درخشش دختران ورزشکار هزاره، در "هفتمین جام ملی شهید بینظیر بوتو"


گزارش از: شریف هزاره

     هفتمین جام ملی شهید بینظیر بوتو، با شرکت 10 تیم  بانوان از سراسر کشور در ایالت پنجاب پاکستان برگزار گردید، که از تاریخ 8 اکتوبر به مدت دو روز  ادامه داشت. محترم لطیف کهوسه؛ گورنر ایالت پنجاب به عنوان مهمان ویژه این دور مسابقات افتخارات بیشتری به این رقابت ها بخشیده بود. البته ناگفته نباید گذاشت که به تاریخ 7 اکتوبر ماه جاری رقابت مشابهی بین تیم های پسران از سراسر کشور برگزار گردیده بود، در این دور رقابت ها چند تن از جوانان و ورزشکاران قابل و برجسته قوم هزاره توانستند با زحمات فراوان و توانایی های بیشتر سهمیه تیم ملی پاکستان را کسب نمایند. که نام های این جوانان برومند قرار ذیل میباشد: محسن هزاره، خالق چنگیزی، جواد رضائی و شریف. این عزیزان فعلاً در اردوی تدارکاتی در شهر لاهور مشغول آماده سازی شان برای شرکت در رقابت های جنوب آسیا که قرار است چندی بعد در کشور هند برگزار شود، به سر میبرند.

با وجود که ضمینه فعالیت برای هزاره ها در ایالت بلوچستان بنا بر وخامت اوضاع امنیتی دشوار است، اما با نوان با شهامت به اثر تلاشهای خستگی ناپذیر شان حضور پر رنگی در این دور رقابت ها داشتند. تیم کاراته بانوان مشتمل بر 9 ورزشکار به سرپرستی استاد غلام علی هزاره (هزاره شوتوگان کاراته اکادمی) در این مسابقات شرکت نمودند. با افتخار می توان گفت که هرکدام این اشتراک کننده ها توانستند باکسب مقام های عالی خبرهای خوش را برای مردم و خانواده های شان به ارمغان بیاورند. چهار ورزشکار بانو که عضویت تیم "وابدا" پاکستان را هم دارند با موفقیت مدال های طلا بدست آوردند و مقام اول این مسابقات را به خودشان اختصاص دادند. و پنج ورزشکار بانو که عضویت تیم ایالت بلوچستان را دارند با کسب مدال های نقره و برنز مقام های دوم و سوم این رقابت ها را به خود اختصاص دادند.

نام های ورزشکارانی که مقام های اول، دوم و سوم این رقابت ها را کسب کرده اند به ترتیب ذیل میباشند.

مقام های اول:

  1. بانو سهیلا (هزاره) دو مدال طلا، گروپی و انفرادی کاتا.
  2. بانو سمیه مدال طلا، در بخش گروپی کاتا.
  3. بانو شاهیده  مدال طلا، در بخش گروپی کاتا.
  4. بانو گلثم ( هزاره) دو مدال طلا، گروپی و انفرادی کاتا. 

مقام های دوم و سوم:

  1. ناز گل دو مدال نقره و مدال برونز.
  2. لطیفه مدال نقره و برونز.
  3. ثریا مدال نقره و برونز.
  4. نرگس مدال نقره و برونز.
  5. مهدیه مدال برونز در وزن 55 کیلو گرام.

در این مسابقات سه تیم مطرح پاکستان وابدا، تیم ایالت بلوچستان و تیم ایالت پنجاب شرکت کرده بودند. تیم وابدا با کسب 180 امتیاز ، تیم ایالت بلوچستان با کسب 80 امتیاز و تیم ایالت پنجاب با کسب 50 امتیاز به ترتیب اول ، دوم و سوم شدند.

جهت اطلاع بیشتر مردم عزیز باید یاد آور شوم که بانو سهیلا هزاره و گلثوم هزاره قهرمانان دور مسابقات جنوب آسیا نیز می باشند.

 

سردار سعادت علی، بر اتحاد و همبستگی بیشتر هزاره ها تاکید کرد

گزارش از: محمد جلیل تجلیل 

     امروز یکشنبه ۱۶/۱۰/۲۰۱۱م، جلسه ای مردمی برای همبستگی، اتحاد، اخوت و برادری بیشتر بین هزاره های کویته در کرانی رود، امام بارگاه وحدت برگزار گردید.  در جلسه  امروز شخصیت های سرشناس، بزرگان قوم، مدیران مکاتب، روحانیون، اساتید مکاتب، جوانان و سایر اقشار جامعه به تعداد بسیار زیاد شرکت نموده بودند. مهمان خاص مجلس، محترم سردار سعادت علی بود، کسی که تا هم اینک چهار دوره در حکومت ایالتی  پیشین بلوچستان وزیر بوده است. سردار صاحب با استقبال گرم مردم مواجه شد.

     آغاز محفل توسط خوانش آیات چندی از کلام الله مجید توسط قاری نجیب الله عارض زینت یافت و در ادامه مجلس، معلم محمد یونس نوید مقاله ای را به خوانش گرفت، که بیانگر وضعیت کنونی هزاره ها و همچنان اشاره ی گذرا به تاریخ و افتخارات این قوم در این جغرافیا بود. وی در قسمت آخر نوشته اش از مقاله ی حامد میر یک تن از ژورنالیستان موفق کشور و همچنان  کارشناس مسایل امنیتی و تروریسم، که راجع به هزاره ها، فدا کاری های هزاره ها برای پاکستان و مسوولیت پاکستانی ها در قبال پاکستان نوشته بود، نیز یاد آوری نموده و افزود، که  ما باید درحفظ اتحاد و یکدستگی خویش نهایت سعی و تلاش را به خرچ دهیم. 

     در ادامه برنامه محترم سردار سعادت علی هزاره، به ایراد سخن پرداخته و به افتخارات وپیشینه تاریخی نیک هزاره های این شهر اشاره نموده و افزود که راز موفقیت تمام اقلیتهای قومی در اتحاد و همبستگی آنهاست و تنها چیزی، که میتواند بقا و امنیتش را حفظ کند، در همین اتحاد و همبستگی است. وی در سلسله سخنانش یاد آور شدند، که خانواده شهدا را به هیچ صورت از یاد نبرید و قرار توان خویش به صورت حتمی با خانواده های شهدا کمک کنید. همچنان وی از مردمش  تقاضا نمود، که تا در قسمت اتحاد  و همبستگی خویش نهایت سعی و تلاش را به خرچ بدهند. وی همچنان در ادامه سخنانش از وضعیت جاری ذکر نموده و خواهان این شد، که در مقابل همچون حوادث هیچگاه روحیه و جرات خود را از دست ندهید، مقاوم و صبور باشید. این وضعیت دوام نمی آورد و به زودی خاتمه خواهد یافت.

     در اخیر جلسه قطعنامه ی با حضور سردار سعادت علی، درمیان مردم به خوانش گرفته شده و مورد تایید قرار گرفت. حاضرین در مجلس از حکومت پاکستان خواهان آن شدند که ما به عنوان شهروندان این خاک و سرزمین تقاضا داریم تا در قسمت تامین امنیت مردم ما، احساس مسولیت نموده و امنیت ما را به هر صورت ممکن بگیرند.

نکات مهم قطعنامه ای مردمی که در اخیر مجلس به تصویب رسید قرار زیر است:

۱ـ ما هزاره های این شهر پاکستانی بوده ایم و خواهیم بود و همیشه در آبادانی و خدمت به این خاک از خود فعالیت، رشادت و فداکاری های شایان نشان داده ایم و میدهیم.

۲ـ ما از سردار صاحب سعادت خواهشمندیم، تا مثل همیشه با پشتبانی همیشگی مردم، فشار ها را هرچه بیشتر بر حکومت وقت زیاد کند، تا حکومت و نیروهای انتظامی از وظیفه اش غفلت ننموده و در قسمت تامین امنیت مردم، صادقانه و عادلانه عمل نماید.

۳ـ ما نیاز به نیروهای امنیتی در داخل محله های خود نداریم، بلکه از مقامات و نیروهای امنیتی خواهان این هستیم که امنیت ما را در بیرون از محله های ما و خصوصا بر شاهراه ها و شهرها و بازار ها تامین نماید.

۴ـ ما از تمام مردم هزاره خواهان این هستیم، که مطابق به سفارشات سردار صاحب اتفاق و همبستگی شان را به هر قیمتی حفظ نموده و وظیفه ملی شانرا به درستی انجام دهند.

     در آخر، مجلس با دعای خیر و آرزوهای همبستگی و یکدلی مردم توسط آقای موسوی ختم شد.

زرداری: قاتلان هزاره ها را با مشت های آهنین پاسخ خواهیم داد

     بعد از فشار ها و تظاهرات های مکرر داخلی و بین المللی هزاره ها، بالاخره ریس جمهوری پاکستان آقای آصف علی زرداری مجبور شد، تا با سران هزاره های کویته پاکستان صحبت نماید. اگرچه سران هزاره های کویته، چون اعتبار شان را بر دولت پاکستان از دست داده اند و صدای شان هیچ وقت شنیده نشده است، میل به صحبت کردن با آقای زرداری نداشتند، ولی بعد از تقاضا های متعدد آقای زرداری در نهایت آنها درخواست ملاقات آقای زرداری را پذیرفته و دیروز پنجشنبه 13/10/2011م، در دفتر ریاست جمهوری پاکستان با وی صحبت کردند. در این نشست فی مابین آقای زرداری و سران هزاره های کویته، به علاوه آقای زرداری، وزیر داخله پاکستان آقای رحمان ملک، داکتر بابر اعوان با عده ای از مسوولین دولتی دیگر نیز شرکت نموده بودند. سران هزاره های کویته هر یک آقای داکتر نوروز، حاجی برکت علی، پروفیسور ناظر حسین، جنرل سکرتری حزب دموکراتیک هزاره احمد علی کهزاد نیز به سرکردگی آقای عبدالخالق هزاره چیرمین هزاره دموکراتیک پارتی شامل بودند.

     در جریان گفتگو، سران هزاره های کویته شکایت گونه، آقای آصف علی زرداری را از وضعیت بلوچستان، کویته و خواست های هزاره های کویته آگاه نمودند. آنها در ضمن تشریح وضعیت هزاره های کویته یاد آور شدند، که از یک دهه به این طرف کشتار هزاره ها به شدت جریان دارد. تجاران و سرمایه داران هزاره ها تهدید و یا اختطاف می شوند. مسافران هزاره ها بر روی شاهراه ها در امان نیستند. کارگران بیچاره کشتار می شوند. کارکنان حزب و دانشجویان مورد هدف قرار می گیرد... با آنکه وضعیت چنین است، کسی از حکومت ایالتی کشتار هزاره ها را مورد توجه قرار نمی دهد، تا حتی بعد از این همه کشتار، یک تن از وزرای کابینه ایالتی برای تسلیت گفتن و اظهار همدردی زحمت آمدن در تشییع جنازه، فاتحه و یا منزل متاثرین را نکشیده است. سران هزاره های کویته تقاضای شان را از آقای زرداری این گونه طرح نمودند، که جهت حفظ جان و مال هزاره های کویته، باید به سطح حکومتی جریانی برای ختم نمودن فرقه گرایی راه اندازی شود، مراکز تروریستان از بین برده شود و قاتلان هزاره های به هر قیمتی به دست قانون سپرده شود.

     آقای زرداری، در سلسله سخنانش قبل از همه اظهار تسلیت اش را برای سران هزاره ها و از طریق آنها به خانواده های شهدا ابراز داشت و سپس با اظهار تاسف شدید از اینکه بر هزاره های کویته در جریان ریاست جمهوری اش این همه استبداد صورت می گیرد،  وزیر داخله را مورد خطابش قرار داده و در ضمن خواستن راپور از کشتار هزاره های کویته از وی خواهان گفتگو و همکاری جدی و فوری وی با حکومت ایالتی جهت جلوگیری از کشتار هزاره های کویته شد. وی یاد آور شد، که هزاره های کویته بسیار محب وطن و قانون دوست می باشند، لهذا باید به صورت فوری قاتلان هزاره های کویته دستگیر و به پنجه قانون سپرده شوند. آقای زرداری در سلسله صحبت هایش در ضمن قبول تمام درخواست های سران هزاره های کویته جهت تعقیب تروریستان و از بین بردن عوامل پشت پرده آنها و همچنان حفظ جان و مال هزاره های کویته، یاد آور گردید، که هزاره های کویته نباید به خاطر وحشی گری یک تعداد محدودی از وحشت افگنان، خوفزده شوند.

گزارش سمینار "گفتمان شهادت"

"نوت: اگرچه دوستان انجمن کاتب، گزارش سمینار شانرا به موقع، بعد از سمینار برایم فرستاده بودند، ولی با معذرت از دوستان و خصوصا اعضای انجمن کاتب که گزارش شانرا به خاطر نشر مطالب حوادث ناگوار شهر کویته، نتوانستم به موقع نشر کنم."

گزارش:  انجمن کاتب

سمیناری بروز یکشنبه بتاریخ 11/9/2011م، در موضوع "گفتمان شهادت" از جانب تعداد از دانشجویان و استادان درد مند و اندیشمند که در مجتمع علمی کاتب اند در ماشاالله شادی هال در کویته پاکستان منعقد گردید، که در پر تو خون جوشان و گدازان شهدا بویژه خون اعجاز گر شهید محمد جواد ضحاک گوینده گان این سمینار به بررسی مسایل گوناگون سیاسی و فرهنگی و تحلیل از شرایط زمان و هدایت به رویکردهای مشخص پرداخت که این سمینار از ساعت 10 قبل از ظهر شروع تا یک و نیم بعد از ظهر ادامه داشت که برای مدعوین فضای دوستانۀ دیالوگ مینمود.

سمینار با ترتیبات و تنظیمات دقیق در فضای آرام با برنامه های سنجیده بر گزار شد و نظر پردازان در این سمینار عبارت بودند از: آقای استاد رضایی، آقای استاد زمان دهقان زاده، آقای استاد رحمانی، آقای استاد مشتاق مغل و آقای استاد بهشتی و تعداد از دانشجویان دردمند و آگاه، اشعار انقلابی و رمق دهنده سرودند.

که عبارت بودند از: محترم ایاز بی نام(شاعر توانا)، محترم مهدی علیزاده، محترم محمد برهان ارزگانی، محترم آصف رضا، محترم حسینعلی حیدری و محترم خیرالله که بیوگرافی شخصیت همیشه محبوب، شهید محمد جواد ضحاک را برای حضور یافته گان ارایه نمود و محترم علی همدم با یکدنیا ضرافتی احساس و عشق شور انگیز به شهدا علل الخصوص شهید محمد جواد ضحاک این سمینار را گرداننده گی می نمود.

آقای استاد رضایی در گفته هایش شهید محمد جواد ضحاک را فرزند معنوی استاد شهید بابه مزاری شمرد و او را دلسوز ترین، و عزیز ترین سیاست مدار ملت قلمداد کرد و در موضوع شهید و شهادت نیز گفته های ناب داشت و استاد رضایی از زحمات انجمن کاتب برای برگزاری چنین سمینار های دردمندانه و عالمانه سپاس گذاری نمود.

آقای استاد رحمانی با بر شمردن عناصر مهم و اساسی در حیات یک ملت اعماق تاریک شرایط را روشنی بخشید که نکتۀ اول در گفته های استاد رحمانی وحدت بود که وحدت فکری را رمز بقا و پیروزی ملت دانستند، که با بوجود آمدن همدلی هر مشکلی آسان و هر طرحی قابل اجرا میشود. نکتۀ دوم اهمیت علم در حیات اجتماعی بود که معارف عمده ترین نقش را برای ارتقأ و پیشرفت داشته و هر ملتی که با برنامه ریزی های دقیق و با جدیت تمام در تحصیل علم میکوشند پیروزی اش حتمی است.

نکتۀ سوم که در گفته های استاد باز تاب داشت آگاهی به زمان بود که برای رهایی و خوشبختی خود آگاهی اجتماعی لازم و حتمی است، جامعۀ که شرایط را تحلیل و تجزیه میکند، شکست و سقوطش امکان پذیر نیست.

نکتۀ دیگر اهمیت در تحرک و پویایی جوامع بود که دیانت در تحرک آفرینی و حماسه آفرینی نقش کم نظیر داشته و خواهد داشت و استاد از زحمات انجمن کاتب تقدیر و تشکر نمود و علاوه نمود که این نوع سمینار ها با اینکه علمی و فرهنگی است فرهنگساز نیز میباشد.

و استاد زمان دهقان زاده روی ریشه های سر در گم و تاریک پیدایش القاعده و وهابیت پرتو افگند که این تفکرات خشک وقالبی مذهبی از کجا سر چشمه گرفته که در تولد و ترویج این اندیشۀ افراطی نقش مودودی را بر جسته دید که با انتشار کتابهایش در کشورهای عرب تندروان بسیاری بوجود آمد و تربیت شد و در گفته هایش این موضوع نیز بازتاب یافت که اندیشۀ افراطی القاعده چگونه نقطۀ تقاطع منافع قدرت های برتر و کشورهای دور و نزدیک گشت و اشاره نمود که برای نقطۀ تخاصم پاکستان و هندوستان در کشمیر حیات افراط گرایی لازم است.

و استاد بهشتی روی ضرورت اجتماعی جامعۀ هزاره تمرکز داشت که انسجام نیروهای پراکندۀ هزاره ها از اولویت است برای به چالش کشیدن واز بین بردن نا بسامانی های اجتماعی در طول تاریخ هر گاهی که هزاره ها متحدانه رو به سوی هدف تاخته اند ولو این فکر مقطعی بوده، اثر بخش بوده و هزاره که در برابر اسکندر مقدونی، کوروش و شوروی طاقتش تمام نمیشود، چرا در  برابر عبدالرحمن و این سلسله احساس عجز میکند؟؟؟

دشمن و قاتل در طول تاریخ از ما نپرسید که متعلق به کدام قوم و قبیله و خطه اید و ما چرا خودرا تجزیه کنیم؟؟

نکتۀ دوم عبرت از تاریخ: عوامل که در گذشته مارا شکست داد و از درون خود ملت جوشیده بود 1: فقدان ارتباط عقلانی رهبران 2: فقدان اعتماد 3: فقدان شعور سیاسی 4: و فقدان استراتیژی برای ایجاد یک حکومت متمرکز دارای جغرافیای وسیع.

نکتۀ سوم که خیلی ضروری و دارای اهمیت است اولویت بندی امور است در موضوعات عدیدۀ چون امنیت، مشکلات تحصیلی، در اختیار گذاشتن رسانه ها و منابع اطلاع رسانی، نداشتن مرز و نداشتن سرزمین مشخص و وسیع و کشتار هزاره ها باید فکر کنیم و برای اینکه توانمان بیجا و هدر نرود اولویت بندی نمایم.

استاد ماستر مشتاق مغل نیز از گوینده گان این سمینار بود که بررسی علل شکستها و موفقیتها را در هر مقطع تاریخ بررسی نمود که این تحلیل از زمانه های دور یعنی نیمۀ دوم قرن 17 تا شرایط کنونی را در محراق توجه قرار داد، وی روشنگر این موضوع شد که  تاریخ نشان میدهد که از گذشته تا هنوز جنگها و تخاصمات نسلی بوده نه مذهبی زیرا که دشمن وقتی تسلط یافت که بر ترک تباران شیعه، سنی،ازبک، تاتار، مغل، ترکمن و شش امامی نیز ترحم نکردند، اگر ما تاریخ را ورق بزنیم از آنجا به این نتیجه میرسیم که طرز سیاست تاجکها و ازبکها که بر بنیاد نسل استوار بوده به منافع زیاد رسیده اند بنأ ترک تباران بیدار شوند که جنگ، جنگ نسلی است نه مذهبی.

 

استاد محقق کشتار هزاره های کویته را به شدت محکوم نموده و خواهان جلوگیری آن شد

     استاد محقق رهبر حزب وحدت مردم افغانستان، روز یک شنبه 9/10/2011م، در محفلی، که با حضور استادان دانشگاه ها، محصلین، فعالان حقوق بشری و عده ای مردم با احساس در کابل، به خاطر محکوم کردن کشتار هزاره های کویته و جلوگیری از نسل کشی هزاره های کویته برگزار شده بود، طی سخنانی بر علاوه بر شمردن علت های کشتار هزاره ها در کل و قربانی شدن هزار های کویته در این روزها، کشتار هزاره های کویته را به شدت محکوم کردند و در ضمن آن از سازمان ملل متحد و حکومت پاکستان به صورت جدی خواستار جلوگیری کشتار هزاره های کویته شدند. متن سخنرانی استاد محقق در زیر تقدیم شماست.

جاوید چوهدری  "ما بس میخواهیم نه انسان!"

نوشته : داکتر سلیم جاوید (فعال امور اجتماعی)

ترجمه: م.علی تلاش

منبع: http://hazaranewspakistan.wordpress.com


 جاوید چوهدری  "ما بس میخواهیم نه انسان!"

از 12 سال بدین سو هزاره ها مورد هدف کشتار قرار گرفته اند. نه تنها از طرف دولتهای متوالی، بلکه از طرف مقامات امنیتی و مردم غیرتمند و میهن دوست پاکستانی که به صورت میلیونی در خیابان ها علیه کشته شدن هموطنان و همشریان خود توسط خارجی ها به تظاهرات می پردازند، اما هیچ وقت به خاطر نسل کشی هزاره ها واکنشی نشان نمی دهند.

بدبختانه این رفتار به قومی نشان داده می شود، که کودکان شان به آرزوی بزرگ می شوند که به ارتش ملی پاکستان بپیوندند، تا از سرزمین شان دفاع کنند. از یزدان خان "شیر کشمیر" گرفته تا جنرال موسی خان هزاره "حلال جرأت" کسی که جنگ سال 1965م، را علیه "هند" رهبری میکرد و  میجر محمدعلی و کیپتن ذوالفقار که در جنگ سال 1998 "کارگل" به شهادت رسیدند، همه متعلق به این قوم است، که بصورت نهایت بی شرمی از طرف مردم پاکستان نادیده گرفته شده اند.

بعد از مدت 12 سال که این مردم هدف کشتار و قتل عام قرار می گیرند، این قوم از مؤسسین و سیاستمداران پاکستان کوچکترین توقع اظهار همکاری  با فامیل های قربانی شده را در این عمل زشت و تروریسم ندارند. با این حال آنها اصلاً چشم انتظار دریافت کلمات همدردی از جامعه مدنی و رسانه های مدعی آزادی شخصی هم نمی باشند. با تعجب فراوان این مؤسسات فوق الذکر یا عمداً از این فاجعه چشم پوشی می نمایند یا تهدید به خاموشی می شوند. البته استثنأ همیشه وجود دارد که باید به خاطر داشته باشیم.

هر وقتی یک حمله بالای قوم هزاره صورت می گیرد، این مردم تظاهرات های صلح آمیزی را در نقاط مختلف کشور برپا می دارند، تا صدای شان شنیده شود، گرچند ده ها کارمند رسانه ها دیده می شوند، که از تظاهرات شان فیلم و عکس می گیرند، لکین هیچ یک شان تقریباً آن طور که ثبت شده از طرف شبکه ها پخش نمی شود.

این به آسانی قابل فهم است که در کشوری مانند پاکستان دستان رسانه بسته به سیاست سانسوری و پیش نویس شرکت رسانه ای در قسمت بیننده و خواننده است که بهترین سود اقتصادی را برای کمپنی دارد. به این معنی ، که ما نباید توقع کنیم که شرکت های خبری ،خبرنگار و روزنامه نگار مخلص و متخصص را برای کار و بار خبری برگزیده باشند.

بطور بسیار خلاصه در آخرین حادثه حمله تروریستی که  روز سه شنبه 14 اکتوبر در منطقه اختر آباد کویته، جای که حداقل 14 نفر هزاره سبزی فروش بیگناه بصورت وحشیانه به قتل رسیدند، من شاهد تعداد کارمندان رسانه ها که متعلق به شبکه های مختلف خبری بودند بودم ، که از شروع حادثه تا آخرین لحظه خاکسپاری را پوشش دادند.

با دیدن این همه، بصورت قطعی توقع می رفت که مقدار زیاد حادثه ای پوشش یافته و شماری از گفتمان های خبری به حادثه غم انگیز اهدا شود، تابصورت عموم اظهار همدردی و همبستگی با مردم هزاره و بخصوص فامیل های قربانی شده شود.

با تعجب همه قوم هزاره از طرف میزبان برنامه گفتمان یکی از تلویزون ها، کسی که بسیار منظم ، فروتن و میهن دوست به نظر می رسید به صورت بی شرمانه مورد نشانه، ملامت و توهین قرار گرفت. این شخص کسی نبود جز "جاوید چوهدری" با یک ادعای غلط علیه قوم هزاره خشم و نفرت خود را با قوم هزاره اظهار داشت که " آنها بسی را به آتش کشیدند که درایور آن توسط همان بس، جنازه و زخمی ها را به شفاخانه بولان انتقال میداده" راننده دلیر که به احتمال زیاد پیش از آسیب دیدن فرار کرده بود. جاوید چوهدری در برنامه گفتمان  "Kal Tak" خود به تشویق و نماد پردازی راننده به عنوان یک قهرمان می پردازد در حالیکه قوم هزاره را مورد اتهام و بد رفتاری قرار میدهد.

مردم هزاره از رانندۀ که بس را به شفاخانه بولان انتقال داده از صمیم قلب تشکر و او را تحسین کرده اند. اما حقیقت این است ، او خیلی زود از حمله کننده که مردم را کشتند فرار نموده بود. بسی که جاوید چوهدری از آن حرف می زند توسط آفسر پولیس به شفاخاه بولان انتقال یافته است که "حامد شکیل" نایب ریس جنرل پولیس (عملیات) هنگام مصاحبه با جیو نیوز با افتخار ادعا می نماید.

درضمن از تمام خواننده (متن) خواهش می شود که بالای تبصره جاوید چوهدری عمیقاً فکر نمایند. "این همان بسی است ، که تمام اسناد را علیه تروریست ها دارا بود." حال شما بگویید، که چه کسی از سوزاندن بس سود خواهد برد؟ آیا هزاره ها؟ نه، اصلاً این طور نیست، حتی اگر اسناد و شواهد بر ضد تروریست ها در آن موجود  می بود. یک هفته پیش از حادثه اختر آباد فاجعه شبیهی در مستونگ صورت گرفت، از اسناد و شواهد که در بس موجود بود چه نتنجه ای بدست آمد؟ در طول 12 سال اخیر ، این یک مبارزه برای ازبین بردن یک قوم است. دهها حمله صورت گرفت، ولی یک نفر از مجرمین هم گرفتار و مجازات نشد. "عثمان سیف الله" و "داوود بادینی" که عضو لشکر تروریستی جنگوی میباشند از دست نیرو های ضد تروریستی از زندان که در کویته – کنت میباشد، فرار می نمایند و جاوید چوهدری در باره اسناد موجود در بس صحبت می کند.

برای معلومات بیشتر چوهدری باید یاد آور شوم که هزاره ها ی کویته در مدت 12 سال تجربه های کافی بدست آورده اند، که به چنین اسنادی چطور اهمیت بدهند. تنها افراد ساده لوح اگر به تبلیغات شما برای بد نام ساختن یک قوم که مورد هدف کشتار قرار گرفته باور خواهند کرد. حقیقتی که قوم هزاره همیشه مصلح و سازنده بوده، از آسمان کرده، واضح تر  و هویدا است. هیچ وقت خواست این قوم نبوده که کویته به "سوات" و "پاره چنار" دیگر مبدل شود.

علاوتاً باید بگویم که چوهدری صاحب واژه "جان به حق" که معولاً برای کشته شدن غیر مسلمان استفاده میشود را برای شهیدان واقعه اختر آباد به کار می برد، که خود بطور واضح بیان گر اراده زشت شان در پشت صحنه است. او یک راننده خیالی را "قهرمان " خطاب و او  را یک شخض نیکو کار برای هزاره ها می گوید و طالب ‘Tamgha-e-Shuja’at’ برای وی می گردد ، زمان که با خشم زیاد بر ضد هزاره ها صحبت می کند. هیچ نمی گوید که زندگی بی گناه ها چه خواهد شد و نه در باره فامیل های غریبی چیزی می گوید، که تنها نان آور شان را از دست داده اند.

در آخر ، معدود خبرنگارانی هستند، که خطر را به جان خریده و به صدای متعهد قوم هزاره گوش داده و صدای شان را بازتاب میدهند. مانند:   صوفیا جمال، نصرت جاوید، مشتاق منهاس و نجم سیتهی که از جمله خبرنگاران برجسته اند، که واقعاً سزاواز احترام هستند.

سوال سیاسی به پاسخی سیاسی ضرورت دارد

نوشته:  عزیز رویش

منبع: جمهوری سکوت

آنچه در کویته می‏گذرد یک سوال سیاسی است، هرچند روی‏کش آن تعصب و کینه‏توزی مذهبی یا نژادی باشد. امنیت مردم از بین رفته و کسی به خاطر تهدید و گرفتن حیات مردم مورد بازخواست قرار نمی‏گیرد. اگر حکومت پاکستان را مسئول می‏دانند که چرا امنیت مردم را تأمین نمی‏کند، ناظر به سیاسی بودن مسأله است. برای پاسخ به این سوال نیز باید سراغ راه‏حل‏ها‏ و گزینه‏های سیاسی بود، نه راه‏حل‏ها و گزینه‏های دیگری که هر چه باشند، سیاسی نیستند.

سیاست در رابطه‏ی انسان‏ها بر روی زمین پدید آمده است و رنگ و بوی کاملاً زمینی دارد. می‏توان برای توجیه عمل سیاسی از اصطلاحات یا باورهای مذهبی کار گرفت، اما این توجیه در نفس عمل سیاسی تأثیری ندارد. به طور مثال، جنگ جان و مال و امنیت انسان زمینی را می‏گیرد. قدرت سیاسی برای زندگی انسان زمینی سهولت یا مشقت خلق می‏کند. امکانات سیاسی اگر در اختیار کسی قرار گرفت، خواسته‏هایش را بهتر تأمین می‏کند. به همین علت است که باید برای مسأله‏ی سیاسی، تحلیل‏های سیاسی عرضه کرد و راه‏حل سیاسی پیشنهاد نمود.

لشکر جنگهوی یا هر نیرویی که در عقب قتل‏عام‏های زنجیره‏ای کویته باشد، عمل سیاسی انجام می‏دهد. ما می‏توانیم برای تسکین و آرامش فردی خود دعا کنیم و از خدا بخواهیم که انتقام مظلومان را بگیرد، اما برای نجات از قتل‏عام‏های زنجیره‏ای به طرح و تدبیر مشخص سیاسی ضرورت داریم. اگر لشکر جنگهوی گروهی تشکیل داده و به طور مخفیانه عمل می‏کند و همه روزه کشتار سیستماتیک به راه می‏اندازد، باید بسنجیم که راه‏های مقابله‏ی مشخص با این گروه و اقدامات آن چیست.

اینکه از حکومت پاکستان خواسته شود به مسئولیت خود غرض تأمین مردم رسیدگی کند، یکی از طرح‏ها است.

اگر گفته می‏شود که حکومت پاکستان به دلیل ضعف یا دلایل استخباراتی و سیاسی نمی‏خواهد یا نمی‏تواند به مسئولیت خود رسیدگی کند، برگزاری تظاهرات و تحت سوال بردن حیثیت سیاسی دولت پاکستان در سطح دنیا راه حل دیگر است تا این نظام تحت فشار قرار گیرد و برای برون رفت از ضعف و یا دست‏کشیدن از توطیه‏های استخباراتی خود عمل کند.

طرح اقدام بالمثل همچون لشکر جنگهوی می‏تواند راه‏حل سیاسی دیگر باشد. در این طرح، به سادگی گفته می‏شود که اگر شکار لشکر جنگهوی تنها هزاره‏هایند و دیگران مثلاً پشتون‏ها یا بلوچ‏ها از این آسیب در امان اند، دلیل مشخص لشکر جنگهوی برای شکار آنها چیست و دیگران در سکوت و نظاره‏گری خود چه موقفی دارند. اگر آنها با این اقدام لشکر جنگهوی مخالف اند برای جلوگیری از این عمل شنیع چه کاری می‏کنند و اگر هیچ کاری نمی‏کنند یا از این اقدام رضایت دارند و بهره‏ی سیاسی و اقتصادی خود را جستجو می‏کنند، باید بهای آن را هم در کنار لشکر جنگهوی پرداخت کنند.

سخنی از ابوذر، صحابی پیامبر نقل کرده اند که در همچون مورد منطق جالبی دارد. وی می‏گوید: «عجبت لمن لا یجد القوت فی بیته و لایخرج علی الناس شاهراً سیفه». (در شگفتم از کسی که لقمه نانی در خانه‏اش نمی‏یابد و با شمشیر آخته بر روی همه‏ی مردم نمی‏شورد.) یعنی وقتی من گرسنه باشم، همه در برابر گرسنگی من مسئول اند: جمعی نانم را گرفته اند و مرا گرسنه ساخته اند و جمعی بر این ستم شاهد بوده و سکوت کرده اند و مانع ستمگر نشده اند. پس هر دو در برابر گرسنگی من مسئول اند و باید به شمشیر آخته‏ام پاسخ دهند.

این سخن بدون شک منطق خشونت‏باری دارد. اما وقتی به راه‏حل مشخص سیاسی برای یک مسأله‏ی سیاسی اندیشیده می‏شود، این هم یکی از گزینه‏های سیاسی است. ابوذر نمی‏گوید که انسان گرسنه باید به خدا پناه ببرد و گریه و ناله و التجا کند. می‏گوید باید به سراغ کسی برود که باعث گرسنگی او شده یا در گرسنگی او نقشی داشته است.

لشکر جنگهوی، درست مانند طالبان، برای پیشبرد اهداف سیاسی خود از روپوش مذهبی کار می‏گیرد. باید این روپوش را متوجه شد و در راه‏حل سیاسی خود نه تنها این روپوش را برملا کرد، بلکه باید از هرگونه عملی که به تقویت و تعمیق این استفاده‏جویی سیاسی با روپوش مذهبی منجر می‏شود، اجتناب نمود. جنگ مذهبی با لشکر جنگهوی در حقیقت تغذیه کردن این لشکر برای سربازگیری‏های بیشتر و فریبکاری‏های گسترده‏تر است.

به نظر می‏رسد تجربه‏ی مقاومت کابل نیز برای درک این نکته خیلی مهم است. در کابل، تا زمانی که منطق سیاسی جنگ کشف نشده بود و اصطلاحات و تعبیرات مذهبی بر ماهیت جنگ و نزاع سیاسی پرده می‏انداخت، روز به روز اغتشاش و ابهام در جبهه‏ی سیاسی بیشتر می‏شد. از وقتی که ماهیت سیاسی جنگ مورد توجه قرار گرفت و برای مقابله با اقدامات سیاسی تدابیر سیاسی ارجحیت یافت، با گذشت هر روز فضا روشن‏تر و سخن و عمل شفاف‏تر و مشخص‏تر شد. سخنرانی بابه مزاری در پنجم جدی 1373 در واقع تیوریزه‏ساختن همین تجربه‏ی ارزنده‏ی مردم بود که گفت: «در افغانستان شعارها مذهبی اما عمل‏ها نژادی اند».

روشن است که تا رسیدن به این نکته بهای سنگینی پرداخت شد، اما شاید برای دریافت آن تجربه‏ی عظیم گریزی از این بها نبود. تنها همین حرف سیاسی بود که مسأله‏ی سیاسی جامعه‏ی افغانی را در بستری متفاوت قرار داد. وقتی کسی تو را با هدف سیاسی به قتل می‏رساند، هرچند انگیزه‏اش را مذهبی وانمود کند، تو باید به مقابله‏ی سیاسی بیندیشی. این کاری است که در تاریخ بشر، تجربه‏های مختلف اعم از چهره‏های مذهبی و غیرمذهبی را به یادگار گذاشته است. پیامبر اسلام، برای مقابله با طرح‏ها و اقدامات قریش و احزاب و دسته‏های عرب و یهود و ایران و روم رویکردهای سیاسی اتخاذ می‏کرد. جنگ و صلح، کمین و حمله، دفاع و گریز و پیمان و قراردادهای پیامبر اسلام همه رویکردهای زمینی بودند. هیچ کس و هیچ نیرویی در تاریخ بشر نبوده است که با اقدام و عمل سیاسی مواجه بوده، اما به پاسخی سیاسی مبادرت نکرده باشد.

برای رسیدگی به وضعیت کویته باید تدابیر هوشمندانه، اما دقیق و عملی سنجید. شکی نیست که وضعیت کویته، همه را غافلگیر کرده است، به خصوص خود مردمی را که در کویته به دام شکار همه‏روزه گیر افتاده اند. کویته برای مردم هزاره پناه‏گاه کاذبی بیش نبوده، اما کمتر کسی به این خصوصیت آن توجه کرده است. ظاهراً اولین بار در ششم جولای 1986 تکانه‏ی عظیمی در کویته پیش آمد که مردم را متوجه کاذب بودن فضایی ساخت که تصور می‏کردند در آن فضا از امنیتی برخوردار اند که هر کاری دل شان خواست انجام می‏دهند. کویته، همچون جزیره‏ی کوچکی است که برای هزاره‏ها به سادگی می‏تواند به دام خطرناکی تبدیل شود. جنگ اتنیکی - نژادی افغانستان می‏تواند در کویته شکار بگیرد. جنگ مذهبی و ایدئولوژیک ایران می‏تواند در کویته شکار بگیرد. بحران اقتصادی و توطیه‏های مافیایی می‏تواند در کویته شکار خلق کند. از این نکته‏ها نباید ساده عبور کرد. ادبیات سیاسی کویته باید به دقت مورد بازبینی قرار گیرد. رهبریت سیاسی در کویته باید جدی گرفته شود. استفاده از شعارهای مذهبی برای مشتعل کردن جنگ‏های سیاسی باید مورد مراقبت قرار گیرد.

اگر برای وضعیت اضطراری کویته پاسخ و راه‏حلی در نظر گرفته شود که روشن، قاطع، سیاسی و سنجیده‏شده باشد، امکان مهار کردن فاجعه‏ای که همه را تهدید می‏کند فراوان است. این راه‏حل را نباید از کسانی گرفت که به طور مستقیم بر وضعیت اشراف ندارند و در راه‏حل‏های خود هزینه‏ها را به طور مستقیم پرداخت نمی‏کنند. آگاهان کویته باید خرد و هوشمندی خود را در اتخاذ راه‏حلی متناسب با شرایط و امکانات محیطی به اثبات رسانند.

شکی نیست که در وضعیت کویته استثنای خاصی وجود ندارد. این وضعیت در گذشته مثال‏های فراوان داشته و در آینده نیز تکرارهای زادی خواهد داشت. مهم این است که از وضعیت چه می‏آموزیم و بهترین پاسخ ما برای مقابله با چالش‏های وضعیت چیست. غرب کابل آزمون دیروز ما بود. کویته آزمون امروز ماست. آزمون‏های دیگری داریم که باید در فردای نزدیک منتظر آنها باشیم و خود را برای رسیدگی به آنها آماده سازیم.

پیام هزاره دموکراتیک پارتی به هزاره ها!

     هزاره دموکراتیک پارتی از برگزاری موثر و موفقانه تظاهرات جهانی هزاره ها، توسط هزاره های ساکن در نقاط مختلف جهان بر ضد کشتار هدفمند، قتل عام، بی عدالتی و ظلم  بر هزاره های کویته، تقدیر و تشکر می نماید. همچنان از انجمن های هزاره ها، کمیونیتی ها، سازمانها و جوانان مربوط به سایت های مختلف هزارها، جهت رساندن صدای هزاره های کویته به گوش جهانیان نیز سپاسگزاری و تقدیر می کند. هزاره دموکراتیک پارتی، یاد آوری می نماید، که نتایج  مفید و دراز مدت  تظاهرات های جهانی هزاره ها، به دست خواهد آمد. هزاره ها با برگزاری یکی از تظاهرات های بزرگ جهانی و تاریخ ساز، سازمان ملل متحد، سازمانهای بین المللی حقوق بشر و رسانه های بین المللی را متوجه کشتار هدفمند و قتل عام هزاره های کویته کرده اند. از طرف دیگر با برگزاری تظاهرات بی نظیر، هزاره ها بنیاد اتحاد و یکپارچگی بین المللی را گذاشتند، که نوید آینده درخشان را می دهد. هزاره ها از حاصل نشدن، نتایح فوری تظاهرات شان مایوس نشوند. تظاهرات های موثر جهانی ما، منتج به کسب حقوق ما خواهد شد. نتایج تظاهرات ها در پارلمانهای پاکستان و اداره های سازمانهای حقوق بشر به وضوح مشاهده می شود. تظاهرات جهانی ما رایگان نخواهد رفت.

     از قرار معلوم وضعیت بلوچستان – پاکستان و خصوصا کویته رو به بهبودی نیست. هزاره ها با بدترین وضعیت روبرو می باشند. با وجود کشتار های هدفمند و قتل های اجتماعی، روحیه مردم بلند است. روحیه و عزم زندگی آبرومندانه مردم ما متزلزل نشده است، ولی باید وضعیت کنونی را که نتیجه دسیسه های بین المللی و جنگ های سازمانهای جهانی است، دقیق درک کرد. برای رهایی از کشتار هدفمند و  قتل عام سیستماتیک، نیاز به تلاشهای اندیشمندانه و تظاهرات های مسلسل است.  در این مورد، مشوره هایی به سطح بین المللی در بین هزاره ها نیاز اساسی است و هزاره دموکراتیک پارتی، همیشه در حال ارتباط  با هزاره های جهان می باشد.

     تظاهرات ها، تحصن ها، کانفرانس های مطبوعاتی و خیمه زدنها در مقابل مراکز اتحادیه اروپا، سازمان ملل متحد، سازمانهای حقوق بشر زمانی موثر است، که با مشوره، انسجام جهانی هزاره ها، روابط فی مابین هزاره ها و پلانهای مشترک باشد. هزاره دموکراتیک پارتی برای برگزاری تظاهرات ها، روابط فی مابین هزاره های جهان را بیش از حد اهمیت می دهد. در این رابطه هزاره دموکراتیک پارتی، مشوره ها و طرح های انجمن های هزاره ها، کمیونیتی ها، سازمانها، سایت های هزاره ها و هر فرد هزاره ها را با قلب باز می پذیرد.

                                                                                             هزاره دموکراتیک پارتی

                                                                                             علمدار رود، سر میدانی

                                                                                                  ۰۸۱۲-۶۶۰۴۳۰

                                                                                                www.hdp.org.pk

جنرال موسی خان ما شرمنده هستیم

"نوت: متن زیر از آقای حامد میر است. آقای حامد میر یکی از مطرح ترین ژورنالیست های پاکستان می باشد. وی صاحب نظر در مورد مسایل تروریزم و مسایل امنیتی است. همچنان آقای میر در اکثر از کنفرانس های بین المللی شرکت می کند. آقای حامد میر به خاطر متن هایش به زبان های اردو، هندی، بنگالی وانگلیسی در روزنامه های پر تیراژ بیشتر شناخته می شود. با آنکه به خاطر مطالب اش از طرف حکومت پاکستان چندین بار بر وی محدودیت اعمال شده است، ولی با آنهم این روز ها گرداننده یکی از مهم ترین برنامه های سیاسی میز گرد در شبکه تلویزیونی جیو به نام "کیپیتل تاک" می باشد. متن حاضر از وی نمایانگر مطالعات دقیق اش در مورد هزاره ها، اعتراف خدمات هزاره ها برای پاکستان و نظر وی در رابطه به راه بیرون رفت از معضله نسل کشی هزاره ها می باشد. از دوستان خواهشمندم در صورت امکان این مطلب را دقیق مطالعه کنند."

 جنرال موسی خان ما شرمنده هستیم

نوشته: حامد میر  Hamid.mir@janggroup.com.pk

ترجمه: عبدالله رفیعی

منبع: روزنامه جنگ 6/10/2011م

     جنرال موسی خان در جنگ 1965میلادی، که در بین پاکستان و هندوستان بود، ریس ارتش پاکستان بود. در آن جنگ ارتش پاکستان با آن شجاعت و دلیری که از مناطق لاهور و سیالکوت دفاع کرد، تا به امروز به آن افتخار می شود. جنگ 1965م، برای پاکستان چندین قهرمان تحویل داد.  یکی از آن قهرمانها جنرال موسی خان بود، که تحت رهبری وی در جنگ تانکها در منطقه چونده، ارتش هند شکست خورد. به خاطر مقبولیت بیش از حد وی در بین مردم، بعد از تقاعد اش، ریس جمهور ایوب خان، جنرال موسی خان را گورنر مغربی پاکستان مقرر کرده بود. در دوران جنرال ضیا الحق زمانی، که حکومت یکبار دیگر وی را گورنر بلوچستان انتخاب کرد، در آن زمان برای اولین بار مردم پاکستان فهمیدند، که موسی خان از قوم هزاره است. هزاره ها امروز نیز به جنرال موسی خان، که در جنگ 1965م، ریس ارتش بود، افتخار می کنند. بعد از ریاست ارتش، دو دفعه وی گورنر مقرر شد. هزاره ها به علاوه کویته و کراچی در شهر های مختلف پاکستان ساکن می باشند و مثل جنرال موسی خان، با پاکستان محبت دارند، لیکن افسوس و صد افسوس که امروز یکبار دیگر از دوستی و محبت آنها نسبت به پاکستان امتحان گرفته می شود. در کویته هر روز، هزاره ها مورد کشتار هدفمند و بمبگذاری قرار می گیرند.

     عضو پارلمان مرکزی آقای سید ناصر علی شاه، که با نامزدی از طرف پاکستان پیپلز پارتی انتخاب شده است، چندین بار مورد حمله ناکام قرار گرفته است، زیرا او نیز هزاره است. در عید فطر گذشته وی در مسجدی که نماز می خواند، آن مسجد مورد حمله انتحاری قرار گرفت. بعد از آن بر اتوبوس زایران که به طرف تفتان می رفتند، حمله صورت گرفت و یک تعداد افراد بی گناه قتل عام شدند. این واقعه ها در خارج از شهر صورت گرفت، ولی به تاریخ چهارم اکتوبر 2011م، در داخل شهر بر یک بس حمله صورت گرفت و بیشتر از یک درجن اشخاص غریب و کارگر کشته شدند. افسوس که از سه سال به اینطرف نسل کشی هزاره ها شدت یافته است و شاید به همین خاطر عضو پارلمان مرکزی سید ناصر علی شاه، بر ضد حزب خودش مجبور به طغیان شده و خواهان برقراری، وضعیت اضطراری "نظامی" در بلوچستان می باشد.

     از طرف دیگر هزاره دموکراتیک پارتی نیز، حکومت را مسوول اضافه شدن حملات تروریستی بر هزاره ها می داند. آغاز حملات تروریستی بر هزاره در دوره پرویز مشرف بود. به تاریخ 8 جون سال 2003م، سیزده تن از پولیس های زیر تربیه هزاره مورد هدف قرار گرفتند. به تاریخ 4 جولای 2003م، یکی از امام بارگاه های کویته در دوران نماز، مورد هدف قرار گرفت و 51 نفر کشته شدند. به تاریخ 2 مارچ 2004م، بالای جلوس عاشورا حمله صورت گرفت و 36 نفر کشته شد. عاملان این حوادث هیچ کدام شان دستگیر نشدند و این سلسله باقی ماند. در سال 2007م، دو نفر از کسانی که اعتراف به قتل و غارت نمودن هزاره ها نموده بودند، دستگیر شدند، ولی این دو شخص از دست پولیس فرار کردند. بعد از فرار نمودن این دو فرد، هزاره ها اعتبار شانرا بر دولت پاکستان از دست دادند. در انتخابات سال 2008م، اکثریت از هزاره ها به نماینده منتخب پاکستان پیپلز پارتی، سید ناصر علی شاه رای دادند. بعد از روی کار آمدن حکومت پیپلز پارتی در بلوچستان، هزاره ها امیدوار بودند، که به عدالت می رسند، ولی پیپلز پارتی خودش در کویته غیر محفوظ شد. در سال 2009م، یکی از اعضای پیپلز پارتی و وزیر تعلیم بلوچستان شفیق احمد خان را در کویته در روز روشن قتل کردند. بعد از آن وزیر اعلی بلوچستان نواب اسلم ریسانی به گذراندن اکثر از اوقات اش در اسلام آباد مصروف شد و کشتار هدفمندانه در کویته اضافه گردید. در کویته بر علاوه هزاره ها، پنجاپی ها نیز مورد کشتار هدفمند قرار می گیرند. اداره های انتظامی حملات بر هزاره ها را به یک سازمان فرقه پرست نسبت می دهند و از پنجاپی ها را به آزادی خواهان بلوچ نسبت می دهند. اکثریت از هزاره ها فکر می کنند، که مسوول حمله بر آنها طالبان می باشد، زیرا سازمان فرقه پرست حمله کننده بر آنها، توسط بعضی از رهبران طالب سرپرستی می شوند. حامیان طالبان این اتهام را رد می کنند. آنها می گویند، که آمریکا کویته را به خاطر طالبان در تمام جهان بدنام می کند و می گویند که تمام تصمیم های طالبان را شورای طالبان کویته می گیرد. در همچون یک وضعیت طالبان به هیچ قیمت نمی خواهد که امنیت کویته را مخدوش کند، زیرا از بد امنیتی در کویته به آنها ضرر بیش از حد می رسد.

     این گونه نیز گفته می شود، همانطوری که سازمان امنیت ملی افغانستان، طالبان مخالف دولت پاکستان را که از منطقه سوات و باجور می باشند، در کنر پناه داده اند، تا از راه کنر بالای مناطق پاکستان حمله بتوانند، همان طور سازمان امنیت ملی افغانستان، یک سازمان فرقه پرست را در جنوب افغانستان پناه داده است و آن سازمان از چندین سال بدینسو، در کویته مصروف حملات تروریستانه است، تا توسط حمله بر هزاره ها، از یک طرف کویته را نا امن بسازد و از طرف دیگر رابطه ایران و پاکستان را برهم بزند. حکومت افغانستان می گوید، در مورد حمله بر هزاره ها کویته، آنها دست ندارند، زیرا هزاره ها در افغانستان نفوذ و قدرت زیاد دارند و سازمان امنیت ملی افغانستان بر هزاره ها در کویته حمله نموده و خود را با خشم هزاره های افغانستان هرکز روبرو نمی کنند. حکومت افغانستان و رهبران مهم هزاره ها بر این امر اصرار دارند، که مسوول حملات بر آنها طالبان است، زیرا در گذشته رابطه هزاره ها و طالبان متشنج بوده است. در سال 1994م، زمانی که طالبان از قندهار به طرف کابل حرکت کردند، حزب هزاره های افغانستان به نام حزب وحدت با اتحاد شمال متحد شد و در سال 1997م، به خاطر کنترول بر مزار شریف هر دو طرف یکدیگر را قتل عام کردند. تاریخ می گوید، که بر هزاره ها از همه بیشتر ظلم در دوران عبدالرحمن شده است. او در سال 1892م، جنگ بر ضد هزاره ها را جهاد نام نهاد. هزاره ها از ظلم و استبداد بیش از حد وی، به تنگ آمده و به طرف کویته و مشهد هجرت نمودند. در سال 1935م، در کویته زلزله شد. بعد از آن در تعمیر دوباره کویته کارگران هزاره سهم اساسی گرفتند.

     اکثر از علمای هزاره، در حرکت آزادی خواهی پاکستان، با قاید اعظم کمک کردند، ولی افسوس کسانی که با قاید اعظم کمک کردند بر آنها ظلم صورت گرفت. مثل نواب اکبر خان بکتی و امروز بر هزاره ها نیز ظلم صورت می گیرد و روزانه بر آنها کوه های از غم شکستانده می شود. سازمانهای دولتی نمی توانند جلو کشتار هدفمندانه هزاره ها را بگیرند. چند روز قبل بر منزل دی آی جی، فرنتیر کور آقای فرخ شهزاد حمله صورت گرفت و در نتیجه آن به شمول خانم وی 25 نفر دیگر کشته شدند. به کلمات دیگر ریاست ناکام شده است. یگانه راه نجات اتحاد است و برای اتحاد همت و ثابت قدمی لازم است. نباید فراموش کرد، که از چندین سال به این طرف اهل تشیع و اهل تسنن مناطق کرم، با یکدیگر جنگانده می شدند، ولی حالا بعد از یک معاهده آتش بس وضعیت خوبتر است. برای تامین امنیت در کویته نیز باید تمام احزاب سیاسی و اداره های دولتی باهم گفتگو کنند و راه حل را بیابند. در سال 1965م، ارتش پاکستان به رهبری یکی از جنرال های هزاره، از پاکستان دفاع کرد. در سال 2011م، اهلیان پاکستان باید از هزاره ها دفاع کنند. دشمنان هزاره ها، دشمن پاکستان هستند. به خاطر ناکام کردن این دشمن ها، یگانه طریقه اش این است، که ما یکدیگر مانرا حفاظت کنیم، تا در مقابل روح جنرال موسی خان شرمنده نباشیم.

صبح و گریه

     دیروز صبح گریه های جانسوز و فریادهای زن همسایه با هق هق فرزندان کوچکش از خواب بیدارم کرد. زمانیکه از خواب بیدار شدم، زود موبایلم را مشاهده کردم، تا ببینم، چه خبر است. با دیدن موبایلم، باورم نمی شد، که در یک صبح به این تعداد زیاد، مسیج و تک زنگ برایم آمده باشد. اولین مسیج را با هزاران دلهره زمانی باز کردم، دیدم یکبار دیگر اهالی هزاره تاون مورد حمله افراطیون وحشی قرار گرفته اند. با عجله خودم را جلو تلویزیون رساندم. دیدم، که شبکه های خبری همه شان گزارش حمله تروریستان را بر یک مینی بوسی نشر می کنند، که در نتیجه آن سیزده تن از سبزی فروشان هزاره شهید شده اند.

     من که اینک به علت گریه زن همسایه و فرزندانش آگاهی یافته بودم، قبل از اینکه از منزل خارج شوم، برای پی بردن به چون و چرای حادثه، بر دکمه های ریموت تلویزیونم فشار می دادم، تا جزییات بیشتری را از شبکه های مختلف بیابم. اکثر از شبکه های خبری اردو و انگلیسی به زبانهای شان، گزارش مرگ ما را نشر می کردند، در حالیکه متوجه شدم، که یکی از شبکه های فارسی برنامه "صبح و زندگی" اش را به بینندگان اش تقدیم می کند. بعد از دیدن برنامه صبح و زندگی شبکه فارسی، برای چندین بار شبکه های اردو و انگلسی را گرفتم و باز به شبکه فارسی رفتم... تکرار این عمل، سبب شد، که از آمیختن این شبکه ها، ناخود آگاه جمله ای در ذهنم خطور کند، که "بلی برادر ما باید برنامه های صبح و گریه داشته باشیم، تا شما برنامه های صبح و زندگی تان دوامدار باشد."

سیزده  تن از هزاره های کویته، امروز نیز توسط تروریستان به شهادت رسیدند

    کشتار هزاره ها در کویته به صورت سیستماتیک و وحشیانه به شدت ادامه دارد. امروز سه شنبه 4/10/2011م، صبح، زمانی که سبزی و میوه فروشان هزاره سوار بر یک بس لینی در راه برگشت از سبزی مارکیت به طرف هزاره تاون می آمدند، در قسمت اختر آباد، توسط تروریستان لشکر جهنگوی به شهادت رسیدند. به گفته شاهدان عینی، تروریستان سوار بر یک موتر تویتا، از اخترآباد بیرون شده و بس حامل سبزی فروشان هزاره را متوقف کردند، سپس آنها که تعداد شش تا هشت نفر بودند، داخل بس شده و به مسافران گفتند، که ما از لشکر جهنگوی هستیم، مسلمانان از بس پیاده شوند، ما با کافران کار داریم. بعد از آنکه راننده، کلینر و عده ای از مسافران غیر هزاره از بس پیاده شدند، آنها با شلیک نمودن مسلسل بر هزاره ها، آنها را به شکل وحشیانه به شهادت رساندند.

     قرار اطلاعاتی که از مسوولین شفاخانه عمومی دریافت کردیم، در نتیجه این حادثه دلخراش و بزدلانه سیزده نفر شهید و هفت تن دیگر به شدت زخمی شده اند. در جمله زخمی ها وضع صحی چهار تن شان وخیم می باشد. زخمی ها اینک به شفاخانه نظامی سی ایم ایچ انتقال داده شده اند. مردم هزاره تاون، اینک به شدت خشمگین اند و در چندین نقطه راه ها عمومی را مسدود نموده اند و با شعار دادن بر ضد وزیر اعلی بلوچستان و پولیس شهر، خواهان دستگیری عاملان حادثه اند. از طرف دیگر تعداد از نوجوانان خشمگین، آن بس را که حمله بر آن صورت گرفته بود و در احاطه شفاخانه عمومی ایستاد بود، به آتش کشیدند.

     نسیم لهری، دی آی جی شهر کویته در گفتگویی با تلویزیون خصوصی سیما، اظهار داشت، که با تاسف در تحقیقات حادثه قبلی، که سی نفر شهید شدند، کدام پیشرفتی صورت نگرفته است، زیرا کدام شاهدی وجود ندارد و ما به کدام سرنخی نرسیده ایم. از طرف دیگر تروریستان از راه های خاکی حمله نموده و فرار می کنند. همچنان وی در رابطه به حادثه امروز اظهار داشت، که ما منطقه را محاصر کرده ایم، تا عاملان را دستگیر کنیم.

     قرار آخرین اطلاع و شواهد به دست آمده از صحنه، پولیس اظهار می دارد، که سلاح استفاده شده، در این حادثه مثل سلاح استفاده شده در دو حادثه قبلی است. پولیس با عملیات بر منطقه های مختلف تا هم اینک دوازده نفر مشکوک را در رابطه به این حادثه دستگیر نموده است و از آنها در حال تحقیقات می باشد. 

     یکی از اعضای پارلمان مرکزی پاکستان، اقای سید ناصر علی شاه، به رسم اعتراض شدید به این مسله از مجلس پارلمان، که جریان داشت، خارج شده و گفته است، تا وضعیت اضطراری در بلوچستان وضع نگردد، او به مجلس بر نخواهد گشت. همچنان یکی از اعضای پارلمان ایالتی بلوچستان آقای جانعلی چنگیزی نیز در پاسخ به این حادثه اظهار داشت، که باید وضعیت اضطراری اعلام شود و حکومت ایالتی فورا تسلیم ارتش شود. از طرف دیگر مثل گذشته، وزیر اعلی و گورنر بلوچستان از راه دور فقط حادثه را محکوم نموده اند. عزاداری کونسل و هزاره خواتین ونک سه روز را عزای عمومی اعلان نموده اند. کارکنان هزاره دموکراتیک پارتی، در حال تظاهرات در مقابل شفاخانه سول هسپتال اند و در ضمن ساکنان هزاره تاون و اعضای هزاره دموکراتیک پارتی در حال مسدود کردن شاهراه بین المللی بای پاس می باشند.  گزارشهای وجود دارد، که محصلین گرلز کالج در پاسخ به این کشتار، روبروری کالج شان بر آمده و بر ضد تروریستان و حکومت نا اهل بلوچستان شعار می دهند...

 

اول اکتوبر روز همبستگی جهانی هزاره ها بر ضد کشتار مردم ما در کویته - پاکستان بود

    امروز، یکم اکتوبر سال 2011 میلادی، روز شورش و همبستگی جهانی هزاره ها، بر ضد کشتار سیستماتیک مردم ما در کویته – پاکستان، به درخواست آقای عبدالخالق هزاره رهبر هزاره دموکراتیک پارتی بود. هزاره های کویته در پاسخ به کشتار شان بعد از چندین بار تظاهرات در کویته،  روز سه شنبه 13/9/2011م، مجبور شده و به نمایندگی ایچ دی پی در مقابل پارلمان مرکزی پاکستان-اسلام آباد به تظاهرات پرداختند. در تظاهرات اسلام آباد آقای عبدالخالق هزاره به دولت پاکستان اخطار کرد، که اگر سلسله قتل عام مردم هزاره ها توقف داده نشود، آنها دولت پاکستان را مسوول دانسته و ناگزیر رو به طرف هزاره های جهان آورده و تظاهرات جهانی را بر ضد دولت پاکستان از اول اکتوبر آغاز خواهند کرد. با تاسف مثل گذشته صدای مظلومیت هزاره ها از روبروی پارلمان مرکزی پاکستان نیز به گوش دولت مداران نرفت. تعداد از دوستان حزب هزاره دموکراتیک پارتی دوباره به کویته نرسیده بودند، که حادثه وحشتناک بیستم سپتامبر 2011م، به وقوع پیوست. حادثه ایکه در آن بعد از شناسایی صورتی و بررسی پاسپورت های مسافران اتوبوس کویته – تفتان، فقط هزاره ها را تروریستان از اتوبوس پیاده کرده و در یک صف ایستاد نموده و با شلیک بر سر و سینه هایشان، آنها را در جلو چشمان مسافران اقوام دیگر، در حالی که یک شان صحنه را فیلم پوری می کرد، کشتار نمودند.

     بعد از این حادثه وحشتناک، غیر انسانی و بزدلانه تروریستان، که در نتیجه آن مجموعا سی نفر شهید شدند، آقای عبدالخالق هزاره طی یک کنفرانس مطبوعاتی، از هزاره های جهان جهت پشتبانی و رساندن فریادی های مظلومانه هزاره های کویته به گوش جهانیان و سازمانهای حقوق بشری، در خواست کرد، تا تظاهرات جهانی را راه بیندازند. هزاره های جهان جهت پشتبانی از برادران شهر کویته شان، به درخواست آقای عبدالخالق هزاره لبیک گفته و امروز در بیشتر از 24 شهر بزرگ جهان به تظاهرات پرداختند، تا حساسیت، پشتبانی و همبستگی شانرا از هزاره های کویته به نمایش بگذارند. شهرهای که امروز در آن تظاهرات صورت گرفت، عبارت اند از: پنج شهر استرالیا، چهار شهر پاکستان، دو شهر سویدن، دو شهر ترکیه، یک شهر انگلستان، یک شهر ایتالیا، یک شهر جرمنی، یک شهر اتریش، یک شهر نیوزلند، یک شهر هالند، یک شهر دانمارک، یک شهر کانادا و  در نیویورک. قابل ذکر است، که هزاره های ساکن در کشور های دیگر نیز تصمیم به راه اندازی تظاهرات دارند، ولی به بخاطر تاثیر گذار تر شدن تظاهرات شان آنها به مشوره هزاره های کویته، عمدا تظاهرات های شانرا به تعویق انداخته اند.

     در کویته نیز امروز بعد از ظهر تحت سرپرستی هزاره دموکراتیک پارتی، جلسه ای در علمدار رود تدویر یافت. جلسه امروز  به همت جوانان، به صورت زنده از طریق انترنیت نشر گردید. از طرف دیگر جلسه امروز در کویته خود، نمایش همبستگی نهاد های مختلف هزاره های شهر کویته بود. در جلسه امروز اعضای شیعه کانفرانس به نمایندگی محترم شان، هزاره قومی جرگه به نمایندگی حاجی قیوم نظر چنگیزی، اعضای مجلس وحدت مسلمین، دوستان اتحاد تاجران  و نهاد های فعال دیگر هزاره های شهر کویته شرکت کرده بودند. رهبران حزب هزاره دموکراتیک پارتی اظهار همبستگی و یکپارچکی را از طرف نهادهای شرکت کننده در جلسه شان خیر مقدم گفته و آنرا به فال نیک گرفتند و اظهار آرزومندی کردند، تا همبستگی آنها مفکوره غلط چندین پارچگی نهاد های هزاره ها را در کویته، بین جوانان از بین ببرد و جوانان با انگیزه باشند و با همت بلند به تلاشهای شان ادامه دهند.

     جریان جلسه امروز کویته به همکاری دوستان تنظیم نسل نو، که یک خط انترنیت از دفتر شان داده بودند و برادر الطاف حسین آدر، که کارهای تخنیکی آنرا زمینه سازی نموده بود، به صورت زنده نشر شد و دوستان همه آنرا به صورت مستقیم مشاهده کردند، لهذا نیازی نیست تا دوباره به شکل نوشتاری به نشر برسد. در کل تظاهرات امروز جهانی هزاره ها، مشق و تمرینی بود، برای یک دلی و همبستگی ملی هزاره های سراسر جهان در قبال یکدیگر شان. اگرچه نمیتوان گفت، که بعد از تظاهرات جهانی امروز هیچ فرد از هزاره  در هیچ نقطه ای از جهان مورد تجاوز قرار نخواهد گرفت، ولی در کل زنده بودن و حساس بودن هزاره ها را در قبال یکدیگر شان به نمایش گذاشت. برای رسیدن به یک جایگاه رفیع ملی، ما باید سالها تلاش کنیم. جای بس افتخار است، که امروز خون شهدای ما به هدر نمی رود و در راستای زنده شدن و حساس شدن ملت شان به مصرف می رسد.

شهدا افتخار ماست، روح همه شهدا و خصوصا شهدای اخیر کویته شاد و یادشان گرامی باد!

تظاهرات جهانی هزاره ها به روایت تصویر

 

 

 

 

 

 

 

 دوستان عزیز، در صورت امکان لطفا عکسهای تظاهرات های شهر های خویش را برای ما بفرستید، تا آنرا در ادامه این عکسهای به نشر بسپاریم.

اطلاعیه نشر زنده جلسه امروز ایچ دی پی

     دوستان بی نهایت گرامی به اطلاع شما رسانیده می شود اینکه، جلسه امروز ۱/۱۰/۲۰۱۱م، هزاره دموکراتیک پارتی بر ضد کشتار سیستماتیک مردم ما در کویته به صورت مستقیما از طریق لینک زیر بعد از ساعت چهار بعد از ظهر قابل مشاهده است. قابل یاد آوریست، که قرار است در جلسه امروز حزب هزاره دموکراتیک، اعضای شیعه کانفرانس، هزاره قومی جرگه، وحدت مسلمین، اتحاد تاجران  و نهاد های فعال دیگر هزاره های شهر کویته نیز شرکت کنند، تا یکپارچکی شانرا به نمایش بگذارند.

برای مشاهده بر روی لینک زیر کلیک کنید:

http://www.justin.tv/hazarademocraticparty 

بیانیه حزب هزاره دموکراتیک در پاسخ به سخنان آیت الله درانی، عضو پارلمان مرکزی پاکستان

     هزاره دموکراتیک پارتی طی بیانیه ای روز گذشته، سخنان آیت الله درانی نماینده حزب مردم پاکستان (PPP) در پارلمان مرکزی را که از طریق یکی از شبکه های تلویزیون خصوصی نشر شد و در رابطه به جریان های فرقه وارانه و تروریستی شهر کویته بود، مضحک و مسخره دانسته و اضافه نموده است، که اندیشه و طرز فکر وی از طرفی کم علمی و بی خبری وی را از حقایق نشان می دهد و از طرف دیگر تلاشی است، که می خواهد حکومت ایالتی را بری الذمه کند. در بیانیه آمده است، که از سخنان آیت الله درانی، نه تنها دل مردم آزرده شده است، بلکه وی بر مردم هزاره اتهامات سنگین وارد نموده و اتهامات وارده سرپرستی تروریستان و دهشت افگنان را بر وزیر اعلی و سازمانهای دولتی رد کرده است. ما سخنان وی را محکوم می کنیم. در ادامه بیانیه آمده است، که این درست است، که از وضعیت امروز و اعمال فرقه وارانه، بعضی مردم به تنگ آمده و هجرت می کنند، ولی این جابجایی فقط محدود به هزاره ها نمی باشد. از وضعیت فعلی مایوس شده، نه تنها هزاره ها، بلکه بلوچ ها، پشتونها، پنجاپی ها و اقوام دیگر نیز از نقاط مختلف ایالت نقل مکان می کنند. ما از جابجایی ها به این نتیجه رسیده نمیتوانیم، که مردم از روی شوق و یا وضعیتی که خودشان خلق می کنند، نقل مکان می کنند. در بیانیه آمده است، که با یک حمله کوچک بر منزل آیات الله درانی، وی به فکر نقل مکان کردن از سرزمین پدری اش افتاده است و در تلاش است، که در شهر کویته برای زندگی کردن جایی امن بیابد، تا زندگی اش محفوظ باشد. اگر بعضی کسان دیگر نیز همینگونه فکر می کنند و مجبور به نقل مکان کردن می شوند، نمایانگر ناکامی حکومت و اداره های دولتی می باشد. در بیانیه آمده است، که اگر اداره های دولتی برای مردم امنیت و فرصت های شغلی فراهم کند، سلسله هجرت و نقل مکان کردن فورا ختم خواهد شد و مردم با دیانت و خلوص در راستای ترقی و خوشحالی ایالت شان سهم خواهند گرفت. در بیانیه آمده است، که بی کفایتی حکومت ایالتی به حدی رسیده است، که اینک صاحبان اتوبوس ها و موتر های مسافر بری با اتحادیه های ترانسپورتی از طرف حکومت موظف شده اند، تا مسافران هزاره را در موتر های شان سوار نکنند. به خاطر این تصمیم حکومت، هزاره های که در نقاط دور کشور وظیفه دارند و کارگری می کنند، به مشکلات جدی روبرو هستند. در ادامه بانیه آمده است، که حکومت نیز همچون تروریستان در تلاش است، که هزاره ها را از راه بردارند. حکومت و سازمانهای آن برای پرده انداختن بر ناکامی های خودش، عامل اضافه شدن تکلیف و مشکلات مردم می شوند. در این گونه یک وضعیت سخنان آیت الله درانی وظیفه انداختن تیل بر سوخته ای را انجام می دهد. آقای درانی به جای نمک پاشی بر زخم های هزاره ها، اگر نا کامی های حکومت اش را ذکر می کرد، یک احسان و لطف بزرگ بر مردم بود. در بیانیه آمده است، که آیات الله درانی سخنانش را پس گرفته و از قوم هزاره معذرت خواهی نماید، در غیر آنصورت در مقابل آیت الله درانی و پاکستان پیپلز پارتی تظاهرات صورت خواهد گرفت. در بیانیه ذکر شده است، که برای مقابله با عملکرد های غیر جمهوری، با قوت مردمی پاسخ داده خواهد شد. آنعده از عناصری که عامل پیدا شدن غلط فهمی در بین مردم می شوند، پاسخ شانرا مطابق به اصول های جمهوری خواهند گرفت. در ادامه بیانیه آمده است، که هزاره ها بر ضد حکومت ایالتی و سازمانهای دولتی سر از اول اکتوبر در سراسر دنیا همچون کشورهای آمریکا، کانادا، سویدن، آسترالیا، ترکیه، انگلیس، ایتالیا، ناروی، افغانستان، اندونزیا و دیگر کشورها تظاهرات شانرا شروع خواهند کرد، تا حکومت ایالتی و سازمانهای دولتی را مجبور کند، که دهشت افگنان را ترک نموده و جان و مال مردم را حفاظت کند. در آخر بیانیه تقاضا شده است، که بزرگ راه ها را محفوظ نموده و قیودات منع سفر بر هزاره ها برداشته شود و حکومت برای حفظ جان و مال مردم با تمام قوت اش عمل نموده و مسوولیت اش را انجام دهد.

                                                                                                 سکرتری اطلاعات

                                                                                              هزاره دموکراتیک پارتی

                                                                                                ۲۹/۹/۲۰۱۱ میلادی

حکایت مرد ریش سفیدی به نواسه هایش

    مرد ریش سفیدی به نواسه هایش این گونه حکایت می کرد: "عزیزانم، زمانی با عده ای از ریش سفیدان قوم، نزد داکتر نجیب، ریس جمهور اسبق افغانستان، رفته بودیم، که از وی خواهش نماییم، تا قربان علی را از زندان رها کند، زیرا او بی گناه است، اما قبل از اینکه ما درخواست خود را مطرح نماییم، مرد فرصت طلب و زیرکی که با ما رفته بود، خود را بی شرمانه نماینده ما ریش سفیدان جلوه داده و به سخن گفتن آغاز نمود. او به جای اینکه اول درخواست ریش سفیدان را مطرح نماید، عاجزانه و چاپلوسانه گفت، جلالت مآب ما این همه ریش سفیدان امروز نزد شما آمده ایم، تا از شما خواهش کنیم، که گل آغا پسر بزرگ مرا، قومندان فرقه قومی ما مقرر کنید... من و دیگر ریش سفیدان از فرصت طلبی، بی شرمی و چالاکی مرد مات و مبهوت مانده بودیم، ولی چیزی را گفته نمیتوانستیم، زیرا پراکندگی و آبروریزی خود ما را نزد داکتر نجیب نشان می داد، لهذا مجبورا گفته های او را تایید کردیم. از طرف دیگر داکتر نجیب زمانی تعداد زیادی از ریش سفیدان و معززین را یکجا دید، ناگزیر گفت، که به چشم من خواهش شما را می پذیرم و گل آغا را فورا قومندان فرقه مقرر می کنم. گل آغا چند روز بعد قومندان فرقه مقرر شد، ولی متاسفانه قربان علی تا آخر عمرش از زندان رها نشد."

فراخوان هزاره دموکراتیک پارتی، برای برگزاری تظاهرات بین المللی...

عکسی که به شدت تکانم می دهد

     از حادثه کشتار هزاره ها در مستونگ توسط ایس ایم ایس باخبر شدم. فورا ریموت تلویزیون را برداشتم، تا از طریق آن از قضیه آگاه شوم، یکی از شبکه های خبری تصاویری از صحنه را با زیرنویس شهادت بیست و شش نفری، که به طرف ایران می رفتند، نشان می داد. برای دقایقی اصلا باورم نمی شد، که این تصاویر زنده و مربوط به امروز باشد و چنین چیزی به وقوع پیوسته باشد. با فشار دادن بر دکمه های ریموت، شبکه های خبری دیگر را تماشا کردم، دیدم اکثر آنها به صحنه رسیده اند و با حضور در صحنه به صورت زنده جریان را گزارش می دهند. بعد از تماشای چندین شبکه خبری یقین کردم، که یکبار دیگر تعدادی از مسافران، که شاید اکثریت شان از ملیت مظلوم هزاره باشند، قربانی هوس راه یابی افراطیون به بهشت شده باشند.

     دقایقی بعد گزارشهایی برایم رسید، که حکایت از کشتار مسافران اتوبوسی می کرد، که سرنشینانش اکثریت هزاره بوده اند. من از طرفی گزارشها را دریافت و تلویزیون را تعقیب می کردم و از طرف دیگر لپ تاپم را برداشتم، تا گزارش آنرا تهیه کنم. تازه به نوشتن آغاز کرده بودم، که خبرنگار یکی از شبکه ها گزارش تکمیلی اش را طوری ارایه می کرد، که کشته شدگان از هزاره ها می باشند، که بعد از شناسایی صورتی و بررسی پاسپورت های شان، از اتوبوس آنها را پیاده کرده و در یک صف ایستاد نموده و با شلیک بر سر و سینه هایشان، آنها را در جلو چشمان مسافران اقوام دیگر کشتار نموده اند. بعد از این سخنان خبرنگار، صفحات تلویزیونها تصاویری را نشر می کردند، که در آن جنازه های هزاره های مظلوم در کنار هم غرق در خون انبار شده بودند و عده ای از افراد اقوام برادر دیگر در کنار آنها ایستاده شده و آنها را تماشا می کردند.

    با آنکه تقریبا سه سال است، از طریق کویته بلاگفا گزارشهای کشتارهای هدفمندانه و قتل عام هزاره ها را، از کویته نشر می کنم، ولی این حادثه به نحو خود اولین حادثه ای بود، که فقط قومای خودم از اتوبوس انتخاب شده و بر روی یکی از سرکهای بین المللی و در فاصله نه چندان دور از پوسته نیرو های انتظامی کشتار می شدند. تکان دهنده تر از آن اینکه افراطیون در زمان، کشتار مسافران مظلوم و بی دفاع، از صحنه توسط کامره فیلم پوری، با خیال راحت فیلم پوری نیز می کردند. بعد از آگاهی از وضعیت مغزم اینگار منجمد گردید، انگشتانم یاری نمی کردند، تا گزارش را تکمیل کنم. واژه ها همه از مغزم فرار کرده بودند و رامم نمی شدند، تا آنها را در کنار هم بچینم و با تهیه گزارشی مظلومیت مردمم را به گوش جهانیان برسانم. شاید یک پاراگراف را چندین بار دوباره مطالعه کردم، ولی اصلا درک اش کرده نمیتوانستم. در همین گیر و دار ها بودم، که گزارشی دیگر رسید، که در میسر راه حادثه، کسانی که به خاطر آوردن شهدا و زخمی های مظلوم می رفتند، بالای موتر شان شلیک شده است و در نتیجه آن سه نفر دیگر نیز شهید شده اند. حادثه قبلی و به تعقیب آن کمین موتر کمکی، شوکه ام کرده بود. اینک یقین کرده بودم، که ما با نسل کشی روبرو هستیم. دشمنان هار و افراطی مردم ما می خواهند به صورت سیستماتیک هزاره را نسل کشی کنند، تا در قبال آن سند عیش و عشرت را در بهشت بیابند.

     به هر نحوی، که بود گزارش را نشر کردم و از خانه بیرون به طرف بازار و شفاخانه عمومی، جایی که شهدا و زخمی های را انتقال داده بودند، رفتم. جسد های شهدا بعد از بررسی توسط داکتران، به امام بارگاه های هزاره تاون انتقال داده شدند. در هزاره تاون، چشمی نبود، که اشک بار نباشد. سر و صورت کسی نبود، که خاک نگرفته باشد، همه درد داشتند و از دست دشمنان بزدل و نامرد فریاد می زدند. از هر کوچه و خانه ای صدای گریه بلند بود. در امام بارگاه ها عاشورا قبل از موعود رسیده بود. همه فریاد می زدند و درد داشتند و با شیون و ناله کردن می خواستند، عقده ها و درد های شانرا آرام بخشند. جوانان از نامردی دشمنان به خود می پیچیدند، آنها با چشمان اشک آلود یاد آور می شدند، که کمین کردن و کشتار افراد بی گناه و دست خالی رسم هیچ دین و مذهبی نیست. بخدا کشتار مردم دست خالی  و فرار کردن رسم مردانگی نیست. در شب حادثه اگرچه تصمیم بر این بود، که شهدا تدفین شوند، ولی به خاطر اینکه اکثر از شهدا از زخمهای بدنشان خون جاری بود، اهالی نتوانستند، آنها را به خاک بسپارند.

     فردا روز تدفیق شهدا بود. در قبرستان هزاره تاون قرار بود، شهدا برای ابد تسلیم خاک شوند. تاریخ هزاره تاون و ساکنان آن تا هنوز قبر دسته جمعی بیست و شش نفری را ندیده بودند، این اولی باری بود، که قبری به این بزرگی که بیست و شش جوان را یکجا می بلعد، در برابر چشمان همه خودنمایی می کرد. جمعیت سوگوار تعداد شان از حد زیاد بود، همه مضطرب و خشمگین بودند. همه از نامردی دشمنان نامریی شان شکایت داشتند و آنها را به بزدلی و نامردی متهم می کردند. حوالی ساعت ده بجه بود، که جوانان غیور جنازه های شهدا را به طرف آرامگاه ابدی شان انتقال داده و با فریاد کردن شعار های مصیبت بار و مظلومانه همراهی می کردند.

     در همین ایام، عده ای  از مادران، خواهران و اطفال کوچک نیز فریاد زنان با شهدا به قبرستان رسیدند. فریاد های مظلومانه اطفال قلبی را نبود، که تکان نداده باشد. حضور اطفال و خواهران و مادران برای جمعیت داغدیده، یادآور مظلومیت امام حسین را می کرد، که بر جنازه اش فقط عده ای از اطفال فریاد می زدند. مردان و جوانانی، که با دشمن نامریی، ترسو و بزدل روبرو اند، جلو اشک شانرا گرفته نمی توانستند. همه حیران مانده بودند، که پاسخ این اطفال را چه بدهند. این اطفال عده شان پدر، تعداد شان برادر و خواهر و یک تعداد شان نیز مادر می خواستند. گرفتن رضایت اطفال خیلی مشکل است، تا زمانی، که پدر و مادر شان زنده بود، هر ناز این اطفال را با بوسه نمودن پاسخ می دادند، اما اینک کی می تواند جواب گو باشد. طفلان عزیز، یک صدا فریاد می زدند، "یا به ما پدران، مادران، برادران و خواهران شهید ما را پس بدهید و یا بهتر است ما نیز بمیریم و نزد پدران و مادران خود برویم"

     می دانید، بر روی این پوستری بالا، که طفلان داغدیده شهدای شهر کویته برداشته اند، به انگلیسی چه نوشته است؟ به انگلیسی نوشته است، که: "It is better to die  به این معنی، که بهتر است ما نیز بمیریم." من هر زمانی، که این عکس را می بینم، حادثه بیستم سپتامبر 2011م، به یادم می آید. خدای من اطفال دیگران زندگی می خواهند، اطفال مظلوم شهدای شهر کویته مرگ. با دیدن این پوستر سوالهای اطفال مظلوم شهدا به گوشم طنین انداز می شوند، که پاسخ اش را داده نمی توانم. با مشاهده این عکس جمله ای "بهتر است، ما نیز بمیریم." از زبان اطفال داغدیده و مظلوم شهدای کویته، گوشم را قفل می کند و هزاران بار در داخل گوشم تکرار می شود و قلبم را به شدت تکان می دهد!

سخنی چند در مورد حادثه تروریستی کشتار هزاره ها در راه کویته-مچ

     با کمال تاسف باید اظهار داشت، اشکهای مردم ما که به خاطر خون های شهیدان حمله تروریستی در منطقه مستونگ به تاریخ بیستم سپتامبر 2011 میلادی، که با نهایت تعصب کشته شدند، هنوز جریان دارد که دیروز جمعه تاریخ 23/09/2011 شبکه های مختلف رسانه ای از واقعه دیگری گزارش دادند، که شبیه به قتل سیستماتک هزار ها در مستونگ بود.  موتر ویگنی که حامل مسافرین هزاره و دیگر اقوام بود، می خواست به مچ برود. البته مسافرین هزاره اکثریت شان کارگران کان کوله بودند، که بعد از حرکت شان به طرف مچ، تقریبا در فاصله 5 کیلومتری از مرکز پولیس سریاب توسط تروریستان مورد حمله قرار گرفتند. افراد مسلح با سر و صورت بسته ابتدا موتر مسافرین را کوشش کرده اند که بدون کدام تیر اندازی متوقف بسازند اما راننده موتر، موتر را توقف نداده است. افراد مسلح نامعلوم بالای موتر حاملان مسافرین هزاره تیر اندازی می نمایند، که در اثر تیر اندازی تعدادی زخمی می شوند، ولی این بار رانند موتر را متوقف می سازد. به اساس گزارشات شبکه های خبری افراد مسلح مهاجم بعد از متوقف ساختن موتر، 3 تن از مسافرین هزاره را از موتر پیاده کرده، و با بی نهایت بی رحمی به قتل رساندند. در ضمن لکه های سیاه و کبود در سرو صورت اجساد نمایانگر این بود که این 3 تن را قبل از به شهادت رساندن، لت و کوب فراوان نموده اند و افراد مسلح بعد از به انجام رساندن عمل زشت و بزدلانه شان فرار نموده اند.

     نیروهای امنیتی پولیس و ایف سی بعد از اطلاع از وقوع حمله تروریستی خود را به محل حادثه میرسانند و اجساد شهیدان و زخمی ها را به شفاخانه دولتی(بولان) انتقال میدهند که رسانه ها از جمله 5 نفر زخمی ها، وضع یک تن شانرا وخیم گزارش دادند. اجساد شهیدان بعد از بررسی پزشک قانونی به امام بارگاه ناچاری واقع در عملدار رود-مهر آباد منتقل شدند. بعداز غسل و کفن دو تن از شهیدان را در قبرستان هزاره های مهر آباد به خاک سپردند و یکی از شهیدان را در قبرستان هزاره در بروری به خاک سپردند. زخمی ها به خاطر رسیدگی درست تر به شفا خانه مجهز نظامی  (CMH) انتقال داده شده اند.

     مردم در سر تا سر پاکستان به خاطر محکوم کردن این حمله تروریستی که درست بعد از گذشت سه روز از حادثه مستونگ به وقوع پیوست، به خیابان ها آمدند و از حکومت خواستار تامین امنیت برای شهروندان کویته به خصوص هزاره های مظلوم  شدند.

     بدبختانه کدام اقدام خاصی از طرف دولت به خاطر جلوگیری کشتار هزاره ها انجام نشده است . این روند کشتار هزاره ها از بسیار دیر وقت ادامه دارد و در این روزها به اوج رسیده است. مردم هزاره یک مردم متمدن و مترقی اند و در هر حال برای کشورشان پاکستان قربانی ها داده اند و برای این سرزمین افتخار آفرینی ها کرده اند. مردم هزاره به تمام اقوام ایالت بلوچستان احترام دارد و به خاطر بهتر شدن روابط نیک با اقوام مختلف همواره کوشیده اند. اما جای بسیار افسوس است، امروز هزاره ها کشتار می شوند اما هیچ یکی از برادران و اقوام که در شهر کویته زندگی می نمایند حتی اظهار افسوس نمی کنند چه برسد به همدری و کمک شان.با لاخره باید درک کرد که با کشتن تعدادی ار افراد یک قوم نمی شود آنها را ازبین برد، نمی شود جلو پیشرفت آنها را گرفت، چون این مسله در طول تاریخ به اثبات رسیده است. با کشتن یک قوم از بین نمی رود، بلکه قوی تر از گذشته خواهد شد. مردم هزاره در گذشته ها ثابت کرده اند که از کشتار نمی ترسند. دشمنان این سرزمین هر چه بکوشند میان اقوام مسلمان و برادر پاکستان تفرقه ایجاد کنند، سر انجام ناکام اند. چرا که همیشه این موضوع پوشیده نمی ماند و یک روز بر همگان آشکار خواهد شد.  اگر وضعیت به همین قسم پیش برود، دیر نخواهد بود که این کار صورت بگیرد. آن وقت است که دشمنان این سرزمین حرفی برای گفتن نخواهد داشتند و سرافگنده ، ناکام و پشیمان خواهد بودند.

سه تن دیگر در کویته توسط تروریستان شهید شدند

     کشتار هزاره ها در کویته به شدت ادامه دارد. هنوز مردم داغدیده هزاره شهر کویته از مراسم های فاتحه، ختم قرآن و اعتراضات بر ضد حادثه وحشتناک بیستم سپتامبر، که در نتیجه آن سی تن شهید شدند، فارغ نشده اند، که امروز جمعه 23/9/2011م، ساعتی قبل موتر کویته – مچ (مچه) را تروریستان در مسیر راه کویته - مچه متوقف نموده و از موتر فقط عده ای از هزاره های مسافر را، که کارگران کان کوله بودند، پیاده کرده و آنها را در مقابل چشمان دیگر مسافران کشتار کردند.

     این حادثه، که مشابه کشتار انتخابی روز سه شنبه می باشد، فقط سه روز بعد از حادثه تکان دهنده قبلی رخ داده است. در نتیجه کشتار امروز قرار اطلاعات اولیه سه تن شهید شده اند و پنج تن دیگر به شدت زخمی می باشند. زخمی ها به شفاخانه انتقال داده شده اند و وضعیت صحی شان وخیم گزارش می گردد.

     به گفته شاهدان صحنه، تروریستان، که خودشانرا با پتو ها پوشانیده بودند، بعد از انجام عمل بزدلانه و ناجوانمردانه شان از صحنه همچون حوادث قبلی فرار کردند. قابل یادآوریست، که موقعیت حادثه امروز در فاصله کمتر از پنج کیلومتر از ساحه مرکز پولیس سریاب قرار دارد و یکی از سرک های شلوغ می باشد.