گریه ی ابر
نیزه های پیاپی خورشید
قلب ابر را پاره پاره می کند
ابر تمام هستی اش؛
هفت رنگِ نازِ عشق را
دانه دانه پیشکشِ خورشید می کند
اما خریدارش نیست
عاشقش بیشتر می تازد
ابر از ثقلِ گسستگی
طاقت اش تمام می شود
می گرید پیوسته دانه دانه
صدای گریه اش در پیرامون ما می پیچد
ما در انتظار آژیر سرمستی
زیر باران لحظه ای
عشق بازی می کنیم
عجیب روزگاریست؛
درد کس را کسی حس نمی کند
همه خریدار عشق است
عبدالله رفیعی
در این وبلاک سعی خواهد شد، که به علاوه نوشته های مسوولین وبلاگ کویته و مقالات نویسندگان گرامی، فعالیت های علمی، سیاسی، ورزشی، هنری و فرهنگی دوستان شهر کویته - پاکستان نیز انعکاس داده شود. در ضمن یک بخش مختص به آموزش موضوعات جدید علوم و فناوری گردیده است، که امید مورد استفاده دانش آموزانی که به این وبلاک سر میزنند گردد.