را به تعویق انداختند.

     تا هم اینک که ساعت تقریبا ده و نیم شب است، شهدا تدفیق نشده اند، بخاطری که دستگیرشدگان را پولیس آزاده نکرده اند. سردار سعادت علی هزاره با تعدادی از بزرگان دیگر هزاره در حال گفتگو با پولیس اند، که دستگیر شدگان بی گناه را آزاد کنند، ولی تا هنوز موفق به رهایی آنها نشده اند. مردم نیز تصمیم بر این دارند، که تا دستگیر شدگان آزاد نشده است، شهدا را دفن نکنند.

بعد از کشتار امروز کویته، اینک وضعیت آرام است

     در عکس العمل به سلسه ی کشتار های اخیر و خصوصا امروز پنجشنبه ۲۹/۳/۲۰۱۲م، که در نتیجه آن شش تن شهید شدند، تظاهرات کنندگان خشمگین به شدت بیش از حد تظاهرات می کردند، اما اینک تظاهرات شان آرام شده است و صدای شلیک به گوش نمی رسد.

     قابل یاد آوریست که بعد از حادثه صبح امروز، وابستگان، نوجوانان و ساکنان هزاره تاون و مهرآباد به شدت تمام دست به تظاهرات زدند، که در ادامه تظاهرات شان به خشونت انجامید. در دورانی که تظاهرات ادامه داشت، نیروهای انتظامی با زور می خواستند که تظاهرات کنندگان را رانده و سرک ها را باز کنند، که با مقاومت تظاهرات کنندگان روبرو شدند. در نتیجه، در قسمت فیصل تاون، اول شلیک های شدید هوایی شروع شد و بعد از آن برای چند ساعت برخورد هایی صورت گرفت که حاصل آن شهادت دو تن از تظاهرات کنندگان و یک تن پولیس و زخمی شدن یک تعداد زیادی از مردم شد. همچنان در این تظاهرات لاستیک های موتر و موتر سایکل، یکدانه موتر سایکل، یکدانه رکشه و یکی از کالج ها به آتش کشیده شد، اما اینک وضع آرام است.

     از طرف دیگر تظاهرات و تحصن اعضای حزب هزاره دموکراتیک در بازار نیز به اختتام رسیده است. در تظاهرات ایچ دی پی صدر تاجران رحیم کاکر نیز شرکت کرده بود و در گفتگویی حمایت همه جانبه اش را از تظاهرات کنندگان اعلان نموده و خواهان دستگیری عاملین حوادث شدند.

     جنازه های شهدای حادثه صبح به علاوه دو تن از تظاهرات کنندگان اینک در امام بارگاه ولیعصر است، تا بعد از غسل دادن آماده به خاک سپردن شوند. عده ای کثیری از مردم در امام بارگاه، شفاخانه بروری جمع اند و همه شان خشم گین از عملکرد ناکام نیروهای انتظامی در گرفتاری اشراری که مردم ما را به سوک می نشانند.

     آقای خالق هزاره، رهبر حزب هزاره دموکراتیک صبح در ضمن توقع به خشونت کشیده نشدن تظاهرات، اعتراض کنندگان، خواهان هرتال برای فردا "جمعه" شده بود، که اینک احزاب مهم بلوچستان همچون جمهوری وطن پارتی، پشتونخوا ملی عوامی پارتی و دیگر احزاب از آن حمایت نموده و آنها نیز خواهان هرتال برای فردا شده اند. از طرف دیگر شیعه علما کونسل نیز در ضمن محکوم نمودن شدید این حادثه، سه روز را عزای عمومی اعلان کرده است.

     همچنان آقای اشرف زیدی صدر شیعه کانفرانس بلوچستان، هم اینک در پریس کانفرانسی همراه با سردار سعادت علی، صدر اتحاد تاجران بلوچستان، صدر هزاره جرگه و آقای اسدی در ضمن محکوم نمودن شدید حادثه امروز، از بی تفاوتی حکومت به شدت انتقاد نموده و گفت که با یک پلان مشخص هزاره ها در کویته کشتار می شوند و به نمایندگی از جمع از وزیر اعلی بلوچستان، آقای ریسانی خواست تا جهت حل شدن مساله باید یک جرگه بزرگ را که مشتمل بر نمایندگان اقوام و احزاب مختلف است برگزار کند. به علاوه وی از هرتال فردا حمایت کردند.

بعد از شهادت شش نفر، صدای شدید شلیک به گوش می رسد

     در اعتراض به حادثه صبح امروز ۲۹/۳/۲۰۱۲م، که در نتیجه آن شش نفر شهید و هفت نفر زخمی شده اند، جوانان راه  ها را مسدود کرده اند و می خواهند که صدای اعتراض شانرا به رخ حکومت نا اهل ایالتی برسانند. اما متاسفانه ایف سی و پولیس بجای همدلی با تظاهرات کننده گان، بر روی مردم عادی شلیک نمودن را شروع کرده اند... صدای شدید شلیک به گوش می رسد و قرار گزارش تلویزیونها یک نفر پولیس بعد از زخمی شدن، کشته شده است، ولی از تلفات دیگر تا هنوز اطلاعی در دست نیست. اهالی هزاره تاون همه نگران جوانان دست خالی شان اند، که از یک طرف در مقابل تروریستان بزدل و نامرد قرار گرفته اند و از طرف دیگر نیروهای انتظامی بجای همدلی با آنها، بر روی شان آتش گشوده اند. وضعیت شهر کویته وخیم است و در چندین نقاط شهر هزاره ها دست به تظاهرات زده اند.

     از طرف دیگر اعضای حزب هزاره دموکراتیک پارتی هم اینک در مرکز شهر (منان چوک) تجمع نموده اند و با شعار دادن و بلند کردن پلاکارت هایی صدای اعتراض شانرا بلند نموده اند. قندهاری بازار و دوکانهای ساحه منان چوک و دوکانهای هزاره تاون همه مسدود اند.

     حزب هزاره دموکراتیک در ضمت محکوم نمودن شدید این حادثه و گرفتاری فوری قاتلان مردم ما، فردا را تعطیل عمومی در تمام شهر کویته اعلان کرده است، که این درخواست ایچ دی پی، توسط اکثریت احزاب سیاسی بلوچستان حمایت گردیده است.

کشتار هزاره ها در کویته یکبار دیگر با شدت بیشتر شروع شده است

     کشتار هزاره ها در کویته یکبار دیگر با شدت بیشتر شروع شده است. در ادامه حملات روزهای اخیر که به صورت متفرقه چندین تن شهید و زخمی شده اند، امروز پنجشنه ۲۹/۳/۲۰۱۲م، حوالی ساعت هشت صبح زمانی که یک موتر سوزکی حامل مسافران از هزاره تاون به طرف مهر آباد می رفت، در اسپنی رود، نزدیکی های پوسته (ایف سی) مورد حمله تروریستان قرار گرفت، که در نتیجه آن تا هم اینک شش تن شهید و هفت تن زخمی شده اند. در بین شهدا یک زن و یک نفر دختری متعلم که از سرک در عین زمان عبور می کرد، می باشند.

    شهدای حادثه، تعداد شان به سول هسپتال و یک تن شان به هسپتال بولان انتقال داده شده است. زخمی های حادثه اکثر شان به شفاخانه نظامی شهر (سی ایم ایچ) انتقال داده شده اند، که وضعیت صحی شان بسیار وخیم است و نیاز شدید به خون دارند.

     جوانان خشمگین، در اعتراض به غفلت نیروهای انتظامی و کشتار قومای شان، راه بروری را بسته و شعار های ضد بی حسی و غفلت حکومت و نیروهای انتظامی می دهند. از طرف دیگر حزب هزاره دموکراتیک در ضمن به شدن محکوم نمودن این حادثه تاسف بار، امروز ساعت یازده بجه خواهان برگزاری تضاهرات در مرکز شهر (میزان چوک) شده است. از طرف دیگر این حزب از عموم شهریان کویته خواسته است، که فردا تعطیل نموده و دوکانهای شانرا در تمام شهر کویته باز ننمایند.

     قابل توجه است، که در این روزها حملات بر هزاره های شهر کویته به شدت دوباره شروع شده است. در جایی به نام کلی شابو به تاریخ 18/3/2012م، پدر و پسری از اهل تشیع مورد حمله ترویستان قرار گرفت که هردو شهید شدند. به تاریخ 22/3/2012م، دو تن از پولیس ها به نام های لیاقت علی و نعمت الله در حالی که مصروف چک نمودن موترها بودند، مورد حمله ترویستان قرار گرفته و شهید شدند. به تاریخ ۲۶/۳/۲۰۱۲م، در پودگلی چوک یک تن را شهید و یک تن را زخمی کردند. دیروز ۲۸/۳/۲۰۱۲م، بر کارگران کان کوله در زمانی که به طرف منزل شان بر می گشتند، حمله صورت گرفت، که در نتیجه آن یک تن زخمی شد.

سوزکی متاثره

موتر سایکلی که در اعتراض حادثه سوختانده شده است

تروریستان یک تن دیگر را زخمی کردند

     امروز ۲۸/۳/۲۰۱۲م، حوالی ساعت ۳ بجه بعد از ظهر، زمانی که تعدادی از کارگران کان کوله به طرف شهر کویته بر می گشتند، در نزدیکی های کویته، ساحه ای به نام دشت مورد کمین  تروریستان مسلح که تعداد شان چهار نفر گزارش شده است، قرار گرفتند، که در نتیجه یک نفر شان زخمی شد.

     به گفته سرنشینان موتر حامل کارگران، آنها با موتر شان که از نوع موتر های خورد "آلتو" است، از طرف کان کوله به طرف کویته بر می گشتند، که در راه مورد کمین تروریستان قرار گرفتند. به گفته سر نشینان، ترویستان که مسلح بودند، می خواستند موتر آنها را متوقف کنند، ولی چون موتروان بجای ایستاد نمودن موتر، بر سرعت آن افزود، لهذا در زمان رد شدن از کنار تروریستان آنها بر موتر شلیک نمودند، که در نتیجه چندین مرمی به موتر اصابت نمود و نیز فقط یکی از سرنشینان را زخمی کرد.

     موتروان بعد از فرار از صحنه، مستقیما خودش را به شفاخانه بولان رساند، تا فرد زخمی ضایع نگردد. هم اینک فرد زخمی را به شفاخانه نظامی شهر (سی ایم ایچ) انتقال داده اند و قرار گزارش وضعیت صحی اش زیاد خراب نمی باشد.

     سلسله ترور و کشتاز هزاره های کویته یکیار دیگر بعد از توقف چند هفته ای، به شدت شروع شده است. دو روز قبل نیز ترویستان یک تن را زخمی و یک تن دیگر را شهید ساخته بودند و امروز نیز تصمیم به انجام رساندن کشتار پنج تن از سرنشینان موتر دیگر را داشتند.

سلام، پدر بزرگ، خداحافظ

نوشته از رهگذر  

 قسمت نخست

پدر بزرگ! دوستت دارم؛ اجازه بده تا بر دستان پینه خورده و ترک برداشته ات صدها بوسۀ عشـق تقدیم کنم، می دانم چه رنج ها  کشیده ای و چه بی مهری ها دیده ای! و اما بعد با آن همه احترامی که به تو دارم دیگر نمی توانم حرفت را آویزۀ گوشم کنم. راستش وقتی در برابر کارهای تو و نسل تو قرار می گیرم نسبت به خودم حساس و مشکوک می شوم، من از تو گلایه ندارم و چیزی از تو نمی خواهم؛ از کسیکه ترا چنین بار آورده شکوه دارم و حتا گاهی زبان نفرین و خشونت را برای آنها ترجیح داده و بر می گزینم.

 می دانم حرف من مخالف مزاج توست و در کام معلّمان نسل تو مزۀ تلخ و زهراگین دارد؛ ولی کتمان کردنش عذاب و دردی است که روان و وجدان من را می آزارد و در گذر زمان حل و هضمم می کند. پس بدون شک تو دوست نداری که فرزندت بیمار باشد و در این بیماری ارثی و خود ساخته بپوسد. پدر بزرگ تو نیز بیماری! همین بیماری که مرا گرفتار درد وغصه کرده است ریشه در وجود تو و نسل تو دارد. مغز تو و مغز نسل تو مسموم شده اند؛ ریشۀ اندیشۀ ترا بریده اند و یا با زنجیرۀ خرافات و من در آوردی ها مسحور و محصور کرده اند تا حس کنجکاویت را در لایه های موهومات و مجهولات در بند کشند. خواهش می کنم از من عقده بدل نگیر من نمی توانم هر آنچه را که برای تو گفته اند؛ بدون چون و چرا، دانه دانه بیاموزم و انجام دهم.

 پدربزرگ

 حقیقت چشم انداز ناخوش آیند و طعم تلخ دارد اما دست آورد شیرین و رهایی بخش، تو و نسلت اگر در تمام زندگی، آغا بلی گفتید و دست شان را روی چشمان گذاشته و بوسۀ احترام نثار کردید و یا دستها به سینه چسپانده، غرور تان را شکسته و در برابر شان قد خم کرده و عزیز و گرامی و نورچشم خوانده و بزرگ شان کردید. روزی وارث پیامبران و زمانی عالم دین و روحانی و قرآن شناس و معرِف دین و کلید دار بهشت و جهنم خطاب کردید و گاهی آنقدر جسارت بخرج دادید که آنها را امین و حفیظ ناموس مردم عنوان دادید. بمن نیز این اجازه را بدهید تا یکبار و فقط  یک بار "نه" گفتن را بیازمایم اما قول بدهید پیش از آنکه "نه" بگویم مُهر و مدرک کفریت و مرتد و بی دینی و لامذهبی و طرد و پرت شدنم را با طناب دار تجربه نکنم. 

 "نه" گفتن من، ایستادن در برابر تو و اعتقادها و باورها و خدا و دین و مذهب و فرهنگ و جهان بینی تو نیست. من به دینت احترام می گذارم؛ به مذهبت افتخار؛ مکتبت را می ستایم و به شعارت می بالم و به قانون و آداب دینی و مذهبی و فرهنگی ات با تمام تار و پود هستـیّم سر تعظیم فرو می آورم. "نه" گفتن من صدها پرسش و مسأله ی هست که از هر گامی که بر می داری و می آموزی؛ در ذهن و فکر نا آرامم شکل می گیرد؛ و شکنجه ام می کند. زیرا پاسخی برای رام شدن و اقناع کردن روح سرکش وعقل مجروحم از آنچه عالمان دینی ات می گویند؛ وتو حفظ می کنی و بدون آنکه بدانی آنجام می دهی؛ نمی یابم و گیج می شوم.

"نه" گفتن من فریادی هست که از موی رگ ها و مژه گگ های اعصابم، از شریان های خونم و از ریز ریزهای استخوانم و از تمام وجودم می جوشد. ولی با آه و آخ درآوردن و اوف گفتن و زجه کشیدن و ناله سردادن و سر به این در و اون در کفتن و با تعویذ و شُویِّست و دوده وآیتی از کلام مقدس وحی خواندن و سپس پوف و کوف کردن و آب دهن به دهنم تُف کردن و با زیارت کردن چوب های سیاه پوش سر کوچه و تهی کوچه، نه درمان می شود و نه مرهم و ملهم.

  پدر بزرگ

 درد و مرض من از فقر و فلاکت فکری و بی خِردی، و از خمود و جمود و در (صُمُّﹸ بُکٌمُﹸعُمٌیُﹸ فَهُمٌ لاَ یَرٌجِعُوٌنَ‹18› بقرة) ماندن، و تقلید کورکورانه کردن و خدا را از چشم دیگران شناختن و از خود گریختن و بدامن دیگران پناه جستن وفرمان عقل و فکر که از بهترین هدیه های خدای مهربان است را به آسانی و مُفت و مجانی بدست دیگران واگذار کردن و تقدیر و سرنوشت خویش را بدون آنکه تأمل و تفکری در کار باشد پیش از پیش رقم خورده دیدن و صدها، نه بلکه هزار ها مشکلاتی دیگر، ناشی می شود که تیکه داران نابکار دین ناجوان مردانه در چهره دین و مذهب نقاشی و محک زده و بر تو و همگنان تو روا داشته و در خورد من نیز می دهند.

 معذرت میخواهم اگر کلمات ناپسند و دور از باور می گویم، کاپی(copy) و پِست(paste) کردن کار کامپیوتر و رایانه هست و یک کارت حافظه(میموری) موبایل و یا کامپیوتر که به اندازۀ یک ناخن مرغوب و لطیف و رنگین عروس خانم هم نیست ظریفت ذخیره سازی یک دنیا اطلاعت گوناگون را داشته و بدون آنکه تغیرش دهد و یا کمی و کاستی درآن بوجود آورد نگه می دارد. مگر اینکه وایرس وعوامل نفوذی مضر در آن رخنه کند و ناکار آمد بسازد؛ ولی در هرصورت حافظه کارت عاجز از درک اطلاعاتی اند که در آن جا بجا شده است و نمی داند که چه هست و به چه درد می خورد و در کجا استفاده می شود.

 باورکن! تو و نسل تو را اینطوری بار آورده اند. چون خودشان همین قسمی پر شده اند و زیسته اند، کار کرده اند، نفس کشیده اند چشم دوخته اند، گوش کرده اند، لب و زبان جنبانده اند، دست تکان داده اند. و حتا کُپی ها را در ذهن تو و در سینۀ تو درست و روشن پِست نتوانسته اند. پس تو را آگاه تر و روشنتر از خود نه می خواهند. همین است که عقل ترا نیز با برداشت های پوپولیستی و سطحی و خیلی عامیانه از دین و ارزش های دینی و مذهبی مشبوع و پر کرده اند. از تو انسان بی درد و بی درک و بی تکلف، و ناآگاه و وابسته و معلّق ساخته اند، و اراده ات را ازتو ربوده اند پس آخرین نفس هم که می کشی باید اجازه بگیری و مدیون و خاطر خواه بی چون و چرای شان باشی وگرنه از کاروان خوشبختان و برگزیدگان می افتی و کاغذ پاره ی واحسرتا و وانفسا از پشت سرت با صدها زنجیره لعن و نفرین بدست چپّت می گیری و اون وقت تو می دانی و مدرکت. پس من نمی توانم تو   باشم و پا بپای تو حرکت کنم، من باید خودم باشم و خودم را پیدا کنم و بشناسم بقول خلیفه چهارم اهل سنت و امام اول شیعیان  حضرت علی(ع) (مَنٌ عَرَّفَ نَفٌسَ فَمَنٌ عَرَّفَ رَبَّ) هر که خود را شناخت خدایش را می شناسد من این گونه راه و طریقت می خواهم نه راه که تو و نسل تو درپیش گرفته اید و...

در اثر حمله تروریستان یک نفر شهید و یک نفر زخمی شد

     در اثر حمله ترویستان موتر سایکل سوار بر دوکان "ولدنگ کاری"، که در قسمت پودگلی چوک واقع است، امروز، دو شنبه 26/3/2012م، حوالی ساعت سه بعد از ظهر یک تن شهید و یک تن دیگر زخمی شد. ترویستان بعد از انجام عمل ناجوانمردانه شان از محل متواری شدند.

     متاثرین حادثه بعد از انتقال به شفاخانه بولان مورد بررسی داکتران قرار گرفتند، که بعد از آن شهید حادثه به امام بارگاه ولیعصر واقع هزاره تاون بلاک نمبر یک، انتقال داده شده است، تا بعد از رسیدن اقارب نزدیک اش به خاک سپرده شود. زخمی حادثه در حالیکه وضعیت اش بسیار وخیم است، به شفاخانه نظامی شهر کویته (سی ایم ایچ) انتقال داده شده است و داکتران تلاش دارند، که وی را از مرگ نجات دهند.

     قابل یادآوریست که این روزها با به وقوع پیوستن بعضی از حوادث در شهر کویته وضعیت به شدت بحرانی است. سه روز قبل بخاطر جلوگیری از کدام حادثه، حکومت برای یک روز سرویس موبایل ها را مسدود کرده بود. از قومای شریف شهر کویته خواهشمندیم، تا بیش از حد محتاط باشند.

مادر و خواهر مرا ببخشید

نبشته: رهگذر

روزگار ما روزگار لامذهبی و بی دینی و بی ایمانی نیست. همه دیندار، معتقد و متعهد در دین و باور های دینی شان اند. همه خدای واحد و بی نیاز را می پرستند و از او استعانت می جویند (اِیَّاکَ نَعٌبُدُ وَاِیَّاکَ نَسٌتَعِیٌنٌ) هیچ گونه تفاوتی درعبودیت و آفرینش من(مرد) و تو (زن) وجود ندارد. اما نمی دانم چرا خدا از چشمان گروه من برای من (مرد) مهربان رحمن و رحیم و برای تو (زن) قهّار و جبّار وسرکوبگر است و قهرش همیشه دشنه ی است که  بر جگر تو فرو می رود یا ترا زنده بگور می کنند و یا بنام تجدد و مدرنته مانند کالاهای تجارتی دست بدستت می کنند و یا هم با زور و فشار تو را در خانه های نمناک و شکننده زندانیّت می کنند تا گناه زن بودنت را بپردازی و در نهایت بپوسی.

خداوند همه را هدایت کرده و شعور داده است اما شعور و وجدان  گروه من مجموعه از عقده ها و کینه هاست که نسبت به تو شکل می گیرد. شعور من از من اصل می سازد و از تو فرع (شورای علما افغانستان در اعلامیه خود با استناد به آیه‌های اول و سی و چهارم سوره نسا نوشته شده است در خلقت بشر مرد اصل و زن فرع می‌باشد و نیز قوامیت از آن رجال است"bbc") فضایل را بمن می بخشد و رذایل را بتو، مرا سرچشمه اخلاق و خوبی ها و ترا سرلوحه فساد و آلودگی ها قلم داد می کند؛ من استعداد قاضی شدن دارم و تو نداری، چون مادر هستی و یک مادر هیچ گاهی دوست ندارد پروردۀ شیره جان و استخوانش را جلوی چشمانش سر به نیست و تحقیر کند.

مادر و  خواهر! 

شعور گروه و طبقه من بیمار است با خود غریبه است و از گروه تو بیزار؛ دوست ندارد یک کلمه با تو بگوید و بشنود. زیرا اصل است و این اصلیّتش به او اهلیّت بخشیده و بتو به چشم نا اهل زل می زند. همین است که حضور ترا مایه سرافگندگی و شرمندگی دانسته و لکه پاک نشدنی و سیاه بختی در دامن تاریخ (مرد) عنوانت می کند. آری شعور من هنوز برهنه و بدوی است و در بدویت و برهنگی و فردیت، خودش را سرآمد هستی و توانا در مدیریت زمان یافته است. پس چگونه و با کدام منطق خودشکنی کنم و حقیقت هستی ترا در ذهن و روان مسموم شده ام درک کنم؟ و بدتر از همه چقدر بی شرمانه دهن کج کرده و تو را (جنس دوم) خطاب می کنم. در حالیکه میدانم تو بستر آرامش برای ذهن و روان نا آرام و پرتشویش و گندیدۀ من هستی، زیرا آفرنیش ما از جنس واحد و بی مانند است (آیة‹1› سوره نساء). و من بی تو ناقص و نا مکمل.

مادر و خواهر!

شعور من، فروشی، خریدنی، معامله گر، چاپلوس، لشم زبان، درغگو و ثناگو، التماس گر، رشوه بده، رشوه بگیر و متملّق است تا هیچ دادگاهی مرا از نا پاکی و خون خوری و حق کشی و انواع خیانت و جنایت و در زندگی و قانون گریزی باز ندارد. اما سکوت تو در برابر این همه نا برابری ها از تو آفریدۀ بی اراده و وابسته ساخته است و از گروه من خود سر و برهنه که حتا با دین تو داد و ستد می کند. دین که در بدو ظهور دست نجاتش را بسوی تو کشید و گفت که آنها را زنده بگور نکنید و روزی از این دختران سوال خواهد شد که به کدام گناهی کشته شده اند؟ (وَإِذَااٌلٌمَوٌءُدَةُ سُـإِلَتٌ‹8› بِأَیِّ ذَنٌبٍ قُتِلَتٌ‹9› سوره تکویر) دین که برتریت و رستگاری را در پرهیزگاری و تقوا جستجو می کند نه در جنسیّت و ساختارهای ظاهری و فزیکی، دین که برده و آزاده، غنی و فقیر سیاه و سفید، عرب و عجم را در زیر یک پرچم آورد و امت واحده را سر لوحۀ حرکت شان می داند و زن و مرد را تکیه گاه یکدگر. چگونه در برابر تو قرار گرفته و از تو یک مشت موجود بی مصرف و ناکار آمد تصویر می کند؟ تو که مادری! و بهشت بهترین موعود الهی در زیر پای تو قرار گرفته است، چرا از چشم انداز تیم من ناقص العقل و سیاه سر و همیشه شایستۀ تنبیه و سرزنش؟

مادر و خواهر!

گروه من، با سواد جهل طلب، دانشمند ژست پسند، روشنفکر مصرف گر، عالم و آخند و متجدد محافظه کار و مصلحت طلب، مقلّد و پادو و پوک و پوفیوز، خالی و خیالی و عصبی و خشن  که از آب دهن دیگران زبان می چرخانند و از استادان شان، بلی قربان، چشم و سر تکان دادن را خوب می آموزند، و برای اینکه از چشم خدای قدرت شان نیافتند از اعتقادات تو از مذهب تو و از ازرش های انسانی و خدادادی تو نیز استفاده ابزاری می کنند. و برای میخکوب کردن و در بند کشیدن و سکوت و جمود ماندن تو، گاهی ابزار شان توجیهاتی اند که بظاهر از بطن و متن کتاب هدایت (قرآن) و سنّت پیامبر و فرهنگ محلٌی و عنعنوی می کشند. تا قبای مشروعیت بر جهل کاری ها و دغل کاری های شان بکشند. و از تو حیوان حرف شنو و خانگی و فرمان بردار و بی فکر و تهی مغز  و اشباع کننده لحظه های عیش و عشرت بسازند و بس. و گاهی متعهد به سازمان ها و قانون های بین المللی دفاع از تو و حقوق تو می شوند تا اگر مورد حق کشی و بی عدالتی قرار گرفتی، داد رسی و داد خواهی کنند و تو غافل از اینکه با استفاده از همین قانون بر تو ظلم و بی انصافی روا می دارند، بازاریّت می کنند در نایت کلب ها غم و غصه ات را به شادی و سرور بدل می کنند مسابقه زیباترین ها برگزار می کنند عریان شدن و برهنگی ات را نشانۀ پیشرفت و ترقی تو می شناسند. در مارکیت ها می کشندت  تا قانونی عروسک خوشگذرانی های گروه من باشی. آری این چهره های اطو شده و شسته درگذر زمان و گوناگونی مکان خوب می دانند که چگونه رنگ دیگر بگیرند. و لباس نو بربدن تا خِرخِره غرق در کثافت کاری های شان کنند. همین است که شب ها ملا عمری اند و از تاریک خانه ها  فتوای در حصار زیستنت را  صادر می کنند، و روزها نکتایی پوش دموکرات و فداییان سرا پا قرص آزادی و دموکراسی، چون در هر دو صورت هدف و غایت در بند کشیدن تو و گروه تو هست یا با استفاده از سازمانهای جهانی و بین المللی و یا با تکیه بر شرع  بکمک فقه دانان شکم پرست و نا اهل.

پیام نوروز

عید آمد و غم از دل و از خانه تکانید

گردی بزدایید و غباری بفشانید

با خرمن گل دامن تر آمده نوروز

هشدار که او را ز در خانه مرانید

هر کوی و کناری گذر عشق هویداست

خود را به تماشای گل و سبزه رسانید

در حلقه یاران سخن از خیر و صلاح است

نیک است همی خود را در آن حلقه کشانید

هر چند نرسید قافله عمر به مقصود

اما پس از این مرکب عمر نیک دوانید

دنیا که در ان غلغله ی شادی  و شور است

"پیکی بدوانید و پیامی برسانید"

پیران کهن را ز ره لطف نیکو دار

یاران جوان را عسل تازه چشانید

محمودی زدستان خدا شْکر و شکر نوش

با گوشه ی ابرو زبرش دل بستانید

                                محمودی 26/12/1390 کابل