امروز یکشنبه تاریخ 5/8/2012 هژدهمین سالروز در گذشت پروفیسور عالم مصباح به گونه ی سیمینار جهت شناسایی ابعاد مختلف شخصیت وی در شهرکویته - هزاره تاون برگزار گردیده بود .درین سیمینار شخصیت های مختلف سیاسی ، فرهنگی ، اساتید دانشگاه ، دانشجویان گرد آمده بودند .سیمینار طبق رسم معمول با تلاوت آیت الله مجید توسط یکتن از دانشجویان اناث آغاز و بعدا محمدعلی تورانی کوتاه روشنی پیرامون وضعیت زندگی و فعالیت های وی در عرصه ی مختلف علمی ، سیاسی و فرهنگی انداخت . عالم مصباح متولد قریه ی پیدگه ی ولسوالی جاغوری از توابع ولایت غزنی می باشد وی پس از گذرانیدن اندک زمانی از زندگی اش را درین قریه بنابر مشکلات که دامنگیر هزاره ها بود راهی دیار مهاجرت شده و در کویته پاکستان اقامت گزید . مدتی در مدرسه به کسب علوم دینی پرداخت و بعدا به مکتب های دولتی ثبت نام نموده و فعالانه دروسش را به پیش می برد و تاینکه کلاس دهمش را در یزدان خان اسکول ختم نموده و به دیگری کالج در رشته فلسفه ثبت نام نموده وموفقانه درسهایش را به پیش میبرد . بعداز ختم درس و فعالیت های علمی اش به سمت استاد دانشگاه پذیرفته شده و به تدریس پرداخت .
· چون وی خود متولد شده در خانواده ی فقیر و دهقان پیشه بود ، تمام رنج و مشکلات مردمش را حس می کرد . وی با تمام کردن تحصیلش با دیدی عمیق و ژرف به مسایل می نگریست و تا اینکه از نا بسامانی های روزگار ، تبعیض و بی عدالتی ، ظلم و استبداد روا داشته شده بر مردمش تاثیر پذیرفته و دچاری اضطراب و یک نوع فلسفه ی نهیلیستی گردید و تصمیم به خاتمه بخشیدن زندگی اش کرد و از آن دوباره نجات یافت . درحقیقت مصباح شخص بود که جامعه آنروزی تحمل و برداشت وی را نتوانست و به اساس دسیسه هاو توطیه های دشمنانش کشته شد . وی گاه گاهی شعر های نغز و تازه می سرود و با وجودی حالت پیش امده بروی مردمش را امیدی رسیدن به قله های بلند از موفقیت را گواهی میداد و فردای مردمش را منوط و وابسته به زحمات و تلاش میدانست که مردم انجام میداد .
·
· اشعارش بیشتر بیانگر نابسامانی های روزگارش ، وطن دوستی ، امید و تشویق مردمش را منعکس می کند . نمونه ی کلام وی:
· جشن خورشید
o ما اگر خیزیم بنائ ظلم را ویران کنیم
دستِ استبداد را با خاک و خون یکسان کنیم
دستِ نیرومند ما از آستین آید برون
فرق جلادان شکافیم رخنه در زندان کنیم
ما چه غم داریم کہ استبداد خون ما بیریخت
بعد ازین، زین خونِ ما ایجاد صد طوفان کنیم
سبز شو بر شاخہِ خشکینِ ما برگِ بہار
مقدمت ای نو عروس بخت گل باران کنیم
شب پرستان را بگو زین خونِ مظلومانِ ما
بزر نور پاشیدہ جشنِ خورشیدِ تابان کنیم
ما همه دیوانه ای لیلائِ آزادیستیم
جان و دل هر دو فدائ روئ انجانان کنیم
عالم مصباح
بعداز معرفی زندگینامه کوتاه وی پروفیسور عبدالرحیم چنگیزی استاد دانشگاه بلوچستان به ایراد سخن پرداخته و وضعیت اجتماعی انزمان را با درنظرداش امکانات و حالت اقصادی مردم به معرفی گرفته و راجع به شخصیت عالم مصباح توضیحات مفصل تر ارایه نمود وی شخصیت عالم مصباح را متاثیر شده از خالق هزاره که یگ تن از قهرمانهای دوران نظام استبدادی نادرخان میدانست که علیه آن قد علم کرد و اختتام بخشید .
وی با تمام دردهای مردمش اشنا بود و تاریخ را به گونه ی که گذشته بود مطالعه و به شاگردانش تدریس می نمود . وی در نمایشنامه خالق به حیث پدر نقش بازی کرد . بعداز آن پروفیسور عبدالحسین استاد دانشگاه بلوچیستان سیمینار را ادامه داده و گفت که وی از جمله اشخاص بود که گامهای نخست را برای تشویق هرچی بیشتر جوانان برای کسب علم و دانش برداشت و مدت زمانی را به صفت رییس اتحادیه محصلین هزاره ایفای وظیفه نمود . سمینار با سخنان محمد زمان دهقان زاده ادامه یافت . وی که یکی از هم دوره های عالم مصباح می باشد در زمینه تلاشها و فعالیت های مختلف صحبت نمود .اقای دهقان زاده این گونه سمینارها را از ضرورتهای مهم و اساسی نسل جوان وقلم بدست دانست و افزود که اینگونه سمینار هاست که شخصیت ها معرفی شده و از افتیدن در گودال فراموشی جلوگیری بعمل می اید .
درختم سیمینار عزیز فیاض شاعرشناخته شده و توانایی و عده ی چند از شاعران که تازه پا به عرصه ی شعر گذاشته اند به مناسبت بزرگداشت از پروفیسور عالم مصباح به خوانش شعر پرداخته و محفل را زیبای بخشید . ختم محفل همراه بود با سخنرانی کوتاه از احمدعلی کهزاد جنرل سکتری حزب هزاره دیموکراتیک و در نهایت سیمینار اختتام پذیرفت .