لابی گری چیست؟
نوشته: عبدالله رفیعی
تاریخ: 1/1/2016م
اصطلاح لابی یا لابی گری با آنکه تا اینک در بین مردم ما زیاد معمول نیست، اما در سطح بین الملل و خصوصا دنیای سیاست جایگاه ویژه ای یافته است و عموما با بار مثبت و یا منفی به کار می رود. اصطلاح لابی از کلمه انگلیسی (Lobbyrun) به معنی راهرو گرفته شده است. این کلمه در ادبیات سیاسی به معنی اعمال نفوذ بر سیاست مداران و نمایندگان مجالس است. لابی برای اولین بار در اواسط قرن شانزدهم میلادی در زبان انگلیسی به کار گرفته شد و بیشتر به سالن ها و راهروهای مجلس عوام انگلستان اطلاق می شد که در آن نمایندگان بازار طلا، پخته، ابریشم و مردم خواست های شان را به نمایندگان عرضه می داشتند. استفاده از این واژه در ادبیات سیاسی ایالات متحده آمریکا، یکی از مهم ترین کشورهای جهان به سال 1808م، باز می گردد که توسط قانونگذاران آن به کار رفت.
جامعه شناس فرانسوی الکسی دو توکویل، زمان شروع لابی گری در ایالات متحده آمریکا را دهه 1830م، عنوان نموده است و به گفته وی در آن زمان مردم آمریکا به شدت به دنبال ایجاد و سازماندهی گروه های ذی نفود بودند. اعتقاد دیگری که در رابطه به شروع لابی گری در ایالات متحده آمریکا وجود دارد، بر می گردد به هوتل ویلارد در نزدیکی کاخ سفید که در آن رییس جمهور وقت آمریکا "یولیسیز. اس. گرانت" طی سالهای 1869 – 1877م، بعد از ظهر ها برای تفریح کوتاه و کشیدن سگرت برگ می رفت. حضور ممتد گرانت در هوتل سبب شد تا سیاستمداران و دیگر افراد خود را به وی برسانند و عرض حال نمایند.
در باب تعریف لابی کردن از دید عام به ساده ترین کلمات می توان چنین نوشت؛ واداشتن و یا برحذر داشتن شخص و یا نهادی را به زور و یا تضرع در راستای منافع خود لابی کردن گویند، اما به طور خاص به عملکرد گروه هایی لابی گری گفته می شود که برای تحقق اهداف و منافع خود با بهره گیری از ساختار و ظرفیت های حقوق سیاسی در یک کشور به دنبال تاثیر گذاری بر روند و جهت گیری های سیاسی داخلی و یا خارجی آن می باشند.
در ایالات متحده آمریکا به مثابه قدرت برتر و بی رقیب در عرصه های سیاسی، تکنولوژیکی، اقتصادی و نظامی؛ قانون جدیدی در 1995م، تصویب شد که به نام "قانون لابیسم" یاد می شود و رفتار لابی ها را شکل و شمایل روشن تر و واضیح تر میدهد.
در مجموع به گفته برنار لوشر بونیه، نویسنده کتاب "لابی ها به بروکسل حمله کردند" لابی می تواند به یک شرکت، یک بازار، یک منطقه و یا یک کشور مرتبط باشد و لابیست ها با استفاده از دو نوع تکنیک؛ لابیگری مستقیم و لابیگری غیر مستقیم می توانند اهداف شانرا تعقیب نمایند. در تکنیک لابی گری غیر مستقیم یا بازی خارجی، برای حمایت از خواست ها و تلاش های شان عموما در خارج از مجالس قانونگذاری دست به تشکیل ایتلاف ها، بسیح توده ها، نشر مطالب در رسانه ها و تبلیغات می زنند. در لابی مستقیم یا بازی داخلی، تماس با مقامات، تهیه آمار ها، اطلاعات و گزارشها، تهیه پیشنویس لوایح، ارایه مشوره، حضور در مجالس قانونگذاری و پیگیری دایمی لازم می باشد.
لابی ها را عموما به اساس نحوه عملکرد، تکنیک های لابیگری، وسایل مورد کاربرد شان، روش فعالیت شان و موضوعیت به انواع مختلف دسته بندی می کنند. لابی های صنایع، قومی – مذهبی، فرهنگی، سیاسی، بازنشستگان، دوا سازی و محیط زیستی در کشورهای مختلف را می توان به حیث نمونه ذکر کرد. بعضی لابی ها توده گرا (دارای اعضای زیاد و تاثیر گذاری از طریق بسیج مردمی)، در حالی که عده شان نخبه گرا (دارای اعضای کم و تاثیر گذاری از طریق روابط و استفاد از ثروت) اند و در ضمن هستند لابی های که تک موضوع نیستند و در عین زمان چندین موضوع را تعقیب می کنند.
در ایالات متحده آمریکا لابی های محیط زیست از جمله معروف ترین جنبش های اجتماعی و عام المنفعه به حساب می آیند. در حدود پنج ملیون آمریکایی از حامیان مالی سازمانهای محیط زیست اند و به آنها کمک مالی می کنند. لابی های محیط زیستی عموما با بسیح مردمی تلاش می کنند که به تاثیر گذاری بپردازند. در مقابل لابی های طرفدار محیط زیست، اکثرا لابی های انرژی و منابع طبیعی (نفت و گاز، برق و معدن) قرار می گیرند. لابی انرژی و منابع طبیعی از مهم ترین لابی های ایالات متحده اند، که در سطح ملی و بین المللی تاثیر گذاری می کنند و گاهی حتی از مسایل اقتصادی فراتر رفته و در مسایل امنیتی و سیاسی آمریکا در قبال خاورمیانه، آسیای میانه، آمریکای لاتین، چین و روسیه به تاثیر گذاری می پردازند. به خاطر عملکرد لابی های صنایع است که امروزه گاهی به طرف لابی گری به دید منفی دیده می شود، زیرا عده ای بر این نظر اند که لابی گری دموکراسی را به طرف پلوتوکراسی می برد. به عبارت دیگر لابی های اقتصادی با مصارف زیاد پول نه تنها بر نمایندگان مجالس و سیاستمداران تاثیر می گذارند، بلکه حتی افکار عمومی را نیز به وسیله شبکه های عظیم رسانه ای شان تحت تاثیر و سمت دهی مطابق منافع شان قرار می دهند و به این صورت در نهایت منافع و خواست اقلیت را بر اکثریت تطبیق می کنند.
لابی های قومی – مذهبی، در ردیف تک موضوع ها قرار می گیرند و از مشهور ترین آنها در ایالات متحده آمریکا لابی یهود، لابی ایرلندی، لابی ارمنستانی، لابی کوبایی، لابی یونانی، لابی هندی، لابی اعراب، لابی اسلامی و بعضی لابی های دیگر می باشند. لابی قومی – مذهبی، حول منافع گروه های قومی و مذهبی دور از وطن و روابط آنها با هم قوم و هم کیشان شان در سرزمین مادری و یا کشور محل اقامت شان می چرخد. اکثر از دایاسپورا (جوامع دور از وطن) در کشورهای مختلف و مخصوصا در آمریکا با سازماندهی و انسجام خود و کسب نفوذ و قدرت سیاسی، اقتصادی و اجتماعی بر سیاست های سرزمین مادری خویش و سیاست های خارجی و امنیتی آمریکا تاثیر گذار بوده و حتی در سطوح بین المللی به مداخله می پردازند. وجه مشترک تمام لابی های قومی - مذهبی حمایت و پشتبانی آنها از افراد هم کیش یا هم قوم شان در سرزمین مادری، کشور محل اقامت و یا نقاط دیگر دنیا می باشد.
لابی گری تا حتی در این زمان شکل وظیفه را بخود گرفته است ولابی گر ها در پرتو قوانین کشور ها بعد از گرفتن اجازه، دفاتر شانرا تاسیس می کنند و عموما توسط گروه های ذی نفوذ به کار گرفته می شوند تا از منافع آنها دفاع نمایند. لابی گران فرادست، کسانی اند که علمیت، تجربه، مهارت، توان ایجاد روابط، اعتماد، توانایی مدیریت و مهم تر از همه آگاهی از روند قانون گذاری، سیاست و قدرت در همه سطوح را داشته باشند.
لابی و لابی گری خصوصا در ایالات متحده آمریکا به بخشی از روند قانون گذاری تبدیل شده است. قانون گذاران برای قانون گذاری نیازمند آگاهی از دیدگاه و موضع گیری گروه های مختلف در قبال مسایل جاری اند و این آگاهی را لابی گران می توانند برای آنها تهیه کنند، از همین رو و به خاطر نفوذ و تاثیر آنها در روند قانون گذاری به نام "خانه سوم قانونگذاری" در آمریکا شهرت یافته اند. لابی ها در حال حاضر آنقدر نفوذ و تاثیر گذاری کسب کرده اند که می توانند نقش اساسی را در انتخابات کشور ها و سمت و سو دهی سیاست خارجی آنها داشته و با تشکیل ایتلاف ها تا حتی سرنوشت بعضی کشور ها را مطابق منافع شان رقم بزنند. نمونه ای از اوج لابی گری، در اواخر سال 2015م، در رابطه به توافق هستوی ایران و جهان در بین موافقان و مخالفان توافق در ایالات متحده بود. مخالفان تحت قیادت کمیته روابط عمومی آمریکا- اسرائیل (AIPAC) در مقابل موافقان تحت قیادت رییس جمهور برحال ایالات متحده قرار گرفتند و در نهایت تا حتی اوباما خود ناگزیر شد تا به لابی گری پرداخته و در نتیجه رای اکثریت نمایندگان را به نفع موضع اش تغییر دهد.
منابع و مآخذ:
- لابی و لابی گر در آمریکا/ بهزاد احمدی لفورکی
- لابی یهود و سیاست خارجی آمریکا در خاورمیانه بزرگ/ جمیل آزاد
- برنامه تلویزیونی میزگرد پرگار/ بی بی سی
- سایت خبری بی بی سی
- سایت خبری مشرق
- http://www.aipac.org
- یاد داشت های نویسنده
در این وبلاک سعی خواهد شد، که به علاوه نوشته های مسوولین وبلاگ کویته و مقالات نویسندگان گرامی، فعالیت های علمی، سیاسی، ورزشی، هنری و فرهنگی دوستان شهر کویته - پاکستان نیز انعکاس داده شود. در ضمن یک بخش مختص به آموزش موضوعات جدید علوم و فناوری گردیده است، که امید مورد استفاده دانش آموزانی که به این وبلاک سر میزنند گردد.