نوشته: نجم شیتی
ترجمه: عبدالله رفیعی
منبع اردو: روزنامه جنگ 30 اپریل 2011 میلادی
تحصن عمران خان را بر ضد حملات طیاره های بدون سر نشین، اگرچه حامیانش بیش از حد کامیاب می پندارند، ولی حریف های سیاسی وی از آن متاثر نشده اند. حریفان وی می گویند، که اکثریت از شرکت کننده گان از جمله ساکنان مناطق قبایل آزاد بودند، که توسط سازمان های استخباراتی به آنجا کشیده شده بودند. عمران خان می گوید، که یک ماه بعد وی دوباره برای تحصن به پشاور می آید و تا زمانی، که از آمریکا وعده متوقف نمودن حملات طیاره های بدون سرنشین اش را نگیرد، همانجا می ماند و راه مواصلاتی ناتو را می بندد. اگر عمران خان بر گفته هایش پابند بماند، که راه مواصلاتی ناتو را می بندد (اگرچه من در مورد شک دارم) و اگر آمریکا بر گفته هایش پابند بماند، که حملات طیاره های بدون سرنشین اش را ادامه می دهد (من در این مورد شک ندارم)، پس در این صورت ما با یک مسله مشکل بر خواهیم خورد. در این اثنا مناسبت خواهد بود، که در مورد پالیسی حملات طیاره های بدون سرنشین چند سوال مناسب و با اندیشه مطرح شود و همچنان در مورد حملات طالبان بر پاکستان نیز بحث شود.
از 2004 تا 2007 میلادی، ده حمله توسط طیاره های بدون سرنشین صورت گرفته است، در حالیکه از 2008 تا 2011 میلادی، تعداد آن به 226 حمله رسیده است و در نتیجه آن تقریبا دو هزار نفر از بین رفته اند. میجر جنرال غیور محمود، که در وزیرستان شمالی مسوول فرقه هفتم است، می گوید، که در نتیجه این حملات مردم عام تلفات اش بیش از حد کم بوده است. در سال 2010 میلادی، در وزیرستان شمالی بر ضد افراد القاعده مجموعا 117 حمله صورت گرفته است، در حالیکه بر حلقه حقانی، که گفته می شود، خلق شده پاکستان است، فقط 26 حمله صورت گرفته است. در سال جاری از جمله 21 حمله ایکه تا هنوز صورت گرفته است، 17 آن بر مواضع القاعده در وزیرستان شمالی بوده است، آن ساحه از دسترسی ارتش پاکستان خارج است، ولی هیچ کسی حاضر نیست، که تبصره ها و گفته های جنرال غیور را که بر حقایق زمینی استوار است، بشنود، زیرا به خورد اذهان عمومی و مردم طوری داده شده است، که اکثر از کشته شدگان افراد بی گناه می باشند. آیا وظیفه رسانه های آزاد همین است، که بر ضد منفعت ملی، احساسات مردم را بر انگیزد؟
در پاکستان مردم از حملات طیاره های بدون سرنشین آمریکا متاثر شده و حملات وسیع طالبان را از نظر می اندازند. در هفت سال گذشته بیشتر از سه هزار انفجار و حمله تروریستی صورت گرفت، که در نتیجه آن بیشتر از سی و پنج هزار نفر از بین رفتند. هیچکدام از سیاستمدانران احصاییه این ضایعات را برای مردم نمی گویند. طالبان بر بیشتر از پنجاه زیارتگاه، مسجد و دیگر مقامات مقدس حمله کرد، که در نتیجه آن بیشتر از هزار و یک صد نفر از زایرین و نمازگذاران شهید و تقریبا در حدود سه هزار نفر زخمی شدند، ولی سیاستمدان این مسله را برای مردم ذکر نمی کنند.در فاتا 250 مکتب و تقریبا به همین تعداد در سوات منهدم شد، ولی کسی به فکر آن نیست. سال قبل تقریبا بر هشتاد مرکز ارتش حمله صورت گرفت و در نتیجه آن تعداد از ارتشیان شهید شدند، ولی کسی به یاد شهدا نیست. سال قبل تعداد زیادی از مردم عام شهید شدند، ولی اینک کسی هدیره، نام و یا فامیل آنها را بیاد ندارد. از 2003م، تا هم اینک بیشتر از ده هزاره غیر نظامی و سه و نیم هزار ارتشی و پولیس قربانی طالبان شده اند، ولی باز هم عده ای به این غلط فهمی مبتلا اند، که طالبان سپاهیان مقدس اسلام می باشند.
دو شنبه گذشته طالبان در کراچی تعدادی جوانان نیروی دریایی را شهید کردند و بعد فورا مسوولیت آنرا پذیرفتند، ولی برای محکومیت این عمل آنها عمران خان نبود و نه کدام اهل رسانه ای وجود داشت، تا این عمل طالبان را افشا کند. عمران خان می گوید، مرا نخست وزیر بسازید، در مدت سه ماه جنگ را ختم می کنم. آیا او این کار را می تواند؟ او تمام روابط را با امریکا ختم نموده و راه مواصلاتی ناتو را برای افغانستان مسدود می تواند. پایگاه های آمریکا را در پاکستان تعطیل می تواند. دست آمریکا را از پاکستان قطع می تواند. بانک جهانی و آی ایم ایف را گفته می تواند، که از پاکستان بروند. بعد وی با طالبان صلح کرده می تواند. آیا تمام مشکل حل شده است؟
نه، زیرا تجارب گذشته می گوید، که هر آنگاهی که با طالبان صلح صورت گرفته است، طالبان از آن به حیث فرصتی استفاده نموده و تلاش بیشتر اش را بر خاک پاکستان برای تسلط بیشتر و حاکمیت امارات اسلامی مصرف نموده است. طالبان دموکراسی را نمی پذیرد. آزادی رسانه ها را قبول ندارد. نظام عدالتی و سیاسی مغرب را کفر می پندارد. در آن اثنا آمریکا و اروپا پاکستان را تحریم نموده و با هند همکاری بیشتر خواهد کرد. برای تامین بودجه و خریداری اسلحه کدام پولی وجود نخواهد داشت. تمام سرمایه ها به کشور های دیگر خواهد رفت و تورم گردن مردم را فشار خواهد داد. در آن زمان طالبان برای آخرین بازی اش حاضر خواهد بود.
عمران خان می گوید، که اگر حملات طیاره های بدون سرنشین متوقت شود، طالبان اسلحه شان را زمین گذاشته و منحل خواهد شد، ولی سوابق چنین می گوید، که قبل از شروع شدن حملات طیاره های بدون سرنشین (2008م) بر وزیرستان شمالی، تقریبا چهار هزار پاکستانی توسط طالبان کشته شده بودند. ارتش پاکستان در این رابطه باید موضع اش را آشکارا در مقابل مردم قرار دهد. آیا همکاری با آمریکا به مفاد مردم ماست یا نه. بدون همکاری با آمریکا ما با سازمانهای جهانی چگونه می توانیم رابطه داشته باشیم. نتیجه درگیری با آمریکا چه میتواند باشد؟ ارتش و سیاستمداران در این رابطه چگونه می توانند به یک نتیجه برسند؟
به خاطر مفاد اندک، با آمریکا مخاصمت نمودن و پاکستان را به یک ضرر نامحدود برابر کردن دانشمندی نیست. در معامله ریمند دیویس نیز همینطور شد، ما از طرفی در مقابل غصب مردم قرار گرفتم و در نهایت شرمنده نیز گشتیم. سیاست قطع رابطه با آمریکا ناکام شده است. با ادامه راه قطع رابطه با آمریکا ما نمی توانیم در داخل و خارج دوستانی داشته باشیم، در حالیکه ما به دوست بیش از حد نیازمندیم.